آرشیف

2014-12-5

استاد غلام حیدر یگانه

سوار و سبز و سبکخیز

بهـار، ساده و لبـریز، عین جوغالک*
سلامت و سَحَر آمیز، عین جوغالک
 
بلیغ و نادره و روی باز و بی تهمید
بدیع و وسوسه انگیز، عین جوغالک
 
عـزیز و رفتـنی و کامـگار و بی پــروا
بزرگ و کامل و بی چیز، عین جوغالک
 
رسید بی روشِ خاک و مسلک افلاک
بدون تهمت و تبعیض، عین جوغالک
 
به بی خیالی بـرّه، جَوِید هوشـم را
تمامِ هستِ مرا نیز، عین جوغالک
 
در ابر غوطه زد و عطر و شیر و شهد آورد
به عیـد و قند و قنــاویز، عین جوغالک
 
کرانه های پس از برف، فطرتی دارند
غریب و پاک و سخن ریز، عین جوغالک
 
گذشت از افقِ شهـر، خیلِ لکلک، باز
بلند و خاطـره انگیـز، عین جوغالک
 
نشست و تند سفر کرد و چست باز آمد
سوار و سبـز و سبکخـیز، عین جوغالک

صوفیه ـ حمل 1389

ـــــــــ
* جوغالک، دهکدة زادگاه شاعر است در غور.