آرشیف

2016-7-30

گل رحمان فراز

مرگ حق است ولی شهادت افتخار بزرگ!

مرگ حق است ولی شهادت افتخار بزرگ!

بچه کاکای گران ارجم شهید شاه ولی فرزند محمد نسیم کهزاد – منشی شورای عالی صلح ولایتی غور و یکی از مجاهدین نامور ولایت غور صبح امروز در یک کمین بزدلانه دهشت افگنان، طالبان و شورشیان که غلامی و نوکری پاکستان را می کنند، جام شهادت را نوشید و همه دوستان را به غم و سوگ نشاند.
شهید شاه ولی عادی ترین و بی طرف ترین شخص جامعه به حساب می آمد، او نه وظیفه دولتی داشت، نه ثروت عالی و نه هم دشمنی با مزدوران پاکستان بلکه شب و روز کار می کرد، زحمت می کشید، خسته می شد، تحمل می کرد تا روزی حلال بدست آورد و از طریق همان زحمات فامیل اش امرار معیشت نمایند، او با هیچ گروهی دست نداشت و مشکلات روزگار به اندازه دست شهید شاه ولی را کوتاه و کمر اش را تنگ کرده بود که بجز از کار و غریبی برای پیدا نمودن لقمه ی نان کاری دیگری نمی توانست انجام دهد.
لیکن خون خواران و آنانیکه تشنه ی گرفتن جان خدا داده ی مسلمان ها اند، زندگی اش را تحمل نتوانستند و فرصت زندگی و زندگی کردن، مؤثر برای فامیل تمام شدن، دست و پای فامیل بودن را از وی گرفتند و کلیه دوستان و اقارب این جوان بی طرف و کاکه را به گرداب غم فرو بردند.
مزدوران نا مرد و دشمنان کوردل حتی به جوان بودن و بی طرف بودن این شهید مظلوم توجه نکردند و دست خویش را به خون یک بی گناه و بی طرف آغشته ساختند نمی دانند که چراغ ظلم ظالم همیشه فروزان نیست و خون شهدا با مقدس بودن اش روی دشمنان و دست داشته های این قتل و کشتار را سیاه خواهد کرد و به زندگی روی خوشی را نخواهند دید.
با شهید شاه ولی از زمستان 1387 آشنایی دارم، بچه کاکا بودن مان گرچه به اساس دوستی اخلاص مندانه پدران مان است اما هيچوقت حس بیگانگی را با ایشان نکرده ام و از همان زمستان تا حال با او نشست و برخاست داشتم که وی را شخص مظلوم، عاجز، بی بد، آرام، ساکت، مودب، کارکن، کسبی، هوشیار و مهربان دانستم ولی کلیه صفات نازنین اش قربانی کله پوچ مذدوران گردید و او برای همیشه از نزد ما رفت.
در آخر، فردوس برین را منزلت آخرت ات تمنا دارم بچه کاکای شهید و مظلوم ام و سهولت عذاب قبر برایت آرزو دارم، انشاءالله که خداوند جزای اعمال شوم و دور از اسلامیت و انسانیت ایشان را خواهی داد و به عذاب عظیم گرفتار شان خواهد کرد.

شهادت ات قبول درگاه حق!
با مهر 
گل رحمان فراز