آرشیف

2014-12-5

استاد غلام حیدر یگانه

همان بی پروای بی رسمیات

کجاست مردی که کابل را یک قدم می کند
درویشی که با درفشش، کجکول انترنت را کوک می زند
آن جوغالکی که تلیفونش، طعم رواش می دهد*
همان بی پروای بی رسمیات
همشهریان
 
دستانش مارک کرند دارند
پیشانیش، کوهانِ کوه های غورات
و لفظهای اندک، اندکش، گُل گُلِ ابر در هوای هیچی اند
آن کم پیدای مشهور را می گویم
آن با نسیم ها بغل کشی کردن را
که انگشتانش در تکنولوژی، شهد و شیژدره می بالاند
 
همان رسولِ خود ما
کجاست که دریای کابل را به شانه می انداخت
به جوجه ارغوانها، شیر یخ می خرید
که پغمان را به صنف اول شامل می کرد تا پامیر گردد
 
آن بی التزامِ بی خویش
که حتی مرگ را هم به نفع زندگی نمی رنجاند
و نپذیرفت که گذرِ نادرش در دِه
ارزش شادمانی برای مادر تلقی گردد
و یا دقیقه ای وقت ما را مبهوتِ آزادگیش سازد
همان
 صوفیه ـ 1388

 
                             …………….
* جوغالک، روستایی است در ولسوالی پسابند ولایت غور