آرشیف

2018-3-8

دکتور محمد انور غوری

روز بین المللی زن (پنجشنبه ۱۷ حوت ۱۳۹۵)

اگر هشتم مارچ روزی مناسبی برای زنان باشد ، تمام زنان هموطن خویش را به این مناسبت تبریک می گوییم . از خداوند متعال می خواهیم مردم مارا توفیق دهد که قدر زنان را بدانند ، از حقوق مشروع آنها چشم پوشی نکنند ، درمورد ایشان انصاف را رعایت نمایند و امابعد:
درهمه جای کشورما حقوق شرعی و مسلم زنان (حق انتخاب همسر، حق میراث ، حق تصرف مهرو …) به وضوح تلف می گردد. دختران را در سنین پائین به شوهر می دهند(می فروشند) ، مهر ایشان را تصرف می کنند ، از حق ارث محروم هستند و هزاران مصیبت دامنگیر آنها.
نویسنده دو مرد قدرتمند هموطن را می شناختم که هرکدام در خانه خود هشت زن داشتند ، تمام مردم محیط خبربودند و تزویج هر زن داستان جداگانه داشت ، هیچ کس از ترس جینگ زده نمی توانست. در بعضی قبایل وقتی مردی به مرگ نزدیک می شود بر سرتصاحب بیوه آن رقابت و نزاع بین اقوام نزدیک در می گیرد ( گویا زن مال میراثی است). یک دوست من گفت مردی از ولایت شان از زنش ناراض بود ، به خسرخود پیغام داد که یک ماه فرصت داری تا پیسه مهریه را که به تو داده بودم بیاوری و دخترت را ببری ، اگر این کارا نکردی دختر را آن طرف سرحد می برم و می فروشم ، بلی « ما مردم باغیرت هستیم ، ننگی ، جنگی ، سبیل سیخ پوز پلنگی» .
امیرعبدالرحمن خان و امیر حبیب الله خان هر کدام ده ها زن در حرم داشتند و هنوز عکس های دسته جمعی چهارده زن حبیب الله خان در مجلات چاپ می گردد. زمانی که نواسه چنگیز، آخرین خلافت بغداد را تسخیر کرد ، در حرم خلیفۀ اسلام هفتصد زن بود و خلفای عثمانی همچنین.
در زمان ما متاسفانه از اسلام هزارو یک قرائت مطرح می شود و تیغ شوم اکثر آنها بر سر نوشت زن تیز می گردد. گروه بوکوحرام بر یک مکتب دخترانه در منطقه «چیبوک» نایجریا حمله کرد و سه صد دختر نوجوان را با خود به جنگل بردند ، گویا تعلیم دختران ناروا است و بنا بر این همه بحیث کنیزفروخته شدند. دنیا نظاره گر فروش زنان و دختران شهر موصل عراق توسط داعش بود. بلی گروهای «بوکوحرام» در نایجریا ، الشباب در سومالی ، داعش در شرق میانه ، القاعده در پاکستان ، طالبان و مالبان و غیره هرکدام قهرمانانی هستند که دنیا و آخرت را محیط مردانه تصور می نمایند و کارد به استخوان ملت ها فرو می برند تا آن روزی که بلای ازجانب خداوند بر آنها نازل گردد ، خران و خرخران روزگار در زیر ریگ روان تاریخ مدفون شوند و جهان بداند که تصورات باطل قابل تطبیق نیستند، هرکس باید در جای خود بنشیند . شاید اراده خداوند چنین رفته که صد سال دیگر این مصیبت ها دوران نماید و آنگاه یک« رنساس» دیگری(این باردر جهان اسلام) تکوین یابد ، چنانچه در اروپا اتفاق افتاد (در قرون وسطی).