آرشیف

2015-1-28

گل رحمان فراز

دور دوم کمپاین انتخاباتی آغـــــــــــاز می شود

 

کمسیون مستقل انتخاباتی و پیشتر از آن رئیس جمهور از کاندیدان، طرف دارانشان، و اهالی رسانه تقاضا کردند که در تبلیغاتشان نفاق و اختلاف را در میان مردم دامن نزنند. چرا چنین درخواست هایی صورت گرفت؟ برای اینکه عده ای حرفی برای گفتن ندارند و برای جلب آرای مردم امید شان به قومی، نژادی و مذهبی شدن جریان چسپیده اند. تنها این هم نیست بزرگ ترین توجه آنها در دور گذشته تهمت زدن، تعرض به حریم شخصی، موی در خمیر پالیدن یعنی جستجو در گذشته حریفان که گاهی در جایی اشتباه لفظی مرتکب شده باشند تا از آن بزرگ نمایی کرده و جانب مقابل را در ذهن مردم تخریب کنند متمرکز بوده است. البته آنها مطمئن بودند که جانب مقابلشان مخصوصاً تیم داکتر اشرف غنی احمدزی به چنین ترفند هایی نمیپردازند زیرا آنها منشوری ملی تنظیم کرده اند که با جزئیات به آینده کشور و خواست مردم افغانستان پرداخته و نه تنها به سوالات پاسخ گفته اند بلکه خود سوالاتی را که در ذهن حتا پیش قدمان تیم مخالف نمیگذرد مطرح و پاسخ گفته اند. حال مروری بر درفشانی های تیم اصلاحات و همگرایی می نماییم آنها کشف بزرگی که در کمبود تیم مخالفشان کردند نبودن یک معاون تاجیک در این تیم است. خوب معلوم است که مقتدر ترین معاونین تاجیک در دوازده سال گذشته چندان گلی به سر تاجیکان نزده اند. و اصلاً رئیس جمهور و تیمش نمیتوانند وظایف پاسخ گویی عملی به نیاز های مردم افغانستان را قوم قوم تقسیم نمایند. آنچنان چه به درستی داکتر اشرف غنی میگویید باید سرک های مردم را ساخت، برایشان در دهات کلنیک ها و مکاتب ایجاد کرد، راه هایی برای عرضه محصولات و تولیداتشان به بازار های داخلی و خارجی فراهم آورد، به رشد فرهنگ و ادبیات اقوام توجه کرد و بنا را بر ایجاد ملتی واحد که به حفظ افتخارات و دست آورد های تاریخی خود می اندیشند گذاشت باید به اشتراکات توجه کرد همه مردم نیاز ها و خواست های مشترک دارند چرا مشکلات و درد هایشان مشترک است و حالا که نمیتوانیم به تعداد اقوام کشور معاون داشته باشیم مگر گناه است که به خواست کتله بزرگی از تزک تباران کشور توجه شود و آنها از قضیه ای که متاسفانه در اثر طرح عجولانه جهانیان و به اصطلاح نماینده گان قدرت ها در افغانستان مبنی بر تقسیم قدرت میان گروه های متنفذ در ذهنشان ایجاد شده و خود را محروم میپندارند پاسخ بیابند تا مردم افغانستان به هم نزدیک شوند. البته تاجیکان کشور ما در طول تاریخ متحد با سایر برادرانشان به نیاز های جامعه، ملت و وطن پاسخ گفته اند و مشتی هتاک نفاق افگن و بی مسئولیت نباید نماینده و زبان آنان تلقی گردد. چیز های دیگری که مخالفان تیم تداوم و تحول نشخوار کردند این بود که داکتر اشرف غنی کوچی و بنابر این فاشست است. اما گذشته او در سیستم قدرت افغانستان روش تر از آن است که نفاق اندازان بتوانند مورد مشخصی از این ادعای خود در شخصیت او ارائه دهند او مدتی را وزیر مالیه بوده است همه میتوانند مستند از مقرری های او مثال بیاورند که در کجا او به امتیاز طلبی قومی و قبیله ای پرداخته است؟ بجای آن طرح همبستگی ملی را داریم که از ابتکارات اوست و به بر اساس آن تقریباً در تمام روستا های کشور شورا های توسعه محلات پدید آمده و نه تنها مردم خود به حل مشکلات خود پرداخته اند بلکه بزرگ ترین نمونه از اشتراک مردم در سرنوشت شان شکل گرفته است زیرا داکتر اشرف غنی در موسسات بزرگ پولی و مالی جهان کار کرده و تجارب خود را در زمینه حل مشکلات کشور های درگیر بحران و جنگ زده به شکل کتاب، رساله و مباحثات در برابر نهاد های بین المللی عرضه کرده و لقب خدمت گذار بشریت و پیشنهاد دهنده به حل مشکلات بزرگ جامعه انسانی را کسب کرده است. البته نیازی نیست پاسخ دهیم که کوچی ها محروم ترین کتله جامعه افغانی است و فقط در ذهن تاریک ترین و متعصب ترین افراد که قلم را به نفرت و لجن می آلایند میگذرد که انتساب به کوچی ها شرم و عیب باشد و کسانی که چنین چیز ها را به مثابه نقطه ضعف برجسته می سازند شخصیت خود را نشان می دهند. کمبود دیگر که به تیم تحول و تداوم نسبت داده اند این است که چرا استاد سرور دانش به حیث هزاره به معاونت پیشنهاد شده است و او نمیتواند از هزاره ها پشتیبانی کند زیرا جنگنده و تفنگ به دست خوبی نیست. دوستان عزیز باید خاطر نشان کنیم که کمتر رهبر دوران جنگ میتواند در دوره صلح هم به نیاز های مردم پاسخ گوید و قرار هم نیست که معاونین رئیس جمهور هر کدامشان به مشکلات قوم خاص توجه کند بلکه ما باید به ساخت دولتی بیندیشیم که بیرون از این معضلات باشد، به دولتی فکر کنیم که بهترین طریق توسعه و پیشرفت را طرح و با تیمی متخصص آن را عملی نماید تا از این بدبختی ها و تقسیم بندی ها بیرون بیاییم خوشبختانه در تیم تحول و تداوم بهترین کادر های روشن بین از جمله از میان هزاره ها که به جرئت ادعا می کنیم که گل سرسبد تمام مردم افغانستان اند چون انسانی می اندیشند عضویت دارند و لجن پاشی بر آنان اشتباه بزرگی است که موجب پیشیمانی و خجلت خواهد بود. اگر از دنیای مجازی و شبکه های انترنت بگذریم تعدادی نشریه های چاپی مربوط به تیم اصلاحات و همگرایی چنان به شکل سخیفی به اتهام زنی، نفاق اندازی و تعصب پراگنی پرداختند که اگر روزی با اعصاب سرد گرداننده گان آنها به آنان باز گردند بی تردید غرق خجالت خواهند شد. 
بیایید به روشنی بپردازیم. تیم تحول و تداوم عمیق ترین و گسترده ترین طرح را برای بیرون رفتن افغانستان از حالت بحران پس از جنگ تهیه نموده و تیم متخصصی را که بتواند این طرح را عملی کند به دور خود جمع نموده است و در تمام تبلیغات خود با انسانی ترین و مسئولانه ترین شکل برای بسیج مردم افغانستان در جهت مشارکتشان برای اعمار کشورشان پرداخته اند. یکبار مناظره های تلویزویونی را به یاد بیاورید و به مباحثه ها و گفت و گو های طرف داران هر دو تیم در رسانه ها دقت کنید. زیرا در این تیم افرادی که معضلات کشور و موقعیت منظقه ای و جهانی آن را بسیار خوب می شناسند متحد شده اند. بی مبالغه و گزافه گویی میتوان ادعا کرد که داکتر اشرف غنی برای افغانستان یک سرمایه بزرگ ملی است. او تمام عمر خود را برای شناخت تمام زوایای تاریخ و جامعه افغانستان کار کرده است. از مشترکات فرهنگی و تاریخی کشور های منظقه و امکانات و دشواری هایشان آگاه است از همین سبب است که می گوید ما تمام کشور های منظقه را در پیمان های اقتصادی، عمرانی و فرهنگی متحد می سازیم و برای حل معضلات منظقه ای و کار مشترک برای احیای هویت تاریخی کار می کنیم. همچنین او از وضع جهان بکلی آگاه است کافی است که یک بار در صفحه خود او در انترنت طی مدتی که در کشور کار کرده است مراجعه کنید تا بدانید او با همه کاندیدا های دیگر با چه فاصله ای حرکت می کند. ما از همه متحدان، هواخواهان و اعضای تیم تداوم و تحول میخواهیم که با دلسوزی و مسئولیت برای بسیج و مشارکت مردم با روحیه وطنی، ملی، اسلامی و انسانی بپردازند و نگران نباشند مردم افغانستان در همه مراحل حساس تاریخی نشان داده اند که از عهده حفظ تاریخ و افتخارات خود بر می آیند و به نیاز های عصر و زمان درست پاسخ می گویند. بگذارید آنانی که پیروزی خود را در لجن پاشی، اتهام، نفاق افگنی و پخش تعصب جستجو می کنند و به زبان جنک و نفرت سخن می گویند براه خود بروند آنها فقط به قدرت می اندیشند و قدرت را نیز در طریق خلق روحیه جنگ و نفرت بکار می گیرند زیرا بدبختانه فقط همین را از سرگذشت و تجارب خود بخاطر سپرده اند. اما دیگر زمان نفاق و خشونت سپری شده و مردم افغانستان باید در صفوف سازندگی و با چشم انداز آینده روشن متحد شوند.