آرشیف

2015-1-28

گل رحمان فراز

نقش همدیگر پـــذیــــــــــری در انکشاف متوازن!!!

 

واژه های همدیگر پذیری و یا همدیگر خواهی از جمله واژه های مبارک اند که در بین دول، افراد و اقشار صلح طلب جهان جای ویژه ی را دارا میباشند. اکثریت قریب به اتفاق ملت های صاحبان ابرقدرت جهان در تحولات و کشمکش های دیروز و امروز، زمانی به این حاکمیت رسیده اند که ملت شان گذشته از همه موضوعات لسانی، سمتی، مذهبی، قومی…وغیره. به پدیده همدیگر پذیری فکر کرده اند و برای دولت انکشاف یافته توام با اقتصاد مترقی و امن عامه کشور شان کوشیده اند. 
مثال زنده همدیگر پذیری و ایجاد وحدت در افغانستان نیز نمودار شده است که میتوان بطور نمونه از ابتکار، فداکاری، تعهد، همدیگر خواهی و مبارزه با بیل و کلنگ (که امکانات نظامی افغان ها نسبت به عساکر شوروی غیر قابل مقایسه بوده است، روس ها هر نوع امکانات را از قبیل اسلحه های ثقیله و خفیفه تا حملات هوایی را دارا بودند اما افغان ها قوی ترین اسلحه ی شان را مارکول، پنج تیر… شکل میداد) در مقابل استعمار خشن کشور مان افغانستان توسط قطعات محدود اتحادیه جمهوری های شوروی ایستادگی کردند و از طریق همان ایستادگی و همدیگر پذیری توانستند به جهان نشان دهند اینکه افغان ها با وحدت خود، روسیه جامع القدرت سابق (که بقول بعضی ها ابرقدرت شکست ناپذیر بوده است) را توانستند از پا درآورند و کشور خود را مستقل بسازند.
گذشته از مثال های فرا کشوری و فرا ولایتی، نمونه های نقش وحدت و همدیگر پذیری در محیط که زندگی میکنیم برازنده است، مثلاً اتحاد اکثریت اقوام در انتخابات های قبلی (چه ریاست جمهوری، چه پارلمانی و چه شورای ولایتی) نشان داده است که آنها با اتحاد قومی شان در انتخابات ریاست جمهوری توانسته اند توجه رئیس جمهور را به قوم و یا سمت خود جلب نمایند، رابطه نیک برقرار نمایند و برای انجام کار های مربوطه توسط شخص رئیس جمهور (گرفتن حکم و فرمان) بکوشند. همچنان عده ی دیگر که در انتخابت پارلمانی به اتحاد سر میبردند توانستند که شخص مورد نظر خویش را از قبیله خود به پارلمان با اشتراک وسیع و مسئولانه شان در انتخابات پارلمانی، بگمارند و یا اینکه با دادن رای متحدانه، تعهد نامزد انتخابات پارلمانی را بحیث خدمتگار و مشکل گشا خویش با دادن رای در انتخابات به آن گرفتند. عده ی دیگر نیز برای رفع مشکلات سطح ولایتی قومِ خود دست به اتفاق برای برنده ساختن نامزد شورای ولایتی شان زدند که همان نامزد بطور دایم میکوشد مدیون رای موکلین خود باشد و در استخدام های سطح ولایتی بکوشد تا موکلین خود را تعین نماید. 
اینجا اقوامِ باقی می ماند که اندیشه محدود دارند و هیچ گاه ذهن شان آماده پذیرش شخص دیگر را ندارد، و اینگونه مردم همیشه میکوشند تا دنباله رو اشخاصِ باشند که به قوم و منطقه ایشان بستگی ندارد، شرط اول پیوستن و وفاداری اینگونه افراد در این نیست که وکیل محترم باید به وی و یا قوم اش خدمت نماید بلکه فقط بخاطر ضعف شان در همدیگر پذیری این کار را می نمایند و یا اینکه افراد از اقوام دیگر برای یکی شان این انگیزه را میدهد که از دیگر متنفر باشد و به فلانی شخص بخاطر منافع شخصی اش بپیوندد.
سرانجام، امکان دارد برای همچو اشخاص دنباله رو تا جایی منافع مادی و معنوی کوتاه مدت وجود داشته باشد اما این را باید خاطر نشان ساخت که همچو دنباله روی ها آینده ندارد و مثل آن است که یک شخص، انسان را یکبار از خوردن ماهی سیر نماید.
ما باید متشکر از آن نباشیم که ما را یکبار از خوردن ماهی سیر نماید بلکه متشکر از آن باشیم که به ما روش ماهی گرفتن را یاد میدهد.