آرشیف

2017-5-8

دوکتور ص. سعیدي

ولد معارضاً و سیموت معارضاً!

مخالف تولد شده و مخالف خواهد مُرد! 

مردم ما تجارب سخت و تلخ را سپری کرده و داشته اند. بارها بالای شان تجارت شده و قابل فهم هم است که به هر دست داز شده و لو به خیر به شک و تردید میبینند، هر ریسمان دراز شده را مار خیال میکنند و در موارد درهمه چیز صرف و صرف سیاهی و منفی میبینند. 
این حالت عدهء ما را در تصمیم ګیري سخت محتاط و حتی جبون ساخته.  
ما عادت کرده ايم  که صرف  بخش خالی ګیلاس  آب را ببینیم  و در همه مواردصرف انتقاد کردن و یا انتقاد برای انتقاد داریم و فضل فروشی میکنیم. در پهلوی انتقاد بسیار کم راه حل پيشنهاد میکنیم و … این خرکتر و روش های خطای کار ماست. در موارد بهتر روش حق بګو خو به طرف من را اختیار میکنیم. 
این همه عوارض شخصیتی ما قابل توجیه اند اما مراعات اعتدال درین راستا و قرار ګرفتن در موضع و موقف ثابت، سلیم و درست ایجاب دقت بیشتر را میکند و ضرورت جدی است. ماباید ازین حالت برایم. 

درین اواخر چند نوشتهء  در ظاهر امر ضد و نقیض داشتم.  
دریک نوشتم که ما صلح به هر قیمت نمی خواهیم، ادامه دادیم که صلح به هرقیمت صلح و استقرار نیست. 
در جای دیګر نوشتم که ما با انکشاف صلح با حزب اسلامی به رهبري جناب ګلبدین حکمتیار استقبال میکنیم و انرا قدم خیر میدانیم. 
نوشتیم که به صلح و استقرار فرصت دهید و در همه  چیز سیاهي  جستجو نه کنید و بالاخره نوشتیم که ملت افغان از اضافه شدن تأثیرات حلقات و یا افراد در رابطهء تنګاتنګ با ای اس ای در حراس اند. 
این همه اعتراضات و ملاحظات به شمول ملاحظهء ګذشتهء خوب وبد و عوامل  اصلی حوادث چار دههء اخیر کشور همه و همه قابل تعمق اند. این را هم میدانیم که قهرمان یکی روبا دیګر وبای دیګر قهرمان آن دیګر است. ما در این دیدګاه ها به نحوی جایګاه و توجیه خود را نیز داریم که باید به آن ملتفت بود و از افراط و تفريط درين عرصه دستبردار شد. 
برماست تا تمام جوانب اين قضايا را شګافته، خود و دیګران را به آن متوجه ساخته و در تمام آن منافع و مصالح کشور، مردم، اسلام عزیز ، امر صلح خیر و خدمت به مقام والای انسان را در هر قدم و وجب تعقیب کنیم. 
تأکید من در مورد رد نظر اینکه ما به هر قیمت صلح نمی خواهیم، در واقعیت  به رد انچه پرداختم و بود که مشاور ارشد رئيس جمهور اسلامی دولت افغانستان به آن تأکید داشت که ما به پذیرش تمام شرایط مخالفین اماده ایم. نمی دانم وی ابعاد ګپ و تأکید خود را میداند و یا خیر؟ اما چنین اظهارات را  اخیر در جلال اباد هم اظهار داشت که چنین افاده ها و مواضع درست نیستند. مردم افغانستان به هر شرایط به صلح رفتن نمی خواهند. 
ازادی بدون قبول مسولیت، آزادی ایکه  عزت و افتخار کشور را مورد حمله قرار دهد و کس بر حق کسی تجاوز کند و مرجع حاکمیت متجاوز را مانع نه شود و متضرر حق و مکان دفاع از خود را نداشته ، دورغ و بهتان را فرصت شر و فساد بی پرسان باشد و در صورت اثبات سوء استفاده از ازادی بیان متخلف مورد پیگرد قرار نه ګیرد، نه آزادی است و نه دیموکراسی. 
 عین منطق در مورد میدیا نیز مطرح است. منظور ما از پيګرد متخلف به دار زدن نیست. منظور ما از پيګرد، یاددهانی، معذرت خواهی، جریمه از ۵۰ افغانی تا … مطابق انتخاب مرجع حاکم و بعد مرجع عدلی وقضایی و امکان دفاع از خود در محکمه و … میباشد. 
 خلص اینکه دیموکراسی  بدون حاکمیت قانون مردود است. اګر تمام جوانب و نیروهای مطرح جامعه به این اصول توافق کنند، چرانباید فرصت زندکی با همی  برای همهء افراد و ګروه های جامعه مهیا نباشد؟ 

علم میګوید تا زمانیکه نیرو های واقعی موجود در جامعه در ستیج سیاسی به صورت واقعی و از راه مشروع حضور  نداشته باشند در آن جامعه صلح و استقرار قایم شده نمی تواند. 
صلح و استقرار میخواهید این فورمول اش است. سیاست نفیه راه حل نیست و نبود. ت
 داشتن  شرایط به شکل ایدیال مطابق خواست ما در تصورات ما وجود دارد اما ماباید به زمین استاده شده و زمین را لمس کرده، واقعیت اندیش باشیم و برای تحقق خواست و برنامهء خود در چوکات قواعد قبول  شدهء جامعه کار و مبارزهء مشروع کرد. 
 ما مطبوعات داریم  و جامعهء مدني داریم، احزاب داریم و نهادهای داریم که اکثر پروژه  هااند. وجود این نهادها به صورت واقعی  ارمانهای جامعهء مدرن است و بدون این ساختار ها  دیموکراسی  می لګند و کارا نيست و حتی كار كرده نمی تواند. مابه احزاب برنامه محور، سراسری ضرورت داریم و برنامه ها وتشکلات نظامی و متعصب قومی و سمتی این نهاد ها باید فسخ و از بین برداشته شوند. به چنین  احزاب و سازمان های قومی و سمتی و تشکلات  نظامی نمی توان نام حزب و سازمان قانونی اطلاق کرد. 
 این هم درست نیست که من حق دارم تشکلات نظامی داشته باشم  و آن دیګر نی. بر مرجع جواز دهنده  است و این مراجع مکلف  اند که  لایسنس و جواز راجستر چنین احزاب مبتني بر قوم و سمت و   خیانت ملي را بګیرند.  معطل، تعلیق، جریمه و حتی فسخ جواز این سازمانها باید به صوذت پيګیر دوام داشته و کند واین محکمه است که در مورد احیای جواز و جزای تعین شده توسط  ارګان اداری باید تصمیم بګیرد. 
اما برنامه و کار  امروزی ما این است تا این نهادها های و لو شکلی  چطور نهادینه شده و در مجری درست حرکت کنند. 
کار امروزی ما این است تا این تشکلات سیاسی و این شکلیات و حتی شکل  پروژه ای این ساختارها چګونه ازین حالت  خارج شده و محتوی درست پيدا کنند. 
درین عرصه باید دولت درکل یعنی قوای سه ګانهء دولت کار جدی دوامدار کنند. 
برماست تا با تنویر و افشاء ګری کاری کنیم تا این ساختار ها محتوی درست و مثر پيدا کنند. 
لذا آن تناقضیکه در نوشته های من در نظر اول دیده میشود تناقض نیست بلکې تعمق بیشتر میطلبد. دست آوردها شکلی امروزی باید محتوی پيدا کنند. 
با دیموکراسي کسې مشکل دارد که آنرا جدی میګیرند. با دیموکراسی کسانی که انرا روپوش تخلفات و جنایات خود ساخته اند و میسازند،  چندان مشکل ندارند. 
  دیموکراسی یعنی حاکمیت مردم و خدمت به ارزشهای ایشان ومعیارهای  ارزشهای مردم مسلمان ما روشن اند. به این ترتیب ما با دیموکراسی مشکل نداریم، مشکل انهای دارند که فهم شان از یموکراسی تحمیل ارزشهای غیر افغانی و غیر اسلامی بر مردم و جامعهء ماست. 
 این بحث طويل و عريض و در نهايت امر تلاش خیر چنین است که در هر قدم ما با استقامت رسالت خود را ادا نموده کسب عمیق و درست معلومات نموده، خود را تنویر نموده و در تنویر دیګران بکوشیم. 

د. صلاح الدين سعيدي 
١/٥/٢٠١٧