آرشیف

2017-7-8

گل رحمان فراز

حکمتیار، فصل را بر وصل ترجیح می دهد!

صحبت های اخیر گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی شنیدنی بود. او تا هنوز احساسات جوانی را در سر پی پروراند. هنوز هم آینده نگری نسبت به مسائل آینده ندارد و تا حالا هم بفکر ویرانی کشور، بدنامی خودش و بد بختی اولاد این وطن نیست. در خیال او آرامش مطلق مجاز نیست و انسان موجودیست کاملاً اغتشاش گر، به مهر، بد بخت، پرخاشگر، ظالم و خیانت کار!
احساسات وی بیانگر شخصیت پوچ اش می باشد. او تا هنوز تفکر ویرانی گری، بی معرفتی، آشوبگری و نفاق را دارد. خیلی از احساسات کار می گیرد و بی اندازه تصمیم دارد تا توجه همگان را نسبت به خود با سخنان طنزآمیز جلب دارد که عده ی سخنان وی را جهل شخصیتی تلقی می کنند، گروهی به مثابه فکاهی خنده آور قبول می کنند و بعضی ها نسبت به آن سخنان عکس العمل خشن نشان می دهند.
حکمتیار هنوز هم حقارت را حس نکرده است. او نمی داند که بر خلاف وعده و تعهد اش گام گذاشته و مخالف عقربه حقانیت روان است. کلیه تلاش های ملحق شدن و ورود دوباره وی به افغانستان را سران حکومت وحدت ملی انجام داده است ولی اول از همه به یخن ایشان افتید و به صراحت اعلان نمود که وی هیچگاه از دولت راضی نبوده و کدام رضایت مندی نداشته است.
او بی شرمانه به تعصبات زبانی و لسانی پرداخت. می خواهد بخاطر پرپا کردن آشوب سوژه پیدا کند و بر نفاق بتازد. در هر سخن اش بوی تعصب و طعم نا همخوانی دیده می شود. طوری به نظر می رسد انگار با کسی نشست و برخاست نکرده باشد، از کسی حرف و سخن نشنیده باشد و سراسر نظام دیکتاتوری و خودکامگی را از گواره به ارث و میراث گرفته باشد
تاخت و تاز های هر جهته او نه تنها خلاء های سیاسی وی را برملا تر، هویدا تر و بارز می سازد بلکه برای حامیان و مردم افغانستان ثابت ساخت که دیگر نمی تواند همان امیر دوران جهاد شان باشد و سراسر اندیشه تجمع را در دور و بر اش پیدا کنیم.