آرشیف

2015-12-20

گل رحمان فراز

پشت آب رفته، بیل گرفتن خطاست!

پشت آب رفته، بیل گرفتن خطاست!

امروز حضور پلان شده ی عده از افراد را بخاطر تقبیح تصمیم گیری اخیر محترم محمد اشرف – رئیس جمهور حکومت وحدت ملی، داکتر عبدالله عبدالله – رئیس اجراییه حکومت وحدت ملی و حمایت از ابقا و عدم برکناری الحاج سیما جوینده در سمت والی ولایت غور بودم و اتفاقاً این عملکرد ایشان را به ضرب المثل "پشت آب رفته، بیا گرفتن خطاست!" موافق و مشابه می دانم.
مردم شریف غور! باور کنید که خانم جوینده نظر به لزوم دید داکتر عبدالله عبدالله – رهبر تیم اصلاحات و همگرایی به حیث والی ولایت غور تقرر حاصل کرد و به حمایت همه جانبه داکتر عبدالله عبدالله بر حاکمیت چند ماهه اش ادامه داد، اینکه ما داکتر عبدالله را در اوایل، بخاطر لزوم دید خردمندانه اش جهت تقرر و استخدام بانو "جوینده"، دلسوز و شخصیت بدانیم و به مجرد که وی تغییر ذهنیه داد، عکس های او را با حضور رسانه ها به آتش بکشیم، کاری خوبی نیست و از عواقب خوبی برخوردار نمی باشد.
حکومت وحدت ملی همینکه شعار عدالت و مساوات را سر می داد، به راستی با تقرر دو خانم بحیث والیان ولایات غور و دایکندی نشان داد اینکه واقعاً عملی بر شعار شان وجود دارد اما دیده شده است که تقرر و تعیین بانوان بحیث والیان ولایات کدام نتیجه ی ثمر بخشی نمی داشته باشد و بانوان نمی توانند نقش خوبی را در مقابل جامعه سنتی بازی کنند و مدیریت اربابی از خود نشان دهند که قابل قبول و قناعت مردم عوام باشد.
تغییر و تبدیل وظیفوی در چوکات وظایف حکومتی یک اصل است و باید به دید احترام به آن نگریسته شود، و هیچ کس نباید به میراثی بودن و ابقای دایمی خودش در سمت های دولتی فکر کند! اگر بیاد بیاوریم والیان زیادی آمدند و بعد از انجام ماموریت تعیین شده شان بر طرف شدند.
تصمیم مجدد حکومت وحدت ملی برای اینکه به خانم الحاج سیما جوینده احترام قایل شد و وی را بی سرنوشت (بی کار) نگذاشت نیز قابل قدر است و تقرر بانو جوینده بحیث معاون ولایت کابل نشان دهنده اهمیت قایل شدن به شخصیت خود جوینده است که خانم جوینده می بایست با دل گرم و خاطر راحت آنرا افتخارانه بپذیرد.
هرگاه هدف خانم جوینده خدمت و هم دردی با مردم اش باشد، بدون شک می تواند در سمت معاونیت کابل بیشتر از سمت ولایت غور بدون کدام دغدغه فکری و مردمی به حامیان و هم تباران اش کمک و همکاری نماید اما اگر هدف اش تفرقه انداختن و حکومت کردن باشد، نمی توانم راهی را برایش نشان دهم.
اما باید اصرار کرد اینکه هيچوقت کسی نمی تواند آشوبی برپا کند و همان آشوب را بخاطر سود بردن به نفع خویش استفاده کند.
تظاهرات امروز، مکثی دیگری از فراموش شدن ولایت غور از توجه سران حکومت وحدت ملی خواهد بود و سران حکومت وحدت ملی را منفور برخورد غوریان خواهد ساخت.
جالب تر از همه قد بر افراشتن جامعه مدنی به دفاع از جوینده و تقبیح عمل سران حکومت است که تا حال موش مرده بودند و بزرگترین آوازها و راهپیمایی ها را نه تنها انعکاس نمی دادند بلکه سرکوب هم می کردند اما امروز اعلامیه صادر می کنند (این ها دیگر به نزد مردم از اهمیت بر خوردار نیستند و حالا به نزد همگان خاصیت سرگین غلطان را گرفتند)!
پیشنهاد من به بانو جوینده این است که ملت غور را صرف نظر از مخالفت ها و موافقت های قبلی به نزد اش بخواهد و از همه بخاطر هم تبار بودن و کمک کردن به خود، تشکری نماید و دیگر نگذارد که آواز مردم قربانی کرسی خودش گردد و این است که همه مردم برخورد جوینده را به دید افتخار می نگرند و به تاریخ آنرا والی رفته شده با خاطره خوش می ثبت خواهند کرد.

با احترام
گل رحمان فراز