آرشیف

2016-2-14

گل رحمان فراز

پیر استخاره گر هنوز زنده است!

پ. ن: پیر استخاره گر تا هنوز بلاوار می خورد، می نوشد، استراحت می کند و زندگی اش به انقضا رسیده است که آهسته آهسته همانند قرص های انقضا شده ی پاکستانی چند سالی دیگر نیز اعتبار خواهد داشت!
در این روز ها خبر و یا شایعات درگذشت پیر استخاره گر حضرت صبغت الله مجددی حتی از رسانه ها و منابع معتبر که هيچوقت معلومات غیر موثق را نشر نمی کردند به چشم دیده و به گوش شنیده می شود و اینکه افغانستان مرده ی نام بد ندارد و زنده ی نام نیک، درگذشت وی را نیز یک فاجعه بزرگ برلی آینده کشور می دانند و او را نسبت به جهت دهی مردم در یک طرف مشخص و اطمینانی مؤثر قلمداد می نمایند.
صبغت الله مجددی تنها پیر نبود، او در تحولات برازنده و ارزشمند که در آنجا از یک طرف موضوع انکشاف و خودکفایی افغانستان مورد بحث بود و از طرف دیگر بربادی همیشگی و اشغال اش بوسیله ی ابرقدرت های جهان قابل نگرانی بود، نقش بازی می کرد که حتی سردم دار حکومت همان وقت نیز بود اما منشای بربادی افغانستان و بروز جنگ میان دو حزب سیاسی هریک حزب اسلامی به رهبری گلبدالدین حکمتیار و حزب جمعیت اسلامی به رهبری استاد شهید برهان الدین ربانی و احزاب دیگر مثل جنبش ملی، وحدت ملی، وحدت اسلامی و دعوت…! (که توانایی شان نسبت به احزاب اسلامی و جمعیت کمتر بود) بدست حضرت استخاره گر گذاشته شد که تفرقه را نیز بین احزاب و دولت تحت حاکمیت داکتر نجیب انداخت ولی نتوانست از همان تفرقه اندازی اش به نفع خود نیز استفاده کند و همان بود که انتظار و توان کنترول اغتشاشات را از دست داد و همه چیز را آماده و دولت را به دیگران واگذار کرد.
حضرت تا هنوز در هر مقام که بوده است در حالت متزلزل قرار داشته است و از هر جای که بر آمده است نامی نیکی از آن نمی برند، از زمان تحمیل حمله انتحاری بالای آی اس آی پاکستان و دشنام دادن مستقیم پرویز مشرف (که بعدا در بی بی سی خودش با وجودیکه نوار صوتی اش به نزد خودش بازپخش می شد، از گفتار خود بر ضد مشرف انکار می کرد)، تا بیکارگی اش در دوران ریاست مجلس سنا و همانطور استخاره های بیجا اش در دوران انتخابات ریاست جمهوری و ترک وطن از سرزمین مسلمان نشین و اقامت گزیدن در کشور غیر اسلامی.  
از تحصیل و داشته های حضرت صبغت الله مجددی مواردی را به نیکی شنیده ام و او را سرکش محصلین دانشگاه الازهر کشور مصر در بین چهار صد محصل از کشور های مختلف می پندارند که حتی در زمینه ی تحصیلی اش لیاقت و توانایی اش بیشتر از پروفیسور عبدالرب رسول سیاف و پروفیسور برهان الدین ربانی و گلبدالدین حکمتیار می دانند اما او به کلی نتوانست از داشته های علمی اش به نحو درست و به نفع مردم و جامعه خود استفاده کند که بیشتر اندوخته اش بابت بربادی افغانستان استفاده شد.
اینکه خبر مرگ اش پخش شده، شایعه بیش نیست و او هنوز زنده است، بلا وار می خورد، می نوشد و استراحت می کند، او خود را به حدی توانا می نگرد که حتی انتظار مرگ کرزی و اشغال کرسی بابای ملت را نز نزد اش دارد و حتی در انتخابات آینده ی ریاست جمهوری کشور، یا کاندید خواهد بود و یا استخاره ی دیگر را بخاطر کامیاب شدن شخص مورد نظر اش انجام خواهد داد.
با احترام
گل رحمان فراز