آرشیف

2014-12-5

استاد غلام حیدر یگانه

طراوت کوارة تیرماه

خزان را درگیر
بی پردگی را عریان باش
و سیلان رنگ را بی ساحل شو
       امروز
 
شور اندیشه، خرمن زد در اعضای پاییز
دستمال گل سیب شهر، آسمان را پوشاند
و اشتیاق، خمِ جوهر را در گریبان ریخت
 
نارنجی شفقناک
زرد بی اختیار بوسیدن
سرخ بی سابقه فهمیدن
جنگل را هنگامه نواخت
 
چادر شعر، پر انار گشت
از سبدِ بیدها، سفیدارها…
و تاملات پیرار
در رسم و گذشت ملل متحدِ رنگ شرکت کرد
     شیدا
 
مثل نفسِ زن، آفریننده
مثل تولد فرزند، اعجاب انگیز
و مثل روح بی مرزِ مادر، جنون بخش است
            موسم
 
اکنون که هرم پاییز از سر دیوار، قوغ انداخت در صفرة حرف
و دهل گرم باد، تنوره زد در تاکستانهای عقل
دانستیم که لاکِ سنگ پشت، خارا نیست
که حربا، بیرنگیِ عشق است اصلا
و صخره های میلیارد سالی هم هر ثانیه بر عمر می لرزند
 
عریانی را شایق باشیم
پرپر را، بپروریم
و بازگشت را مثل برگباد به سوی خاک پرواز دهیم
که کوارة تیرماه، طراوت می انبارد
           امروز
  
صوفیه – 2008