آرشیف

2015-10-14

عبدالقادر حيران غوري

حاجی اخندزاده صاحب محمد صدیق

بسم الله اارحمن الرحیم

انا لله وانا الیه راجعون

 استاذ بزرگوار انسان با وفا عاشق به الله ج و رسولش (حاجی اخندزاده صاحب محمد صدیق "حبیبی" ) داعی اجل را لبیک گفت و به لقای حق پیوست و ما را به ماتم غم نشاند گرچی د ر پیرامون شخصیت واهلیت شان کتاب ها نوشته گردد و خوانده شود کم و ناچیز است. بنده یکی از جمله شا گردان اخلاصمند آن شمهء از لیاقت ، اهلیت ، دانش فضل وبزرگواری دوره حیا ت زنده گی شان را به معرفی میگرم .تا ازین طریق برای خود ودگر شاگردان واخلا ضمندان غمدیده دربرابراین مصیبت بزرگ وطاقت فرسا تسلی وارامیش قلبی  را بدست اورده وسکون شویم .

حاجی اخندزاده صاحب محمد صدیق

حضرت حاجی اخند رادده صاحب  مولانا محمد صدیق فررند اخند صاحب کلان حبیب الله از قریه تنگی یخن علیا ولسوالی تیوره ولا یت غور که بنام اخند زاده تنگی مشهور بودند در سال 1318 ه /ق دریک خوانواده روحانی تولد گردید  . استا ز حاجی اخند زاده " حبیبی " به سن هفت سالگی که رسیدن در دوره طفلیت درس وسبق را نزد پدر محترم وعالی قدر خویش شروع نمودند وتا سن 12 سالگی اولات را خواندن وبعدا در نزد علما بز رگ دینی به زانو ادب وتربیه نشست و  تحصیلات خویش را بطور مکمل واساسی ان در  علوم فقهی ، نحو، تفسیر واحادیث نظر به استعداد عالی خدا داد ونبوغ که داشت به درجه اول پایان  رسا نید ومشغول امامت وتدریس طلبه دینی گردید . چون الله ج به طفیل آنحضرت صلی الله علیه وسلم کوثر (خیر کثیر) را که شامل همه نعمات دینی ، دیناوی ، حسی ومعنوی است برای شان عطا انعام نموده بود جناب شان تنها به امامت وتدریس طلبه اکتفا نکرد وبطور رسمی در تعلیم وتعلوم تربیه طلاب معارف پر داختند که هزار ها شاگرد را تربیه و به جامعه تقدیم کردند در سال 1376 از زادگاه خود به شهر هرات هجرت نموده ودر مسجد جامع باغ نظرگاه مسولیت امامت ودعوت را از منبر بدوش گرفت ودر سال 1387 مشرف بیت الله شریف شدند ادای فرض حج را کردند ودر دارالعلو م غیاثیه بصفت استاذ توظیف وهم افتخار عضویت شورای علما هرات را کمائی وحاصل نمودند .

بر علاوه که جناب شان یک عالم بزرگ وجهید دین اسلام ویکی از جمله وارثین موثر انبیا ع بودند الله ج برای شان حسن جما ل وکمال بی اندازه را نیز ارزانی نموده بود در سلوک ،طریقت وعالم حا ل به بلند ترین درجه مقام ومنزلت رسیده بودند وهم چنین پیرو سرسپرده مذ هب حنیفی بودند مسایل که مربوط به اشتها د می شد از منابع مذ هب امام اعظم صاحب در حل و فصل ان می پرداختند .

جناب شان   الگو اخلاق ، ادب،تقوا وپرهیزگاری بودند ویک مجاهد فی سبیل الله  درراه  اعلای کلمته الله مبارزه وایثار میکردند . ودارای دانش اوصاف ،خصایل ذیل بودند 

فیصح وبلیغ بودند : در تدریس وعظ فصا حت وبلاغت داشتند .

قاری قرانکریم بودند :قا ری خوش آواز وخوش الحان بودند که در قراء ت همه قاعده های نحوی صرفی وتجویدی را مراعا ت میکردند .

مد رس معلم بودند : از همه شیوه ها، روش ها ومیتود ها جدید درسی کار میگرفتند .

شاعر ونوسینده بودند : شاعر ونویسنده بسیار توانا وزبر دست در سرودن اشعار مختلف (قصیده ، مثنوی ، رباعی ودر نوشتن متن ،مطالب ومقالات )

خطا ط بودند : در نوشتن خط ( نستعلیق ، تعلیق وشکسته مشق) مهارت وصیلقه خاص داشند حروف را قسمی در کرسی می شاندن که در زیبای وخوش نویسی شان می افزود دیوان اشعار خود را قلمی نموده وتا هنوز در زیور چاپ نرسیده ببینید باور نمی شود که بدست نوششه شده با شد .

حلیم بودند : انقدر مهربان برد با ر بودند که هیچ وقت بسوی کسی به قهر خشونت ندید وحرف بد و زشت بکسی نگفت .

سخاوتمند بودند : یک لقمه نان که داشتی با دیگران خوردی مسکین ، فقیر، یتیم ، بیوه و ناتوانان را انچه که در توان داشتی کمک و یاری رساندی .

شجاع بودند : حقایق را بدون هر نوع ملاحظه و ترس بیان میکردند وحق  را در بدل هیچ قیمتی نمی پوشید واز حق دفاع می کرد و با مظلومین یار ویاور بودند .

صادق ومتقی بودند : وظیفه ومسولیت های خود را در وقت زمان معینه اجرا وانجام می  داد ند از حرام خوردن واعمال حرام اجتناب داشتند وپرهیز میکردند .

صابر و صبور بودند : در برابر تمامی مصاءیب وحوادث نا گهوار صبر داشتند و توکل بر تقدیرات الله ج مینمو دند وهیچگاه عا صی نمی شدند  وسواسه بی طاقتی  نمی کردند چنانچه در سال 1392 پسر ارشد شا ن عضو نظارت مدیریت معارف ولسوالی تیوره ولایت غور استاذ محمد اخندزاده وقتیکه به شهادت رسید در حالیکه توانمندی های هم داشتند در برابر عاملین وقاتلین شهید اما بر ضد خواهشا ت نفس وشیطان در حالیکه از غم  درد  می نالید می سوخت دروازه خشونت انتقام گیری را ببست واز عفو وبخشیش کار گرفت شهادت پسر را تبریک گفت از خود صبر وشیکبائی  بخرچ داد تا الله ج اجر صبرش را بدهد .

هم صحبت همنیشین علما بودند  : علما کرام که در ساحات وقریه جات نزدیک حاجی اخندزاده صاحب مرحوم قرار داشتند وانها برای شان استاز بودند ویاهم از شاگردان پدر شان بودند یاهم سن هم صنف شان بودند  لازم دیده می شود تا که نامی ازانها ببریم ویادی بنمایم کی ها بودند ( اخند صاحب عبدالباقی یرسمه ،   سرمعلم صاحب محمدرسول فگار ،   آخند ملا عبدالحی ،خطیب ملا عبدالهادی، خطیب ملا عبدالعظیم  حاجی اخندزاده محمد سعید ، اخندزاده ملا عبدالغفور ، اخند ملامحمد اعظم ، اخند ملاسید اقا ، سرمعلم ملا غلام نبی ، اخند ملا عبدالروف ، اخند ملا خیرمحمد ، اخند ملا عبدالرشید ، اخند زاده نور محمد جان قچی ، حاجی لعل جان پیرک کشته ،شیخ الدحدیث مولوی  دوست محمد ثور ، خطیب حسینا دهتایی ، میرزا غلام حیدر وخطیب ملا یار محمد) ودیگر علما بزرگوار که حضور داشتند  ونام شان فراموشم شده که هر یکی ازین ها در سطوح مختلف علم ،دانش یکتا پرستی دعوت گری سیال و مانند خود را نداشتند ودایم الوقت دستجمعی مجالس ومحافل را برگذار می نمودند ومردم را براه خیر فلاح وتزکیه نفس از ماسوا دعوت درس میدادند . وعلیه شرک کفر مبارزه داشتن که حاجی اخندزاده صاحب "حبیبی" نقطه باریز وسمبول این مجالس و محافل بودند مجلس ومحفل که جز ذکر الله وخواندن تفسیر ،مثنوی مولانا بلخی ، مکتوبات امام ربانی دیگر صحبت واجندا نداشت و کاروان بودند که متاع توحید ، وحدت ، امامت را با شان شوکت جلال حمل وانتقال میدادند . حافظ می گوید: ( کاروان که بود بدرقه اش حفظ خدا – به تجمل بنشیند وبه جلالت برود ) ازین قافله سالا ران کاروان توحید ، سنت امامت وجماعت تنها اخند صاحب ملا خیر محمد چشمه خونی وخطیب صاحب حسینا دهتایی در قید حیات هستند دیگران همه با افتخار به دست پراز تحفه اخرت با این دنیا فانی وداعی دایمی کرده اند وبه سر منزل مقصود رسیدند.سر انجام استاذ بزرگوا ر " حبیبی" هم با لا اخره در یوم چهار شنبه مو رخه 15برج  میزا ن سال1394 با ادا جاری کلمه شهادت به عزت حرمت این دنیا را ترک ابدی نمود وفات شدند چون در موقعیت رخنه شهر هرات اقامت داشتند بنا بر وصیت شان در قبرستان کدستان در حضور ده ها عالم دین وصدها شاکردان شان و عامه مسلمانان مدفون وبخاک سپرده شد . روح شان شاد در جنت الفردوس  یاد شان گرامی ودایمی باد ! یاهو

16میزا ن سال 1394: عبدالقادر" حیران " غوری شهر هرات