آرشیف

2015-2-9

دوکتور ص. سعیدي

رسالت پیشتازان در تنویر و عام سازی حقایق!

مازمانیکه می نویسیم باید از مثبت ها، منفی ها و مسایل قابل دقت و در مورد مسایل که باید به خطرات مابعدی آن متوجه شود، بنویسیم. برماست تا نه تنها جانب خالی گیلاس را دید و به تصویر کشید، بلکه از جانب پُر گیلاس هم بحث داشت. 
انتقاد از کاستی ها را نه برای لفاظی و پُرگویی و بلکه برای التیام و راه های بیرون رفت آن مطرح کردن همراه کرد. 
باید در پهلوی عدم مؤفقیت از دست آورد ها ولو ناچیز باشد، نیز بحث داشت. باید کار لازم عام سازی حقایق کرد و به این ترتیب ملت را در انتخابش ازین طریق کار تنویری وعام ساختن حقایق و منطق آن مساعدت خیر نمود. خیر و روحیـﮥ خیر را ترویج و عام ساخت. 
درین راستا برای شخص وطن دوست و خادم ملت، دوست دایمی و دشمن دایمی وجود ندارد. دوست ودشمن دایمی مبتنی براصل و محک منفعت ملی، وطنی و ادای رسالت انسانی و عقیدوی و در حالت ما به حیث یک مسلمان ادای رسالت اسلامی است. 
درست نیست که در همه چیز سیاهی دید و همه چیز را منفی جلوه داد و یکسره همه کارها و با کم و کاستی های درست و مفید نیست مواضع ملی ۱۳ سالـﮥ حاکمیت امروزی را منفی نشان داد و یکسره منفی اندیشی کرد که این نه عادلانه است و نه هم سالم. 
اما مغز سخن درین است که درین عصر قِـلت وقت و خوانندۀ سخت گیر و کثرت مطالب و منابع میتواند با پرداختن به همـﮥ جوانب مثبت و منفی قضایا، پیش کش کردن راه های حل و نه تنها در سطح اعتراض کننده و انتقاد کننده ماندن بلکه راههای علمی و ممکن حل را پیشنهاد کردن و بلاخره در حالیکه با مصارف مادی و معنوی کم و وقت کم نتایج حد اکثر ممکن بدست آورد و یافتن تعادل، حدود و ثغور بین این وضع واقعاً هدفی است که باید و باید در آن دقت بیشتر کرد و حتی درین نوشته های مصرفی و استهلاکی به این هدف قادر و نایل شد؟ جواب با تأسف منفی است.
مسلم این است که نباید درین بحث ها عقده گشایی کرد و مانند عادت نوشته ها را صرف برای نوشته و مطرح شدن خویش نوشت. 
توهین کردن، تحقیر، تهمت و افتراء و غیر مسؤولانه هر آنچه خوش خود ما می آید نوشتن و آروز های خویش را و لو غیر عملی و دور از واقعیت است تحمیل کردن و قهرمان خود را قهرمان ملت ساختن و قهرمان آن دیگر را به طعن و فحشاء گرفتن و درین راستا اول هدف تعیین کردن و بعد برایـش استدلال جُستن، برخورد ها و روش های غیر سالم اند. 
در بحث ها باید از چنان منطق برخوردار بود که خوانندۀ موافق و مخالف اما صادق را در دل و جان قناعت داده بتواند و درصورت فرصت تعمق دادن برای خواننده فرصت دهد که در مواضع خویش به خاطری که تعهد به غیر از تعهد به ملت، وطن، امر خیر و خدمت به حق ندارد، تجدید نظر کرده بتواند و مواضع خویش را در روشنی حقایق جدید با محک و اصل منافع ملی و وطنی وخدمت به امر خیر عیار سازد. 
باید و باید اعتراف کرد که همـﮥ ما از مراحل و پله های مختلف فکری و مراحل مختلف پختگی سیاسی گذشته ایم و این طرز تفکر همیشه یک سان نبوده و به صورت طبعی هم بوده نمی تواند. برماست با دید نقادانه به آن نگاه کنیم، بدون تلاش برای پاک کردن و تغییر گذشته، عینی نگر بوده و در راه حق و درست به مجرد واقف شدن درک آن درعمل صادق باشیم. 
مسلم است که در گذشتــﮥ افکار، اندیشه ها و مواضع ما نیز هست مراحل و لحظاتی که اگر آنزمان واپس تکرار شود با فهم، شناخت و تجربـﮥ امروزی به تکرار آن ویا داشتن چنین نظریات و مواضع موافق نه خواهیم بود و آنرا رد خواهیم کرد. 
در چنین وضع و بادرک چنین حقیقت برماست تا زمینه ساز فرصت خوب برای انتخاب درست و بهتر برای خود و دیگران شده و زمنیـه ساز دادن فرصت برای اصلاح خود و دیگران شویم. یکی از عوامل و دلایل منع حرام بودن عمل انـتحاری نیز از لحاظ شرع اسلامی و دین مقدس اسلام هم همین امکان و فرصت نه دادن مُخطی برای توبه با اجرای عمل انتخاری است. ( بحث طویل و عریض).
درافاده ها و طرز ارائــﮥ آن چنان عدالت کنیم ومنطق آنرا ارایه بداریم که برعلاوۀ خودم شنونده و خوانندۀ سلیم اندیش و خیر خواه و یا متعهد به خیر را قناعت داده بتواند. 
برخورد و موضع در مقابل آنهایی که اجیر اند و مزدور اند و این کار را هدفمند به پیش می برند ویا بلاخره افکار منحط متعصب قومی و سمتی دارند و چشم شان را منافع مالی و مؤقت کور و کرده (صمٌ بکمٌ ) هستند و نه قصد بازگشت به خیر و راه درست را دارند ، چندان مخاطب ما هم نیستند و هدایت درپهلوی عقل سلیم اختیار بنده، به دست الله تعالی است.
درین میان نقش میدیای الکترونیکی و ویب سایت ها، رادیو و تلویزیون ونقش گردانندگان آن و نقش نویسنده ها وقلم بدست پیشتاز جامعه در جهت دادن این همه بس مهم، رسالتمند و قایمقام ندارد. 
مردم شناخت خویش را دارند و با کارهای عملی با درایت میدانند و مسلماً دیر ویا زود درک میکنند، با گوشت و پوست احساس می کنند که کی ها درخدمت اهداف خیر و وطنی است و کی ها هم به صورت منظم و سیستماتیک در براندازی همـﮥ آنچه افتخار و عزت این وطن ومردم است کار میکنند. 
از دهها مثال یک مثال: من افغانستانی ام نه افغان. افغانستان نام با مسمی نیست….. واما به تعبیر این خطا کاران ګویا ایران نام با مسماء است. سوال مطرح می شود که آیا تمام افتخارات به نام آریانا مختص و منحصر به ایران مانند کشور سیاسی امروز است که عملاً درین عرصه مصروف کار های وسیع اند و این عُمال خویش را در افغانستان اجیر ساخته اند تا در براندازی تأریخ وعزت این کشور تأریخی با عزت ابروی هزار ها سال از بخدی و بلخ تا شرق و غرب همه تمدن وتأریخ عزت و افتخار است، آنرا به تمسخر بگیرند و در مقابل به هویت تشکل سیاسی کشور دیگر وغیر افغانی افتخار کنند و افتخارات کشور ما را در هر قدم بی عزتی کنند. بحث طولانی خواهد شد اگر به تمام تخلفات، اعمال و روش های ضدافغانی شان یک یکا رسیدگی نموده به صورت مشخص مثال بیاوریم. 
چنانچه گفته آمدیم برماست تاحقایت را به ملت و جهان رسانیده، برعلاوۀ موضع خویش، منطق سخن را چنان ارایه بداریم که سبب قناعت عقل سلیم خواننده شود. فریب، به جان زدن، توهین، تحقیر، تذویر سایر برخورد های منفی درین راستا مطابق به همان متل مشهور: بار کج به منزل نمی رسد. نه تنها که جای را نه خواهد گرفت بلکی در اخر امر سبب ناکامی دنیا و آخرت متخلف ودارندۀ قصد عمل منفی خواهد شد.

مؤفقیت های مؤقتی بعضی ها درین عرصه طولانی نخواهد بود و نیست. 
برماست در ادای رسالت درین راستا پیگیر و بی حراس، با منطق قوی، مستدل عمل پیگیر، دوامدار و خستگی ناپذیر قدم های ثابت برداشت. کسانی را که درین راه همراهان خیر اند، پیگیرانه، با تمام نیرو مساعدت خیر کرد و کسانیکه درین راستا موانع ایجاد میکنند و مُبَلِغ شر اند و به صورت غیر آگاهانه درین موضع قرار گـرفـته اند، به قناعت و کار تنویری پرداخت و کسانی را که اجیر و فتنه گرانه عمل میکنند با تمام جرئت علیه شان موضع گرفت، افشاء ساخته و از ملت تجرید کـرد. 
مواضع ما حق است وحق انشاء الله تعالی پیروزی شدنی است. 
پایان