آرشیف

2015-8-5

گل رحمان فراز

جواد جاوید اسیرِ قدرتِ وکیله رقیه نایل

جواد جاوید اسیرِ قدرتِ وکیله رقیه نایل

پ.ن: آزادی بیان از جاوید،‌ میله های زندان از نایل 
هر چند در جامعهٔ امروزی افغانستان، آزادی بیان و حق انتقاد بخاطر بهبودی کاری شخص و یا ادارهٔ که مسئولیت انجام بعضی از مسئولیت ها را دارند بصورت نمایشی حق هر انسان خوانده شده و از تعرض مصئون خوانده می شود اما این موضوع تا بحال تنها و تنها بصورت یک شعار و سمبول باقی است و کسانیکه در رأس قرار دارند به اهمیت داشتن این نکته توجهی ندارند و اتکای توجه شان را تا زمانی متمرکز به این حالت می سازند که این انتقاد ها بر مبنی کم تاثیر ساختن قدرت ها و بالقوه های است که همان شخص از وجود اش وجداناً هراس دارد و این گفتار و انگیزه دهی تا زمانی ادامه خواهد یافت که شخص انتقاد کننده بر سر و جان و افشا سازی شخص انگیزه دهنده شروع نماید.
جواد جاوید – جوانی لعلی است که فعلا در سویهٔ‌ ماستری بخش جامعه شناسی دانشگاهٔ‌ کاتب مصروف فراگیری دروس خویش است، وی که یک انسان با درک است همیشه می کوشد برای بهبودی دیارِ خویش توصیه های بهبودی تهیه بدارد و بر دیار خویش چراغ معرفت را آویخته سازد، در نتیجهٔ‌ همان انتقاد ها جهت بهبود دست به نشر یک مقالهٔ‌ انتقادی و سرکوب ناکارایی کاری خانم رقیه نایل – وکیل ولایت غور در ولسی جرگه گردید و این مقاله که هدف اصلی اش انتقاد مبتنی بر بهبود بود از طرف خانم وکیله به فال بد گرفته شده و در قبال آن ماجرا جویی شد.
دیشب ساعت 10:40 شب زمانیکه مصروف درس خواندن بودم و دیگر هم اطاقی های مان (هم اطاقی های جاوید) قبل از قبل خواب رفته بودند، ناگهان مورد مزاحمت افراد نظامی و جنائی حوزهٔ شش قرار گرفتیم و از ایشان پرسیدم اینکه علت اصلی آمدن شان در این جا در چه است، آنها به تمسخر گفتند که یک خانم وکیله حوصله تحمل آزادی بیان را نداشته و همان موجب شده است تا حوزه را در جریان بگذارد تا ما به حبس جواد جاوید بپردازیم!
من برای وی واضحاً گفتم اینکه در کشور مان خیلی از جرایم بزرگتر و این از قبیل؛ قتل، قاچاق، دزدی،‌عیاشی…! هم توسط بعضی ها صورت می گیرد اما کسی نیست دربارهٔ آن هم چون قیود شب گردی را انجام دهد اما یک محصل که فقط انتقادی از کارکرد یک وکیل داشته است به جرم بیگناهی حبس می شود؟!
وی خنده کنان برایم جواب داد که علت اساسی این عمل کرد وکیله صاحب را بر مانع شدن ادامهٔ‌ تحصیل دانشگاهی جواد جاوید می خوانم و بس!
حال شما قضاوت کنید! آیا عاقلانه است اینکه یک جوان را در مقابل آزادی اندیشه اش حبس زندان کنید؟! آیا همچو زور ستودنی است؟! آیا وکیله صاحب، اعتماد افراد را از این کار هایش بدست آورده می تواند؟! آیا این راه راهٔ‌ درست و پذیرفته شدهٔ‌ رقابت است و یا راهی که میرود به ترکستان است؟! آیا این موضوع با فرا خواندن جواد جاوید و مذاکره با وی حل شده نمی توانست؟! و هزاران آه آهای دیگر!
تأسف به حالی کسانی باید خورد که تحمل شنیدن نکات ضعف خویش را ندارند و همیشه اندیشه های بهبود کننده را سرکوب می نمایند.
یاد: جاوید عزیز! نگران مباش، با تو ایم و تا آخرین مرحله به سرکوبی سوه استفاده جویی ها همرایی ات خواهیم کرد!