2014-12-15
محمد رضا احسان
هر چه داد زدیم و هرچه از درد و مشکلات مان گفتیم و هرچه سوختیم و ساختیم برای ما کاری نشد مجبور تغییر مسیر داده و انتخاب دیگری نماییم.
ما اهل این خاک صد غم در بر
با که بگوییم دردها ز یکسر
رفتیم بار ها سَیلِ یار کردیم
رویش بدیدیم…گفتار کردیم
صحبت نمودیم،غم ها شمردیم
صد بار زنده … صد بار مردیم
ما راز گفتیم، با یار نشیتیم
نشگفت گلی درِ باغ بستیم
تا حل بسازیم مشکل به مشکل
گردد ما را هر خواسته حاصل
امید ها داشت ریشه به سینه
حیف شد نساختند بهرِما زمینه
زین بعد مجبور گیریم یار دیگر
باشد او زیبا- هم عشق پرور
هم درک سازد، هر درد مارا
هم باز نماید … آن قفل هارا
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
ماه اهل این خاک