آرشیف

2017-6-2

دوکتور ص. سعیدي

ضرورت اجماع نیروهای سیاسی!

ضرورت جدی و اساسی است تا نیروهای سیاسی و شخصیت های پيشتاز جامعه، ګروهای و کلکتیف های خیرخواه سیاسی کشور با هم توافق، تعهد و عقد پيمان و ابلاغ تعهد و اجماع سیاسی نمایند که منافع و مصالح ملی کشور و مردم بلا کشیدهء آن و امر صلح و ثبات افغانستان عزیز، امر صلح و استقرار منطقه و جهان را اولویت داده و در تحقق این اولویتها با وجود تفاوت های سلیقوی و فکری و حتی عقیدوی  در بخش از مسایل ديګر جامعه و کشور، با وجود این تفاوت در راه های حل و نسخه های ممکن با هم بر اولویت های مشترک مشترک  کار نموده و آنرا روی دست ګرفته و برین اولویتها با هم کار پيګیر و مشترک  مینمایند. توافق و اجماع بر ضرورت چنین اولویتها و این کار مشترک اجماع بران را ضروری میدانند. 

تعهد و توافق دارند که مصالحه و توافق سیاسی  سالم و درست و این کار مشترک تمام نیروهای سیاسی سالم به معنای قبول نسخه و دیدګاهای متفاوت یکدیګر در مسایل مختلف کشور و به این ترتیب بی هویت سازی خویش نیست. 

توافق و اجماع دارند که مصالحهء سیاسی متمدن ساختن، مبارزات سیاسی برای تحقق اهداف سیاسی حزب، سازمان و کلکتیف خویش است و به هیچ وجه به معنای دور زدن  ملت، معامله و تصمیم در غیاب ملت نیست. بلکی زمینه سازی به میکانیزم است که چطورملت سخن اصلی و اساسی را داشته باشد. 

توافق و اجماع دارند که دیموکراسی و نظام دیموکراتیک  حاکمیت مردم، برای مردم، توسط مردم و در خدمت ارزشهای مردم است. ارزش های ملت افغان که اکثریت آن  مسلمان است و مسلمان انتخابش در چوکات اسلام روشن است.  ملاء عالم و پیشتاز جامعه مکلفیت دارد که ملت را در انتخاب درست مساعدت کند اما به هیچ صورت ملت را  تعویض کرده نمی تواند. 

لذا  توافق داریم که بخش از مشکل امروزی ما در ۱۷ سال گذشته و یا قبل ازآن در فهم از دیموکراسی و  بخش مفاهیم دیګر جهان امروز و تطبیق آن در افغانستان بود تا در محتوی آن.   به این معنای که اګر دیموکراسی حاکمیت مردم، برای مردم و در خدمت مردم و توسط خود مردم باشد که است و ارزش ملت مسلمان در توافق به ارزشهای عام  قابل قبول برای همه  روشن اند، پس ما با دیموکراسی به این مفهوم درست آن مشکل نداریم. با آنهای مشکل داریم که  ارزشهای خود را، مثلاً جواز روابط همسکسوال را که در مطابقت ارزش های شان است و در مخالف به ارزش اخلاقی  و دینی من است به نام دیموکراسی برمن تطبیق کردن میخواهند. 

به این ترتیب توافق و اجماع داریم که یکی ارزشهای عام قبول شدهء بشری است و دیګر ارزشهای جوامع  مختلف بشری است و ما تطبېق ارزشهای عام بشری را زمان قابل قبول میدانیم که در مطابقت به ارزشهای ملت مسلمان افغان باشد. چنین فهم از دیموکراسی را فهم درست میدانیم و با چنین دیموکراسی مشکل نداریم. 

آنهایکه به نام دیموکراسي ارزشهای جوامع دیګر را در مخالفت با ارزشهای مثبت و عقیدتی ما بر ما تحمیل کردن میخواهند در واقعیت غیر دیموکرات اند و خود با دیموکراسی در فهم مشکل دارند. 

توافق و اجماع داریم که ګذشته را باید بخاطر آینده و حال  و بخاطراحترام و عزت به خون شهداء و بخاطر عدم تکرار اشتباه و اموختن همیشه به خاطر داشت. تأکیدات و سفارشهای فراموش کردن ګذشته، تېره په تېره و تأکیدات مشابه عوامفریبانه و غیر عادلانه اند. آما در ګذشته ماندن و ګذشته برای انتقام و کینه توزی ګذشته را به خاطر داشتن خطاء و نادرست است. 

توافق و اجماع داریم که عدالت و حاکمیت. قانون باید تطبیق شود و تطبیق عدالت به معنای تطبیق حتمی حکم جزایی نیست. عفوه و ګذشته را باید پيشه کرد و تفکیک حق الله و حق العبد را باید در نظر داشت. این خطاء و غیر عادلانه است که در جنایات. به وقوع پيوستهء چار دهء اخیر صرف یک مقطع و یک فرد را محکوم کرد و آن هم توسط قاضی ساختن خود که ممکن طرف قضیه ام وبه این ترتیب با عدم تفکیک تخلف و مس‌ؤلیت وجدانی، ایمانی، سیاسی و جنایی و با آسان سازی خود موجب بې عدالتی دیګر شده و همهء کسانی متولد شده دریک عصر و یک حزب را جنایت کار خواند. این نه تنها که عادلانه نیست تأثیرات بسر بد معکوس ( کنترا پرودکتیف) را نیز دراد. 

توافق و اجماع داریم که قهرمان یکی خاین دیګر و قهرمان آن دیګر قهرمان خاین آن دیګر است. 

توافق داریم که سفید من سفید و حتمی نیست که سفید من سفید آن دیګر باشد. 

به همین علت  هم که شده ما قضاوت خود را عوض قضاوت ملت قرار نه داده و ملت را در انتخاب درستر با ګستاخای از حق اش محروم نمی سازیم. توافق و اجماع داریم که در حین مراجعه به ملت به  ملت توضیح و مستدل میداریم که سفید من سفید است و آن دیګر که خود را سفید میداند در زمان فرصت چه چیزها و ظلم برشما روا داشت لذا انتخابش نه

کند!  

توافق و اجماع داریم که برای پروسه انتخابات سالم و شفاف کار میکنیم و بعد از انتخابات نتایج انرا قبول داریم.   

توافق و اجماع داريم و حكم  علم  است كه در سياست منافع و مصالح اساس اند.  

توافق و اجماع داريم كه  پاکستان مانند کشور غير مشروع به صورت غيرطبعي در ملک بیګانه  ايجاد شده! 

پاکستان نه ملت دارد و نه جغرافيا، نه تاريخ مشترك و نه افتخارات دارد! 

سرود ملی پاکستان ( شادباش سرزمین پاک) به زبان نوشته شده كه به آن زبان در پاکستان صحبت نمی کند. 

افتخارپاکستان، اقبال لاهوری میګوید: ساری دنیا سی اچا هندوستان همارا. 

شهید صمد خان پدر محمود خان اڅکزی میګفت: ای اس ای من را به جرم جاسوس بودن افغانستان محبوس ساخته و مورد پيګرد قرار میدهند. من جاسوس افغانستان نه بلکی من افغانم. 

ماهيت غير مشروع پاکستان در تناقض به افغانستان ازاد، قوی، متکی به خود و 

افغانستان مستقر است! 

بادرک این حقایق توافق و اجماع داریم که استابلشمنت و پالیسی میکران اصلی پاکستان ما را، ملت افغان و افغانستان را به ارام نه خواهند ګذاشت. 

افغانستان برحق در تأسیس پاکستان و مخالف صریح افغانستان (١٩٤٧م) ، از قيام بنو١٩٤٧م تا امروز و اينكه بيت الله محسود رهبر طالبان پاکستان زمانی تروریست شد و با حملهء مرګبار درون امریکایی به اساس هدایت استخبارات پاکستان ( ای اس ای) مواجه و مقابل شد که خط ‌‌‌‌‌‌ډیورن‌‌‌‌‌‌ډ را غیرمشروع خواند.  هزاران انسان بی ګناه خورد و كلان پشتون و بلوچ زمانی توسط ای اس ای مورد حمله قرار ګرفت و کشته شد که پاکستان غیر مشروع را غیر مشروع خواند. 

لذا اجما ع و توافق داریم که پاکستان  ( استابلشمنت) دشمن مردم افغانستان و افغانستان بود ، است و باقی خواهد ماند. این را ٢١ سفررسمی  جناب حامد كرزی و اتمام حجت جناب داکتر اشرف غنی و سایر شواهد با ادامهء اعمال جنایت کارانهء استابلشمنت پاکستان علیه ملت افغان به صورت رړزمره  ثابت کرده و میکند.   

این و دهها توافق و اجماع  پيشتازان و احزاب سیاسی  و ملت افغان ضرورت است تا راه خویش را به طرف یک حامعهء آرام، مستقر و مرفه بګشایم. بلی ضرورت جدی به توافق و اجماع بر مسایل اند که اجماع برآن ممکن است. حتمی نیست همه با هم در یک پلاتفوم و یک جبهه و یا یک حلقه توافق کنیم، آما ممکن است این توافق و اجماع ها در چوکات وسیع در سطح افغانستان برای فعلاً در سه و یا چار حلقه و پلاتفورم صورت ګرفته و آهسته آهسته و به شکل طبعی وهدفمند و تدریجی را برای تشکیل چار و یا پنج  حزب سیاسی افغانستان شمول  مهیا و زمینه سازی شود. این پروسه باید هدفمند  و شفاف از یک جای آغاز شود. بر حاکمیت سیاسی و نیروهای سیاسی خیر خواه افغان است تا درین پروسه و برای این پروسه از بالا و پائين کار نماید. بر مرجع قانون ګزاری کشور است تا در تحقق این پروسه با قوانین متناسب اقدامات عملی نموده و دین خود را اداء کند. 

 

بلی ما به تفاهم بین الافغانی، توافق و اجماع با اصول مدرن زندګی سیاسی ضرورت داریم که تحقق آن تصادفی نمی شود بلکی هدفمند باید برای تحقق آن قبل ازینکه  ازین بیشتر دیر شود، کار همه جانبه کرد. 

دوکتور صلاح الدین (سعیدی – سعید افغانی)

٢٩/٥/٢٠١٧

٠٠٤٤٧٨٨٦٤٧٤٦٣٨