آرشیف

2016-2-18

گل رحمان فراز

مرگ نابهنگام برق در دایره فکری ارگ!

حکومت وحدت ملی (جور آمد ملی) اضافه تر از یک سال عمر بی بهره ی خویش را به هزاران فراز و فرود و چالش های تحمل ناپذیر سپری نموده است و در طول این دوره امید های فراوان مردم که همانا انکشاف، ترقی، بهبود و اکتفا بود همه همانند پایه های برق کابل قطع گردید و مردم را به یاس گرفتار نمود.
البته توقع مردم عوام نسبت به توانایی ها و قدرت عملکرد این عالی جنابان چندان بیش نیست که آنها مدیریت جامع الکمالاتی را هيچوقت امید نبرده بودند و هرگز نمی خوانند سران هفت گانه حکومت وحدت ملی ادیسون گونه در مقابل قضایا برخورد نمایند چون به هيچوقت آن توانایی را ندارند.
مردم کابل مدعی به این نیستند که عالی جنابان باید برق مدرن تر، کم مصرف تر و با سهولت تری را کشف نمایند بلکه از آنها می خوانند تا روش لکه دار و قابل تحمل نظام حکومتی و سهولت های بر آورده شده ی حکومت آقای کرزی را برپا بدارند و نگذارند شریک های دزد و رفیقان قافله (ستون پنجم) از داشته ها و سهولت ها محروم شان بگرداند.
برای یک حکومت قوی و مقتدر مایه ی شرم و بدنامی است که در رقابت های سیاسی جهانی خود را بالاتر از رده ی کشور های کاملا توسعه یافته و اکتفا یافته می دانیم و توانایی این را نداریم که از پایه های اتصالی برق مان به پایتخت کشور حفاظت نماییم. 
در اینجا شعری را همیشه برای غرور مان ورد زبان داریم؛

گر  ندانی   غیرت   افغانیم 
چون به میدان آمدی میدانیم

این شعر همیشه شعار قلابی مان قرار گرفته و بدون کدام سنجش همیشه به آن می بالیم و فخر می ورزیم اما این تنها به بازی دادن خود مان منتهی می شود و بس و هیچنوعه انعکاس غیرت را بیرون از محدوده خود مان ندارد.
از اینرو، ایشان را بی کفایت ترین و بی نامه ترین انسان های می دانم که در افغانستان همانند اینها وسیله دیگری را نمی توان یافت کرد، تاریخ گواه بزرگ ترین اشتباه مردم عوام در قبال تصمیم گیری و گزینش چند تن بیکاره به صفت سردم دار دولت شان است و  خواهد بود.

با احترام

گل رحمان فراز