آرشیف

2017-5-16

گل رحمان فراز

لذت که در بخشش است، در انتقام نیست!

لذت که در بخشش است، در انتقام نیست!

پیچ و تاب های سیاست تکنوکراتی غنی سیکولار چنان به دور استاد عطا محمد نور پیچیده شده بود که استاد عطا هیبت همسنگر بودن، افتخار مجاهدت مشترک و آبروی جمعیتی بودن با عبدالله عبدالله را به زیر پا گذاشت و عجوله به میدان بازی های سیاسی و قمار های نیرنگی اتمر کمونیست رفت تا برای خود لانه و برای برنامه ها و مرام های سیاسی آینده اش آشیانه ی مطمین و با اعتماد ایجاد نماید.
گرچند سیاست در ذات اش تعریفی مشخص برای دوست و دشمن دایمی ندارد ولی نفس هر روز تغییر جهت دادن دشوار است و سیاسیون را به منجلاب بی اعتمادی، تزلزل و نا ثباتی می کشاند. همانطور باورمندی مردم عوام به سیاست زود گذرانه سیاستمدار ها متداوم، مخلص و جانی نخواهد بود که این تاملات زود گذر سر روحیه مردم نیز تاثیر گذاشته و فن مدون شدن نیرنگی برای رهبر نیرنگی شان را خواهند دریافت و برای بازی کردن نقش شان با رهبر در مرور زمان بصورت موازی پیش خواهند رفت.
حتم بود و شکی وجود نداشت اینکه عالی جنابان هر یک عطا و عبدالله به پاس مکتب خانه آمر صاحب مسعود و شهید استاد برهان الدین ربانی، اندیشه سیاسی حک شده در آرمان حزب جمعیت و دید کلی مخالفت سیاسی قوم پشتون با تبار ایشان نمی توانستند کاروان بازی های سیاسی را انفرادی به پیش ببرند و طبعا به همدیگر ارزش قایل بودند و باید به همدیگر ارزش قایل می شدند.
بلند نمودن ساز مخالفت استاد عطا ملقب به ابر مرد شمال و کشانیدن پای حکمتیار بنیاد گرا به میدان داخلی سیاست روز حکومت وحدت ملی از نیرنگ های مکارانه زلمی خلیلزاد لیبرال آمریکایی است و اینکه استاد اعطا با حمایت از آقای غنی به مخالفت با عبدالله عبدالله می پردازد هم از مکر حلقه مختلط سوکولار، بنیاد گرا، لیبرال، کمونیست و تکنوکرات…! بیرون و میان تهی نیست و نخواهد بود.
استاد عطا با اعلام موجودیت تضادی اش در مقابل عبدالله مردانگی و ابرمردی اش را باخت، باخت سیاسی دو طرفه نصیب استاد عطا شد که هم از حمایت سیاست و گذار سیاسی اشرف غنی نفعی جز استقبال ورود حکمتیار به کابل نبرد بلکه شرمنده صحبت های رکیک و مخاطب قرار دادن آنها به عبدالله عبدالله در مصاحب بودن با وی شد. 
در اینجا استاد نور هم چندان مقصر نیست چون جال صیادی غنی طوری آماده شده است که صید گیر مانده به آن هم نمی داند چطور گیر افتیده است و چگونه باید رها گردد. حالا که وقت ترک سیاست شوم غنی و درک نا توانی اجرایی سیاسی عبدالله در ریاست اجراییه حکومت وحدت ملی از طرف استاد اعطا محمد نور رسیده است، همدیگر را به خوشی و فراموشی اقوال گذشته شان در آغوش می فشارند، جای بسا خوشی و نهایت مسرت است.
ما به آنچه گذشت صلوات می فرستیم و از این دو بزرگوار مان می خواهیم تا از این بیشتر برای کمرنگ سازی نقش کلیدی یک قوم برای اخذ منافع شان تلاش ننمایند بلکه همیشه بکوشند تا افتخار از دست رفته، اتحاد آهنین و هم باوری کهنه را زنده نگهدارند تا باشد که افتخار کردن روی گذشته تاریخی و شخصیت های تاثیر گذار قبلی مان مایه ننگ و افتخار باشد تا شرم و تنفر! به امید هم قول بودن و ادامه خط مش سیاسی موازی تان برای ایجاد تبار قابل افتخار و دوباره مجسم شده در سیاست تاریخی کشور!

با مهر 
نوشته: گل رحمان فراز