2016-11-22
استاد غلام حیدر یگانه
(1)
درختک، درگرفته برگ و بارش
کلاغک، درگرفته «قارقار»ش
کسی پی میبرد از حال پاییز
که روزی درگرفته روزگارش
(2)
کسی آتش گرفته استخوانش
بنفش و بور و زرد و سرخ، جانش
چه خیامیست این آشفته پاییز
که لبپر می زند قوغ از دهانش
(3)
به کوچه درگرفت اوصاف پاییز
پلنگ افتاد چار اطراف پاییز
پلنگ و قوغ و جوهر را به هم زد
عجب، استاد قالیباف پاییز
(4)
مگر نقاش خود را زد در آتش
که باغ و کوچه درآمد در آتش
گپِ دردست، اگرنه هیچ پاییز
چنین رنگین، نمی افتد در آتش
(5)
«الا داد؛ ای الا داد؛ ای الا داد» (1)
خزان از دست و پا و پرپر افتاد
تو همزاد منی ای تک مسافر
مسافر را همیشه می برد باد
ـــــــــــــــــــــــــــــ
(1) برگرفته از فرهنگ مردم غور
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
پنج پاییزانـه (2)