آرشیف

2018-1-29

گل رحمان فراز

چرا بیم از دخالتِ خلیلزاد؟!

مارشال بزرگ: "همی (همین) خلیلزاد و برادر های آقای کرزی آمریکا ها هستند و هیچوقت ما شده نمی توانند."
بیمِ حمایتِ آمریکایی افغانی الاصل آقای فرستاده (زلمی خلیلزاد) از تصمیم گیری اخیرِ حکومتِ وحدتِ ملی مبنی بر برکناری استاد عطامحمد نور از سمت ولایت بلخ فراگیر شده است و روزنه دیدوباز دید های آقای خلیلزاد توجه رسانه ها را بخود جلب نموده و ملت را بارِ دیگر در پریشانی عمیقِ بازگشت به دورانِ سیاه، جنگ و ویرانگی کشانده است.
فراموش نکنیم که آله دست شدن محدودیت زمانی دارد و با گذر زمان از اعتبار و اهمیت شان کاسته می شود خصوصاً زمانیکه به ناتوانی، تفرقه اندازی و دهشت آفرینی شان پی برده شود. آقای خلیلزاد در زمان مأموریت جورج دبلیو بوش از احترام و اعتبارِ فوق العادۀ نزدِ امریکایی ها برخوردار بود ولی با همان اعتماد بلند مقاماتِ عالی رتبه آمریکا نتوانست کارِ در خورِ نیک نامی خودش و آبادی وطن اش و اتحاد مردم اش بردارد. از این خاطر است که حالا به ایشان به دید یک دیلومات فهمیده و چهرۀ بدرد بخور نگریسته نمی شود.
تشریف آوری خلیلزاد در کابل در زمان حساس تقابل ارگ با آقای نور می تواند از لحاظ درک سیاسی خطرناک بنظر برسد ولی می دانیم که خلیلزاد نا مأمور حکومتی در قالب و چوکات امریکا است و نه به عنوان نماینده با صلاحیت در امور حل مشکلات افغانستان از طرف دونالد ترامپ مقرر گردیده است. آدمی عادی است و با استفاده از وخامت اوضاع خواسته است تا توجه قصر سفید را بخود جلب دارد و با سروصدا های مردم افغانستان، نقش اش را در نزدِ آمریکا برای تحولاتِ افغانستان ارزنده جلوه دهد.
سخن آخر را رئیس جمهور و سفیر آمریکا خواهد زد و این رئیس جمهور غنی است که بدون درک حساسیت این مسئله به طبل آمریکا می رقصد و افغانستان را به تجزیه شدن سوق می دهد. 
پس از ماست که ذهنِ خود را مغشوش فعالیت های قدرت طلبی و ویران گری ایشان نکنیم. اگر ماهیت انسان های مثل خلیلزاد را تحت مطالعه قرار دهیم در واقع کارۀ نیستند که باید بدان ها توجه کرد و از فعالیت شان هراس کرد.

با مهر
نویسنده: گل رحمان فراز