آرشیف

2015-4-6

گل رحمان فراز

دوستان چالش گـــــــــرا

زندگی با وجود عزلی و فانی بودنش مزایا اثر بخش و کلید های توصیوی کسب راه و روش های پیروزی را دارا می باشد که مهمترین آن مزایا قرار ذیل اند؛
مراعات موارد اجتماعی: طبعا هیچ کس نمیتواند در اجتماع که در آن زندگی می کنیم، خود در همه امورات استوار سازد و پل دوستی با هر قسم اشخاص برقرار نماید چون افراد مختلف به سویه و با منش های متفاوت چون خود پسند، خوش باور و یا هم خوش خلق عادت کرده اند و با همان طرز و سلوک خود را پر ورانده اند. اما موارد عامه ی وجود دارد که هر شخص توان عیار سازی خویش را در اجتماع مختلف دارد. یعنی اینکه در جایی سر می زنیم که عنعنه اش برای ما پسندیده نیست، در آن وقت میشه خود را مورد سرکوب آداب فرهنگی همان اجتماع قرار داد و خود را با پرسش مورد بکلی عادت داد.
جوان مردی: یکی از بهترین ویژگی های رفاقت همانا جوان مردی می باشد و همین جوان مردی است که در لحظات دشوار و چالش بر انگیز روزگار، یک دوست را به دوست دیگرش می شناساند. اغلبا دوستانی جوانمرد اند که پایه های مستحکم و ابتدایی دوستی شان را مطلب آشنایی تشکیل ندهد و دوست را یک سرمایه ی معنوی شمرده و به پشت مادیات اش دل نبندیم.
اخلاص نیت: این موضوع هم اشاره ی اصرار آمیز برای درک کلی مورد دوم می باشد که کلیه پلان های مربوطه ی دوستی با همان دوست جوانمرد به مشترک گذاشته شود و حتی اینکه مورد مربوطه ی نیاز به حل فردی خود انسان باشد، باید مشوره ی بخاطر عواقب آینده اش صورت گیرد تا باشد که سوراخ های کوچک (خطا ها) موجب غرق کشتی بزرگ (دوستی) نگردد.
خود گذری: بعضی اوقات جبر روزگار ما را طوری وا میدارد که حتی دوستان وفا دار مان خودشان را آهسته و پیوسته از قافله ی دوستی مان دور می نمایند و برای مان درد سر ساز می شوند که آن مورد موجب رسوایی و بدنام سازی می شود که بر روی دو بعد میچرخد اول اینکه اعتماد با کسی بسته شده است که همان دوست در محافظه کاری القاب های متفاوت را کسب کرده بوده و ما بی خبر از آن بوده ایم. دوم اینکه ایده های همان گونه دوستان محدود بوده و توانایی فراز اندیشی و تفکر وسیع را ندارند.
صداقت: در زمان کنونی، هر کس که این مورد را در آیین دوستی اش (مثل من) تعقیب می کند، آشکارا در اشتباه است، چون فعلا حتی در جوانمردی ها مطلب آشنایی نهفته است. هستند و بودند دوستانیکه اولویت بستن ارتباط دوستی شان را صداقت تشکیل می دهد. (حالا، کم یافت می شوند آنعده آدم ها و هرگاه کسی موفق به پیدایش آنعده شد از زمره ی خوش شانس هاست).
ایستادگی: ایستادگی موجب غالب آمدن به برنامه ریزی های دوستانه میگردد که مهم ترین اصل اش اطلاع دهی دوستان از حرکت های بالقوه ی آینده و گرفتن طرز فکر شان است و جنبش های صمیمانه ی دوستی همیشه پیامد های نیک بدنبال دارد و این موضوع با تجربه (خودم) اثبات شده است و کدام پیامد ناگوار را در پی ندارد بشرط اینکه دوستان اخلال گر و هر طرف، از جمع دوستان واقعی فیلتر و پاکسازی گردند.
اعتماد بنفس: نفس انسان همیشه در جستجوی موارد است که عموما نفع در آن وجود داشته باشد و راهی را ترجیح میدهد که نفع آن برای خود شخص زیادتر و بیشتر از دیگران برسد، در این صورت باید این مورد را در دل بپرورانیم اینکه کلیه شاهکار های مان از اثر ایستادگی دوستان وفا دار مان بدست آمده است و نباید به وفای صمیمانه ی ایشان لگد زد.
احترام به پاس: همانطوریکه میگویند: انسان تابع احسان است، این یک واقعیت است و نباید به بعد فراموشی سپرده شود چون با فراموش کردن پاس و همکاری دوستان، انگیزه کارکرد با یکدیگر و آن هم دوستانه و اخلاص مندانه از میان بر داشته می شود و دال بر بی اعتمادی بین دو دوست میگردد پس باید از هر شهکار دوستان، دوستانه تمجید بعمل آید.
روی هم رفته، موارد فوق اساسات دوستی های مداوم و گسیخته ناپذیر را تشکیل میدهد که با مراعات سازی ماده های فوق، پیوند ها و مشترکات دوستی نقطه ی پایان نخواهند داست و همیشه جاویدان خواهید ماند.
پ ن: بی وفایی دوستان که خود را تظاهر به دوست واقعی میدهند و با انسان تا بر آورده شدن خواست های شان دوستی میکنند و به مجرد عمل بر خلاف میل شان، خودشان شانرا از انسان دور می سازند و خود بخود قطع رابطه می نمایند، کاری دشوار است و کوشش کنید که از این شعر دلنشین و عبرت آمیز پند بگیرید.

با دشمن من دوست چو بسیار نشست
با او من نشایدم دیگر بار نشست

پرهیز از آن عسل که با زهر آویخت
ترسید از آن مگس که با مار نشست

با ارادت
گل رحمان فراز