آرشیف

2016-2-3

گل رحمان فراز

غم نداری، بز بخر!

این اصطلاح و گفتار عامیانه از دیر وقت بدینسو از اهمیت و آوازه ی خوبی برخوردار است و روز به روز فام تر می گردد که آهسته آهسته منحیث ضربالمثل پسندیده وارد دستور زبان های لسان های مختلف می گردد.
گرچند در گردآوری ها، ابتکار ایجاد این ضرب المثل را به نفع یونانی ها ختم می کنند و می گویند که در اولین بار این ضرب المثل از طرف یونانی ها بکار رفته است.
اینکه کی بانی این اصل بوده است مهم نیست، مهم این است که چطور به اوج محبوبیت خود رسیده است و حتی مرز ها را در مقابل اش شکستانده؟! این اصطلاح معمولاً بعد از انجام کار ها و عمل کرد های گفته می شود که شخص انجام دهنده بعد از انجام عمل، دچار مشکل و معظل گردد.
بز از جمله ی حیوانات اهلی نا اهل (وجه تسمیه) است که در طول عمر اش جز از رفتن به انحراف، خراب کاری و کوتاه اندیشی کاری دیگری ندارد و بقول معروف همرنگ شیطان است که این برداشت از وجود بز بخاطر عملکرد اش در طویله خانه و خوردن علوفه حیوانی شروع تا مشکلات زندگی اش بخاطر عبور از زمستان.
در زمستان عبور دادن بز از جاده ی زمستان مشکل تر از عبور دادن حیوانات دیگر است، چوپان ها می گویند که چرانیدن هزار گوسفند به اندازه ده بز مشکل نیست از اینکه بز آرامش ندارد و همانند دجاجه مخلطه (ماکیان کوچه گرد) گشت و گذار و جان کنی بسیار اما چریدن کم دارند.
بز ها به تناسب حیوانات اهلی دیگر از حسادت نسبتا بیشتر برخوردار اند و همان حسادت شان باعث می شود تا در رقابت چاق شدن شان با گوسفندان مسابقه را به نفع گوسفندان خاتمه دهند.
معمولاً ضرب المثل فوق را در مقابل کسانی بکار می برند که بخاطر حسادت اش (علی رقم داشتن همان مورد به شکل بهتر اش) می خواهند موارد کم کیفیت تر را نیز داشته باشند و زیادتر بکوشند از موارد بی کیفیت استفاده کنند تا با کیفیت! با وجود می داند که استفاده موارد بی کیفیت برایش درد سر ساز خواهی شد.
تصویر فوق نمایانگر حسادت و عدم قناعت بز را نشان می دهد که این عمل اش هم باعث خراب شدن درخت باغبان می گردد و هم احتمال دارد با این حرکت اش (که هدف سیر شدن شکم اش را دارد) زندگی و جان شیرین خود را از دست دهد.
پس، امید که با کیفیت ها پی ببریم و سراسر به پشت کمیت و خود اندیشی نگردیم تا بلاخره استفاده این ضرب المثل به روش کاری مان کند تر گردد و اهمیت اش را از دست بدهد.

با احترام
گل رحمان فراز