آرشیف

2018-4-1

دوکتور ص. سعیدي

مشکل در دیموکراسي نیست!

 

مشكل در فهم ما از ديموكراسی و حتی فهم نادرست از بازار  است!

مشكل ما از ديموكراسی مبتذل و مشکل دعدم وجود قوانین متناسب و عدم تطبیق آن به صورت پيګیر است! 

ديموكراسی  و اقتصاد بازار آزاد بدون حاکمیت قانون مردود است! 

اګر حاکمیت دیموکراتیک و نظام دیموکراتیت حاکمیت مردم، برای مردم، توسط مرد و در خدمت ارزشهای مردم باشد که هست. با چنین نظام و چنین حاکمیت   نه تنها که اسلام و اندیشه های خیر مشکل ندارند، بلکې در تحقق آن باید کار کرد. آنهایکه تحت نام آزادی و دیموکراسی میخواهند و تلاش کردند ارزشهای غیر از اندیشه های ملت من را بر ما تحمیل کنند که تلاش کردند، بزرګترین مشکل و مغز مشکل است که این عدم فهم شان از دیموکراسی مشکل کُشندهء بر ملت ما تحمیل کردن میخواستند و همیشه ناکام بودند و خواهند بود. این مشکل از راست و از چپ تحمیل شدن میخواست، اما همیشه ناکام بود. 

زندګي مرد با مرد و زن با زن و تحمیل مواضع ضد ارزشهای ملی و مردمي ما و عدم پيګرد عدلي و قضایی متخلفین مشکل اصلی است، نه دیموکراسی! 

 

مشكل  اساسی د ر اظهارات خاینانه پدرامیها، ګیلانی ها، منصور ها، ‌‌‌‌‌‌ډوزماران…… به شکل عمده نیست، مشکل در عدم پيګرد متناسب و به موقع متخلفین است. ماحق نداریم و درست نیست که ما زمانی پيګرد عدلی را آغاز کردیم و تخلف ضد ملی ثابت شد، باید متخلف اعدام، سربریده و یا مثلا ده سال زندان و یا مانند زندانهای خارجی ها در افغانستان به صورت بی سرنوشت سالهای سال در زندان نګه داشته شده و تعذیب ګردد. این خود مشکل را توسعه میدهد و توسعه داده است. راه حل حل تطبیق پيګیر قانون که از توبیخ، اخطار. و جریمهء صد افغانی شروع شده و توصیه ها و کار های تنویری را همراه باشد. درج سوابق متخلف شده و در مراحل بعدی تدابیر متناسب ګرفته شده و مهم اینکه جامعه بداند که متخلف کیست و چرا متخلف است. 

اقتصاد بازار آزاد کاپيتالیستی که صد سال قبل در جهان بود و از ١٧ سال به اين طرف رسماً در افغانستان روی دست ګرفته شد، در شرایط حاکمیت مافیایی، عدم حاکمیت قوانین خوب، عدم وجود توانایی های رقابت آزاد. تحت نظر قوانین خوب و… مردود است. 

کار باید به اهل کار و متعهد به منافع افغانستان و ازرشهای ملت افغان سپرده شده و تحت کنترول دوامدار ملت با ایجاد ساختار متناسب عملی میګردید. فرصت های طلايي غير قابل تكرار عصر به خاطر معذور بودن و يا مزدور بودن به هدر داده شد و آنهایکه خود عامل خرابي بودند، بدون درک حصهء خویش  در خرابی همه را به ګردن دیګران انداخته و احساس مس‌ؤلیت نداریم. ۱۵ سال شخص مهم و حساس حاکمیت بوده و خود یکی از عوامل تراژیدی بنابر ناتوانی و یا در موارد خود خواهی و جهالت بوده و هنوز هم ماندن والا نیست و از همه خود را مستحق امامت و پيشوایی میدانند. 

لذا مطالب و ابعاد آن وسیع و نتیجه اینکه مشکل در دیموکراسی و اقتصاد بازار آزاد نیست، مشکل در فهم ما از مسایل، فهم آنهایکه از خارج و داخل مسلط بر امور ما اند و عوامل تراژیدی ملت افغان را جاق و چاقتر ساخته اند و میسازند. 

ضرورت جدی است تا خود را فهماند، ګرفت و داد و دریافت که مشکل در فرستنده است و یا آخذه و با درک عمیق عینی شرین و تلخ به اتکا به الله با تمام احتیاط و در عین حال با جرئت متناسب راه خود را روشن و ادای رسالت کرد!

و ما توفیقنا الا بالله

 

تفاصيل بیشتر هم  دارد

سعيدي

٣٠/٣/٢٠١٨