آرشیف
هیزم فــــــــریب
محمد دین محبت انوری
شخصی شهری برای سوخت زمستان از صوفی وملای دهنشین هیزم خرید وخوش بود که هیزم زیاد را به قیمت کم خریده است. دروقت آوردن هیزم پسر را فرستاد تا هیزم رابخانه بیاورد پسر به کمک چند نفراز دوستانش هیزم را بخانه آوردند شخصی شهرنشین که به منزل آمد وچشمش به خره هیزم افتاد باورنکرد هیزم همان باشد که او ازآن ملای خوش برخورد خریده بود، از پسر پرسید پسرش گفت : ای پدر خره هیزم همان است که خریده بودی. اما صوفی آدم فریب کار ماهر است اطراف هیزم را با هیزم خوب پوشانیده بود چیزیکه نا بکاربود دربین آن جا داده بود .
پدرملول شد وگفت : نمیدانستم که نیرنگ وفریب تا مردم قریه رسیده است پس او اطراف هیزم رابالای من فروخته است نه همه هیزم را باقی پول را ازمن به فریب گرفته است من از قبل درفکر هیزم خوب بودم. امسال هم مثل پارسال زمستان سردی را در پیش رو خواهیم داشت.
پایان
چغچران
عقرب ۱۳۸۸
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور