آرشیف

2016-6-26

گل رحمان فراز

دروغ مصلحت آمیز بهتر از راست فتنه انگیز است!

آمار کشته و زخمیان در پسابند به روایت گزارشگران ماهر و رسانه های صوتی معتبر در غور!

– یاسین آژند – 26 تن
– رادیو سرحد – 17 تن
– حسن حکیمی – 15 تن
– رادیو فیروزکوه – 10 تن
– رادیو عدالت – 7 تن
پ.ن: یک سر و هزار کلاه 
نوت: ببین تفاوت راه از کجا تا بکجاست!

اغلب اشخاص بخاطر اینکه خود را فعال تر از دیگران به محضر عام نشان دهند همیشه می کوشند تا به خلاقیت های دست بزنند که در همان موارد ابتکاری سرعت ارجحیت داده می شود تا کیفیت! مردم هم که دلبسته ی گزارش های مکرر ایشان اند در ابهام قرار می گیرند و روند گزینش برترین ها به نزد مردم هم دشوار می گردد و همان است که فاصله ها بین اعتماد مردم و عملکرد جوانان تازه کار، بی تجربه اما چند ساله مصروف کسب تجربه اند.
اول، در واقعیت، نقص از ژورنالیست هم نیست و در اینجا مخاطبین خبر ها نسبت به راویان خبر ها بیشتر مقصر اند، برای اینکه آنها می کوشند تا از این طریق امرار معیشت نمایند و به روزگار بی سر و پای خود اندام و تذهین ایجاد نمایند و دیگر کاری را جز این کار بد نیستند، هرگاه این مسلک را رها دهند چاره ی برای زندگی کردن و زنده ماندن ایشان در دسترس نیست. و در واقعیت همین مخاطبین خبر ها بوده اند که برای ایشان جواز فعال بودن و اعتماد کردن را داده اند. 
دوم، مشکل دولت است که برای هرکس جواز فعالیت را می دهد و هيچوقت مسئولیت خویش را در قابل مدیریت، بررسی، تفتیش و ارزیابی و حتی تنظیم امور کاری رسانه ها انجام نمی دهد، همه را آزاد نگهداشته است تا آزادی بیان را به تمثیل بگیرند غافل از اینکه آزادی بیان هم از خود چارچوبی دارد و رسانه ها می بایست مطابق طرزالعمل مندرجه اساسنامه و مرامنامه خویش اجرای فعالیت نمایند تا اینکه به کدام مشکلی روبرو نگردند و کدام حکمی از قوانین نافذه کشور پایمال نگردد.
سوم، ریاست اطلاعات و فرهنگ ولایت غور در قبال به اوج بی خبری و بی کفایتی قرار دارد، تا هنوز هرگز نشنیده ایم که این ریاست بخاطر شفافیت و بی طرفی در پخش اطلاعات چه از طریق صوتی، تصویری و یا چه چاپی کدام چتر را ایجاد کرده باشد و از رسانه ها خواسته باشد تا فعالیت های شان را بر اساس همان موارد عیار نمایند. 
چهارم، در قانون رسانه ها تجارب کافی در بخش مطبوعات داشتن و یا داشتن سند فراغت تحصیلی از دانشکده های چون: ژورنالیزم و ادبیات شرط است و احدی نمی توان موارد فوق را نادیده بگیرد و دست به انجام فعالیت ها بزند. حالا فعالیت های مدنی رو به سیاسی شدن اند و ایده و یا مرام کلی عده ی انگشت شماری از رسانه ها بر مبنای اطلاع رسانی تازه و بی طرف برای مردم عوام است برای اینکه منفعت مادی را در قبال ندارد.
پنجم، در پخش و نشر خبر ها معاملات مخفی و پس پرده صورت می گیرد که این خود برباد کننده است و روز به روز مردم را از گرایش در دموکراسی، ملت شدن و آزادی بیان دور می سازد و نه تنها مردم در مقابل کار های رسانه یی که ذهن مردم را روشن می سازد نفرت پیدا می نمایند بلکه فعالین واقعی رسانه یی را نیز بدنام می سازند.
ششم، تمرکز فعالیت های چند تعبیری ارزش خبری اش را از دست می دهد و قصه گرگ و چوپان را به اذهان عامه تازه می نماید، آن وقت که فراخوان عمومی برای انجام و اجرای یک حرکت مدنی اعلام گردد که در آن نفع همگان نهفته باشد، هیچکس حاضر به اشتراک نخواهد شد.
هفتم، چند روایت شدن یک خبر با داشته ها و سوژه های مختلف ممکن است مردم ولایات را به نزد سران مرکزی حکومت کم تاثیر جلوه دهد و توجه اندک ایشان را به نقطه زیر صفر برساند که این حالت دشوار است و تحمل اش برای همگان سخت تمام خواهد شد و در آن وقت دست زیر الاشه نشستن و یا به حال خویش گریان کردن دردی را دوا نمی کند.
در آخر، موارد ذکر شده طی هفت ماده نمایانگر برداشت و تحلیل شخصی ام می باشد و هیچگاه تأکید بر این ندارم که همه اش بر حق است، اما برای اینکه خوب شویم و خوب بنگریم، توجه به هر یک از موارد فوق مؤثر و آینده ساز خواهد بود.

با مهر
فراز