آرشیف

2015-2-9

دوکتور ص. سعیدي

شفارش های مشخص برای کاندیدان ریاست جمهوری

زمانیکه دیموکراسی، اقتصاد بازار آزاد، نسخـﮥ مناسب برای مرض معین، نظامی سیاسی مناسب و تعدادی دیگری از مفاهیم، مقوله ها، قانونمندی ها و دست آوردهای غیر قابل انکار بشری و سفارش آن برای کشور، جامعه و مریض معین سخن درمیان گذاشته میشود وبر بخش ازین نسخه ها ، ارزشهای عام قبول شده و فانونمندی ها سفارش وتأکیدات صورت میگیرد لازمی و ضروری است تا این تأکیدات را نیم بند، عام بدون درنظرداشت شرایط معین و غیر متناسب به شرایط معین هرجامعه و کشور ارایه و تأکید نه کنیم. 
درصورت عدم دقت و بدون درنظرداشت شرایط زمانی ومکانی، توانایی های مریض و مراحل انکشاف مرض و توانایی برداشت جسم معین برای دوای معین و عدم مراعات باریکی ها و تمام جوانب لایتجزای آن، به یقین موجب تأثیرات بس ناگوار مستقیم و غیر مستقیم شده و جداً مورد سؤاستفاده قرار گرفته، مضر بوده وبصورت حتمی سفارش خوب بوده نمیتواند ونیست. 
از صدها مثال زنده که هرروز برگوشت و پوست خویش درکشور خویش در ۱۲ سال گذشته نیز احساس ولمس کردیم این حالت به وضع خواهد ماند که ما مثلا برای بادی موتر کمپنی والگای سالهای هـفـتاد قرن گذشته نصب ماشین و انجن موتر مرصدص بنز امروزی را سفارش کنیم. این موتر نه تنها که به جای نه خواهد رسید، متلاشی خواهد شد و سبب تباهی راکبین این موتر نیز خواهد شد. 
این حالت به این می ماند که ما در شرایط فرصت های زیادی مادی، معنوی و زمانی ضایع شدۂ امروزی در افغانستان، ضعف و نداشتن ظرفیت های لازم ارگانهای عدلی و قضایی کشور وعدم تطبیق قانون و با عدم ایجاد ساختن ظرفیت های لازم تطبیق حاکمیت قانون و همسایه طماع و موجودیت نوکران آن در تمام عرصه های حاکمیت و ….. نظام فدرالی را برای افغانستان سفارش کنیم. 
با شناخت از وضعیت میتوان مسأله نظام صدارتی و یا اصلاح نظام ریاستی را از مجراهای قانونی درسالهای وسوم وچارم ریاست جمهوری آینده مطرح و بر جزيیات آن کار کرد. 
واما واپس به جهت اصلی این نوشته وآن اینکه ما زمانیکه انسان را اشرف المخلوقات میشناسیم و از خوبی ها همین انسان میتواند به مدارج بس عالی انسانیت برسد و همین انسان با امکان پیمودن سیر صعودی میتواند سیرنزولی نیز بپیماید که به اسفل السافلین و به پَست ترین نقاط و ذلیل ترین مراحل نزول کند و همین اشرف المخلوقات بدترین مخلوقات روی زمین شود، زنده به گور کردن ها، رقص مُرده، حلال کردن انسان بی گناه، سینه بریدن ها، تصفیه های قومی ولسانی و… را مرتکب شود و درین دنیای کوتاه آزمون مرتکب شنیع ترین تخلفات بشری شودکه لکــﮥ ننگ برنام انسان و انسانیت شود. لذا تأکید ما صرف بر اینکه انسان اشرف المخلوقات است به این اعتماد کردن وکفایت کردن کار را به جای نه خواهد رسانید. مثال های این وضعیت و این افراط و تفریط و سوء استفاده ها وعدم دقت ها وجنایت و درکشور عزیز ما و جهان امروز آنقدر زیاد است که پرداختن به مثال های مشخص نه تنها که ما را از موضع اصلی عنوان دورخواهد بُرد بلکی صفحات عديـدی را پُر خواهد کرد. 
با تمام تبلور های فوق که درچوکات و تحت های مختلف و حتی دیموکراسی صورت میگیرد باید به صورت روشن ارایه و تأکید کنم که که دیموکراسی و انستیتوت های آن درعالم اسباب باوجود تمام کم وکاستي های آن یگانه وسیلــﮥ ممکن است که بشریت در دست دارد و انتخابات با وجود تمام کمی ها و کاستي های آن یگانه وسیلــﮥ است که بشریت در دست دارد تا ارادۂ ملت تمثیل شده و بر مبنای ارادۂ ملت حاکمیت ایجاد گردد که از خود مردم، توسط خود مردم و برای خدمت، پرورش و پالش ارزشهای مردم باشد. درشرایط ما ارزشهایکه ارزش بیش ۹۹ فیصد مردم مسلمان ما درتوافق به ارزشهای عام قبول شدۂ بشری است. به این ترتیب دیموکراسی به مفهوم واقعی کلمه (و امرهم شورا بینهم ) نهادینه شده و ارادهء ملت به صورت درست تمثیل شده و درنتیجه حاکمیت قوی که توانمندی اجرای برنامه های خیر راداشته به باشد ایجاد گریدیده و ذهن، رگ و پوست افراد جامعه عجین شود. 
درین راستا باید و جهت رسیدن به این هدف باید و نسخه ها بدون بکار گیری تجارب بدست امده توسط دیگر جوامع بشری وبدون برخورد سلیم و منطقی قابل تطبیق و بدون ایجاد بستر های لازم به صورت درست بمیان آمده، نمی تواند کاری باشد. درصورت عدم برخورد سلیم و عدم ایجاد زمینه های لازم تجربه شده مردم ازین مفاهیم و اصطلاحات نفرت پیدا نموده و آنرا وسیلـــﮥ در دست حاکمیت برای فریب مردم و ادامــﮥ ظلم و تعدی و ادامــﮥ حاکمیت جبروت وفساد میدانند و میباشد. چیزیکه به صورت عمده در چندین دهه و از جمله در ۱۲ سال اخیر درافغانستان صورت گرفت.
ضرورت است ا برای تحقق دیموکراسی و از جمله انستتیوت انتخابات زمینه های لازم ایجاد شوند که بتواند هدف اصلی که تبلور ارادهء مردم شده که درصورت عدم اماده کردن چنین زمینه ها که انتخابات به هدف اصلی نایل نه گردد و سبب سؤ استفاده قرار میگیرد خود این پروسه و رفتن به انتخابات مورد سوال قرار میگیرد. 

علم ثابت کرده که نظام دیموکراتیک وپارلمانی بدون موجودیت احزاب قوی سیاسی به بدراهه و کجراه میکشد و جداً می لنگد. 
ایجاد احزاب قوی سیاسی درجوامع بشری تصادفی بوجود نمی آیند. برای آن باید کار کرد و زمینه سازی لازم صورت بگیرد و ظرفیت های لازم حقوقی ایجاد، تشویق و ترغیب لازم شود. کاریکه در ۱۲ سال اخیر نه تنها که صورت نه گرفت بلکه دشمنی های معین از حُکام و زمامداران دست اول امور کشور را درین راستا دقیقاً درزمان تدوین قانون اساسی اخیر کشور درصحبت های شان درین راستا مبنی بر نفرت شان به احزاب سیاسی بخاطر دارم. 
نبودن این احزاب سیاسی و بخش از عوامل دیگر دشمن موجب شد که حتی عدۂ از روشنفکران؟! و متفکرین پیشتاز کشور که تا دیروز از انترناسیونالیزم و یا هم مسلمان انترناسیونالست و اصل (… ان اکرکم عندالله اتقاکم – به تحقیق مقدمترین شما نزد الله تعالی متقی ترین شماست )به حلقات منحط قومی و سمتی سقوط نموده و رسالت خویش را به حیث یک انسان وبه زعم خود شان انترناسیونالست، و یا هم یک مسلمان صادق ایفا نموده و هویت خویش را درهویت های قومی و سمتی و دیگر حلقات بد سکتاریستی انطباق داده و درهمچومواضع قرار گیرند. 
اگر درین راستا برنامه های جهانی تفرقه بیانداز و حکومت و شکست وحدت اسلامی و پارچه پارچه ساختن وحدت اسلامی مطرح بود که بود، اما نقش منفی حاکمیت ۱۲ سالــﮥ اخیر کابل نیز مانند وسیله وممد جایگاه خاص خویش را داشت و دارد. بخش از مسؤولیت به خود مجریان این سیاسیت ها مانند افراد و خود این پیشتازان جامعه بر میگردد.

این احزاب و سازمان های سیاسی اند که افراد، همفکران و معتقدین به برنامه ها و نسخه های معین را درخود جمع، پرورش و تربیت میکنند و دردامان این احزاب وسازمان ها است که طی سالهای متمادی شخصیت های معتقد به آرمان وراه معین تریبت شده و پرورده میشوند. همین احزاب وسازمان های سیاسی اند با برنامه های مشخص و نسخه های معیین و طرز مشخص با همفکران به جامعه افکار خویش را درمیان گذاشته و توده های مردم را از برنامه های خویش آگاه ساخته و درانتخابات برای نسخه های خویش و تطبیق برنامه های خویش تلاش برای کسب مشروعیت آن ازملت دست به کار میشوند. 
احزاب و سازمان ها برنامه های مبارزات انتخاباتی (مانیفیستو) را درآیام انتخابات نیز تهیه نموده و برای ملت تقدیم میدارند و این تعهدات را احزاب ویا هم کاندیدانیکه درصورت برنده شدن درانتخابات پیشکش نموده و بعد از برنده شدن مرعی الاجرا و واجب الاجرا میدانند. این برنامه ها درواقعیت تعهدات اند که برای ملت داده میشوند و ملت به اساس آن انتخاب میدارد که کدام حزب، سازمان وشخصیت حق اجرای کدام برنامه را داشته باشد. 
مسلم که نقش شخصیت های ارایه کننده، سابقه و توانایی های مسلکی و سیاسی این افراد و بخش عوامل دیگر مشروع و درموارد عوامل غیر مشروع اند که باید توسط قوانین مهار شوند، مطالب اند که نیز درین انتخاب و عدم انتخاب تأثیر گذار اند. 
عملا درین روزها درافغانستان ما میبینم که برخی از کاندیدان درموارد معین و مسایل مطرح کشور یا هم برنامه ندارند و یا هم به صورت عام صحبت های دارند که که ما نظام خوب و حاکمیت خوب و اقتصاد خوب و …. خوب و خوب و خوب را خواهیم آورد و با مردم افکار عام غیر مشخص وغیر تعریف شده را درمیان میگذارند که به هیچ صورت قناعت بخش نیست. 
میدانیم که شخص دست اول و یا دست دوم وسوم سیاسی کشور جامع الکمالات نیست و بوده نمی تواند که درتمام ساحات زنده گی سیاسی اقتصادی وراد نظر وموضع داشته باشد. این اشخاص دست اول مانند مُهر سیاسی و مرجع مشروع حاکمیت ظهور نموده اما در بخش های مختلف متخصصین فن و متخصصین امور برنامه را تهیه و نسخه های ترتیب شدهء مسلکی توسط متخصصین برای ملت پیشکش و درصورت اخذمشروعیت جواز تطبیق آن مطرح میگردد. 
خوشا به حال آن ملتیکه متخصصین فن ومسلک را مشروعیت داده تا زمام امور را بدست بگیرند. 
بادرنظر داشت این وضع مشخصاً پیشنهاد میشود که کاندیدان ریاست جمهوری برای تمام بخش های مطرح در جامعه کمیته های سه نفری (ناظمین امور دربخش…….، هماهنگ کننده دربخش….، دستیاران دربخش….. ) را با یک گوینده ونطاق از همین حالا انتخاب و تمام امور همان بخش را به وی سپرده و در برآمد به مطبوعات و نشست های مردمی شخص اول و یا دوم و سوم در وجود همان شخص وکمیتهء مربوطه با مردم مسایل را درمیان گذاشته و به این ترتیب حضور افراد مسلکی در رشته های مختلف تأمین شود. این کمیته ویا یکی از اعضای این کمیته و یا گویندهء آن به صورت حتمی وزیر بخش مربوط نیست بلکې ممد ودستیار شخص اول است تا دربخش های مختلف به صورت توظیف شده و مسلکی قضایا و برنامه های بخش معیین را بصورت سیستماتیک و دوامدار تعقیب و درصورت ضرورت بانشست های کوتاه کاری شخص اول ویا مسؤولین دست اول را درجریان انکشافات در بخش معین مسایل مطرح کشور قرار داده و برنامه های جدید وسازندۂ نو برای رسیدگی به قضایای بخش معین برای کار بعدی ارایه بدارند. 
این کمیتـﮥ انتصابی شخص اول میتواند از یک شخص تا پند تن بوده ومیتواند متناسب به ضرورت کم و زیاد شوند. 
مفید، مؤثر وکاری خواهد بود تا ملت نیز مسؤل بخش وسکتور معین را مانند گویندۂ همان بخش تیم این ویا آن کاندید بشناسد و بداند که این ویا آن تیم کاندید درمورد قضایای مطرح چه برنامــﮥ دارند. مردم وخود شخص دست اول بداند که به مردم کدام نسخه ها را پیشکش نموده و چه وعده ها درکدام بخش داده شده و پالیسی این گروپ و این کاندید درمورد فلان بخش ، سکتور و مسألـﮥ مطرح کشور چه میباشد؟
کار این کمیته ها ویا فرد مؤظف دربخش معین سکتور دولتی ویا مسألـﮥ مطرح کشورداری و حکومتداری با ختم انتخابات ختم نه شده و کاراین کمیته های تیم های برنده و بازنده بعد از انتخابات نیز ادامه داشته باشد. با این تفاوت که تیم برنده افراد مؤظف دست اول به گمان اغلب این کمیته مسؤل دست اول همان بخش میسازد ویا هم مسؤول دست اول اول بخش بنابرملاحظات سیاسی از احزاب ائتلافی تعین شده اما کار این کمیته ادامه پیدا میکند و کار تیم های بازنده کما کان ادامه پیدا میکند. 
این کمیته ها ویا فرد مؤظف سکتور معین دولتی درواقعیت نوعی از حکومات سایه بوده که طی سالهای متمادی اهمیت و مؤثریت آن درجوامع مختلف امتحان شده و درین طرح من این تجربــﮥ نیک بشری به نحوی با شرایط افغانستان انتطباق داده شده است. پایان

 

نوشته از: دوکتور صلاح الدین سعیدي – سعیدافغاني ۱۱/۱۲/۲۰۱۳

By: Dr. Salahuddin Sayedi, email:strategicstudies@yahoo.com Tel.: ۰۰۴۴۷۸۸۶۴۷۴۶۳۸