آرشیف

2015-11-30

عبدالقادر حيران غوري

الله

 

به نام الله "ج"

 إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی‏ خُسْرٍ2]
هر آینه انسان در زیان است . ترجمه:

تفسیر: هیچ زیان بیشتر ازین نیست که سرمایه انسان حیات قیمت دار انسان چو برف باشد دمبدم کاسته شده میرود اگر انسان درین شتاب بواسط اعمال خویش عمر رفته را تلافی نکرد ان متاع فانی را محل انتفاع ابدی نگردانید خساره انرا حدی وزیان اورا نهاتی نیست . تاریخ روزگار را بخوان ! وبرگزارشات زنده گی خویش دقت کن ! با اندک تائل ثابت میگردد که کسانیکه از خرم ودراندیشی کار نگرفته ودر اینده بدیده بی اعتنایی نگرستند وعمر عزیز را در لذایذ موهوم سپری کردند چه حد ناکام وبر باد شده اند انسان را لازم است که اهمیت وقت را بشناسد ولحمات عمر گرانبها را در غفلت وشرارت در لهو و لعب ضایع نکند اوقاتیکه برای تحصیل مجد وشرف واکتساب فضل وکمال مخصوص است وعلی الاخص اوقات قیمتدار که دران خورشید رسالت بفروغ کامل خویش دنیا مشعشع ساخته اگر در غفلت وفراموشی سپری شودخساراتی ان افزونتر نمی مباشد خوش قسمت نیک بخت کسی است که برای تائید این متاع فانی ومفید گردانیدن این زنده گی بیکار جد جهد نماید اوقات عمده را غنمت بشمارد ودر کسب سعادت وتحصیل کمال سر گرم باشد اینهاانسان میباشند که بعد ازین درایت إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ ازان ذکر شده .
تفسیر : یعنی انیکه انسان از خساره ایمن گردد چهار چییز  لازم است .
اول   : ایمان ا.ردن بخدا و  ر سولش وبوعده های الله ج خواه بدنیا تعلق داشته باشد وخواه به اخرت .
دوم   : اثر ی این یقین محدود بدل ودماغ نباشد بلکه از جوارح هم باید نمایان گردد وحیات عملی را آ ئینه قلبی سازد .
سوم  : تنها بر صلاح و فلاح خود قناعت نکرده اجتماع قوم وملت را هم مد نظر داشته باشد چون دو مسلمان یکجا شو ند یکدیگر را به قول و فعل در دین حق ودر هر معا مله با اختیار نمودن صداقت تاکید نمائیند .
چهارم  : به یکدیگر وصیت ونصحیت کنند که در حق واصلاح افراد وملل هر گونه سختی ها و امورات خلاف طبع گردیده همه را به صبر واستقامت تحمل نمائیند واز  راه  نیکی پا نکشند .
   پس خوش قسمت آنان که خود را به این اوصاف چهار گانه اراسته وکامل می سازند و  باز به تکمیل بنی نوع می پر دازند نام نیکوی این ها در صفحه دهر جاوید می ماند و اثار خیری که می گذارند واز دنیا می روند باقییات الصالحاتی است که تا قیامت اجر ان بر شان افزوده می شود .
گر چه حکم این ایه عام است ودستور  رهنمائی است برای همه امت اسلامی ومسلمانان و انسان های که در هرنقطه از دنیا در روی زمین زنده گی دارند .
    انسا ن گر چه یک موجود با درک وفهم خلق شده وبسیار امتیازات را از دیگر مخلو لات خداوند ج برایش داده است و خلیفه خود در روی زمین انرا تعین ومنصب داده اما اگر بدقت نگرسته شود این موجود از همه موجودات ومخلوقات دیگر از بدو پیدایش تا به الحال زیان گر تر خساره کننده مضر وظالمتر بوده است بغیر از انانکه ایمان بذات پاک اقدض الهی اوردند در صبر شیکبایی رفتند واحکام الله ج را مطابق بحکم وتقدیرش پیروی نموده سنن ودعوت پیغمبران را قبول بجا اورده ودر راه خیر وفلاح بشر انسان وانسانیت  گام های مفید ومو ثری را بر داشتندوکوشش کردند تا در دنیا هستی عدل انصاف کرامت انسانی برقرار باشد وهمه نوعی بشر از بربریت غلامی بنده گی بنده ازاد وسر فراز باشند  البته تاریخ شاهد وگواه است در هرزمان از تاریخ انسان های در دامن صلح وامینت زنده گی میکردند که پیغمبر ی معبوث بوده ودعوت حق موجود بو ده است در حد فاضله که در بین پیغمبران ورسولان الله ج بوجود می امده همه انسانها در راه ضلالت گمراهی رفته  ودست به ظلم ستم بیداد زده اند .
   وامروز هم انسان های که در زیور دین اسلام زینت نه یافته اند در انکار کفر قرار دارند وحتی خود را حامی حقوق بشر انسان می دانند بر خلاف ادعا خود نقص کننده حقوق انسان بوده هر انچه که در توان وقدرت داشته باشند برای ملت های مظلوم وناتوان جها ن ظلم ستم استبداد را روا میدارند وباعث بربادی ونابودی شان گردیده ومیگردند البته این ظلم از جانب کفار بر مسلمانان متوجه بوده است و عملی میگردد اگر از حق وحقیقت چشم پوشی نکنیم عملا می بینیم که امروز در کشورهای اسلامی مثل عراق سوریه ، مصر ، لیبیا ، فلسطین وافغانستان چه جنایت های بشری روان است همین حالا  که نفس می کشیم درین کشور انسانهای  شان کشته و همه هست بو د شان ویران وبه یغما برده میشود . و بسیار ماهرانه به نحو استکبار جهانی بنام متحیدین جوامع بین المللی  بلند ترین قلعه های ظلم ستم استبداد را گرفته اند با شیوه های خاض استغفراتی خویش مسلمانان را چنان علیه یکد یگر تحریک و ضد نموده که انها مقا بل هم شمشیر کشیده وگردنهای یکدیگر را قطع می نمائند .
    امروز فساد خسران وزیان کاری انسان در حدی رسیده که هیچ قابل سنجیش وپیمانه نیست شما ببینید بر علاویکه انسان اسلحه مرگبار مدرن ( توپ ، طیاره های بم افگن ، طیارات بی پلوت ، روبات ها ، نارنجک انداز های هوشمند ، بم های اتم ،جنگ افزار های هستوی ،ودیکر سلاح های میکروبی وکیمیاوی وغیره  )را ساخته و علیه خود ونوع بشر استفاده می نمایند . در ساخت واستعمال مضر ترین ومخرب ترین سلاح بنام  هارپ Harpموفق گردیده است وبا نصب انتن های ELF.ULF.VLF
 حوادث مصنوعی مثل ز لزله ، خوشکسالی ، سیلها را بوجود اورده که باعث تباهی و ویرانی میگردد .
     در نتیجه باید گفت هر قدرکه ظلم واستبداد ستم گران بیشتر گردد ملت های مظلوم باهم  فشرده ومتحید گردیده وحس دفاع از حقوق شان تحریک شده و از قطره های ا شک چشمان شان سیلاب های بزرگ درجریان خواهد شد واین همه خار وخاشاکرا از راه حریت ازادی بشریت بدور انداخته وفضایی صلح و امنیت را به نصرت الله ج به ارمغان خواهند اورد وانانیکه به وسیله تکنالوژی جنگ با ستاره گان باعث ویرانی وکشتار دست جمعی انسان ها وبشر شده و می  شوند به کفیر اعمال شوم وزیانکاری های خود خواهند رسید .
 شاعر توانا وشریعت پناه جناب محمدعزیز " عزیزی " الله ج  او را دردو دینا واخرت عزیز اش بدارد سرنوشت ستمگران را از زبان وقالب شعر بیان داشته وانیک یکبار دیگر به نسبت ارتباط که به این مطلب من داشته انرا در ادامه به نشر می رسانیم تا پند ونصیحت باشد برای ستمگران این زمان وجباران غدار تاریخ بشریت .
 

عبدالقادر "حیران" غوری
یوم دوشنبه 30/9/1394
شهر هرات باستان

سـرنـوشـت ستـمـگـــران تـــاریــخ

محمد عزیز عزیزی

روزی شود که نالۀ مظلوم اثر کند
بر اوج آسمان الهــــی سفر کنـــد

دربِ هفت آسمان بشود باز در رهش
زانجا بسوی عـــرش الهی گذر کنـــد

آنوقت به درد نامـــۀ هربینــوای دهر
شاهنشهی جهـــان بعنایت نظر کنـد

فرمان دهد خدای به آن مالک عذاب
اهل فساد وظلم زمین را خبر کنـــد

با بانگ آسمانی و جبروت ذوالجـلال
از گـوش جمله پنبـــۀ غفلت بدر کند

چون قوم نوح ولشکر نمردو وعاد ولوط
بنـیاد یک به یک ، همه زیر وزبر کنــد

یا اینکه مثل لشکر فرعون خدای مصر
در قعر نیل فگنده ویا غوطـــه ورکنـد

فرجام ظالمان زمین را درین جهــان
پنــــدی برای عبرت نوع بشر کنــد

این قصه های اهل ستم را خدای پاک
اندر کلام مجمـــل خود مختصر کنـد

هر کس که با کلام الهیست آشنا
از ارتکاب ظلـم وجنایت حذرکند

باچشم خویش هر یک ما دیده ایم بعمر
ناحق ،هرآنکه چشم کسی را ،او ترکند

هر آنچه کشته است درین مزرع حیات
با دست خود بخــرمن کارش شررکند

« دیدی که خون ناحق پروانه شمــع را »
  «چندان امان نداد که شب را سحرکند »(1)

پندی بگویمت بشنو ای« عزیز» من!
از پند نیک هیچ کسی ؛ نه ضــرر کند

پایان
****************
محمد عزیز( عزیزی)
ساعت 14:40
ـ