آرشیف

2017-2-6

دوکتور ص. سعیدي

نفاق و شقاق ملی و عاملین آن!

١/افراد معذور : مسايلنفاق و شقاق ملی و عاملین آن! 
١/افراد معذور : مسايل را درك عميق ندارند. اګر مسلمان اند از دین محمدی (ص) به دور مانده و دور شده اند. 

عقده و عامل بې عدالتی با نتیجه ګیری و راه های حل خطاء و بلاخره ضعف در فهم و توان فکری و تحت تأثير قرار ګرفتن  رهبر نما های  خدا ناترس، تاجر خون ، اشک و درد ملت.
منابع و محرک این بخش از شر و فتنه یا داخلی و یا هم خارجی اند. این عامل خارجی  تبانی به دسییهء عظيم کار علیه وحدت اسلامی و کشیدن ملت اسلام از وحدت عقیدتی و بردن شان به اصل و جنګ فرقه و قوم و مذهب تا این حالت فرصت تطبیق اهداف شوم شان را مهیا سازد. 
تبديل شدن قهرمانان جهاد برای اعلی کلمه الله به قهرمانان قوم پشتون، تاجيك، هزاره و ازبيك و هياهوی وسيع به اين تقسيمات در  دههء  نود و اوايل دوهزار و آنهم از ساير ميديای جهانی و تشویق رهبران مطرح جهادی به اینکه اصل حزبی نی بلکی اصل قومی و سمتی و عقب زدن احزاب سیاسی و کار درقسمت تشدید مسایل قومی، همه و همه در چوکات همان سناریو بزرګ کشیدن ملت اسلام. و مجاهد از آن وحدت عظيم که درآن حالت تطبیق برنامه های دیکر را محدود خواهد کرد، عوامل اساسی این وضع است که ملت مارا به ادامهء تراژيدی میکشاند. تنویر و باز هم تنویر امور را در استقامت انسانی و ملی افغانی زمینه ساز موثر کرده میتواند.
٢/حرص و ظالم خدا ناترسان، جهت رسیدن به قدرت، مال و زر. این ګروه با ساده سازی و اختصار  شامل راست و چپ امروز و دیروز اند.   
حاکمیت های وقت با زانو زدن به ایشان روز ګذرانی کردند و در نتیجه کار شوم شان را عملا بدون تعمق به عواقب وخیم این فرصت دادن و تشویق شر عملا فتنه های بزرګتر را به این ملت چاق کردند. بلی به این ترتیب مایه و زمينه های شر و فساد را با ایجاد خطرات بیشتر سبب شدند. 
٣/ منابع خارج مسلط و یا خواهان تسلط از وجود این حلقات در ابتدا بس بې اهمیت حلقات قوی و مضر تر با ایجاد شر بزرګ استفاده کردند و میکنند. 
افشای این حقایق و رساندن منطق آن به ګوش معذورین و کل ملت به صورت دوامدار ضرورت است و ما باید در هر مناسب و فرصت درین راه و تنویر کم کاري نه کنیم.  

برای تکمیل بحث باید ګفت:  
که کار به خود و عزت محل، ولایت و کشور خود، کار برای زبان، فرهنک و عزت منطقه، قوم و کشور خود درصورتیکه عزت خود را در بی عزتی دیګران نه بینیم و برعکس با درک عزت خود، عزت دیګران را عزت ګذاریم هم یک وجیبه است و به هیچ صورت در تناقض به اهداف  ملی و انسانی نبوده و نمی باشند. 
و ما علينا الاالبلاغ المبين را درك عميق ندارند. اګر مسلمان اند از دین محمدی (ص) به دور مانده و دور شده اند. 
عقده و عامل بې عدالتی با نتیجه ګیری و راه های حل خطاء و بلاخره ضعف در فهم و توان فکری و تحت تأثير قرار ګرفتن  رهبر نما های  خدا ناترس، تاجر خون ، اشک و درد ملت.
منابع و محرک این بخش از شر و فتنه یا داخلی و یا هم خارجی اند. این عامل خارجی  تبانی به دسییهء عظيم کار علیه وحدت اسلامی و کشیدن ملت اسلام از وحدت عقیدتی و بردن شان به اصل و جنګ فرقه و قوم و مذهب تا این حالت فرصت تطبیق اهداف شوم شان را مهیا سازد. 
تبديل شدن قهرمانان جهاد برای اعلی کلمه الله به قهرمانان قوم پشتون، تاجيك، هزاره و ازبيك و هياهوی وسيع به اين تقسيمات در  دههء  نود و اوايل دوهزار و آنهم از ساير ميديای جهانی و تشویق رهبران مطرح جهادی به اینکه اصل حزبی نی بلکی اصل قومی و سمتی و عقب زدن احزاب سیاسی و کار درقسمت تشدید مسایل قومی، همه و همه در چوکات همان سناریو بزرګ کشیدن ملت اسلام. و مجاهد از آن وحدت عظيم که درآن حالت تطبیق برنامه های دیکر را محدود خواهد کرد، عوامل اساسی این وضع است که ملت مارا به ادامهء تراژيدی میکشاند. تنویر و باز هم تنویر امور را در استقامت انسانی و ملی افغانی زمینه ساز موثر کرده میتواند. 
٢/حرص و ظالم خدا ناترسان، جهت رسیدن به قدرت، مال و زر. این ګروه با ساده سازی و اختصار  شامل راست و چپ امروز و دیروز اند.   

حاکمیت های وقت با زانو زدن به ایشان روز ګذرانی کردند و در نتیجه کار شوم شان را عملا بدون تعمق به عواقب وخیم این فرصت دادن و تشویق شر عملا فتنه های بزرګتر را به این ملت چاق کردند. بلی به این ترتیب مایه و زمينه های شر و فساد را با ایجاد خطرات بیشتر سبب شدند. 
٣/ منابع خارج مسلط و یا خواهان تسلط از وجود این حلقات در ابتدا بس بې اهمیت حلقات قوی و مضر تر با ایجاد شر بزرګ استفاده کردند و میکنند. 
افشای این حقایق و رساندن منطق آن به ګوش معذورین و کل ملت به صورت دوامدار ضرورت است و ما باید در هر مناسب و فرصت درین راه و تنویر کم کاري نه کنیم.  
برای تکمیل بحث باید ګفت:  
که کار به خود و عزت محل، ولایت و کشور خود، کار برای زبان، فرهنک و عزت منطقه، قوم و کشور خود درصورتیکه عزت خود را در بی عزتی دیګران نه بینیم و برعکس با درک عزت خود، عزت دیګران را عزت ګذاریم هم یک وجیبه است و به هیچ صورت در تناقض به اهداف  ملی و انسانی نبوده و نمی باشند. 

و ما علينا الاالبلاغ المبين