آرشیف

2016-4-11

گل رحمان فراز

جان کری، فاتحه مرگ حکومت جورآمد ملی را خواند!

 

جان کری، فاتحه مرگ حکومت جورآمد ملی را خواند!

حکومت وحدت ملی (جورآمد ملی) بعد از کشمکش های فراوان و فراز و فرود های افکاری بین دو تیم پیشتاز انتخاباتی هر یک؛ تیم تحول و تداوم به رهبری داکتر محمد اشرف غنی – رئیس جمهور بر حال حکومت وحدت ملی جمهوری اسلامی افغانستان با موافقه تیم اصلاحات و همگرایی (در اینجا موافقه مردم افغانستان گرفته نشده است و فقط دو تیم بین شان جورآمد کردند)، تیم اصلاحات و همگرایی تحت رهبری داکتر عبدالله عبدالله – رئیس اجراییه حکومت وحدت ملی وجود داشت که هر روز بیشتر از پیش اوضاع مبارزات انتخاباتی وخیم تر و فیزیکی تر می شد که نه خودشان راهی را برای بیرون رفت از بن بست انتخاباتی داشتند و نه کسی در افغانستان پیدا می شد که به این معضل رهگشایی کند (البته تحليلگران و دانشمندان افغانی که خود را ایده آل امور می گیرند توانایی تحلیل راه بیرون رفت از چالش انتخاباتی را داشتند اما سران فعلی حکومت وحدت ملی گرفتن مشوره از افراد داخلی را عار و مایه ننگ می دانستند).
روز به روز چالش ها زاییده می شد و اعضای در راس هر دو تیم و حتی حامیان عادی شان در کوره های داغ و آتشین نفرت، تعصب، بی خردی و قومی سازی روند و پروسه انتخابات را پخته تر می ساختند که آمار بی کاری ها بین اشتراک کنندگان این پروسه که هيچوقت مزد و معاش دالری را دست نزده و لمس ننموده اند و کار شان کفایت کننده امرار معیشت و زندگی بخور و نمیر شان بود، روز به روز و بیشتر از پیش افزایش می یافت که حالا این هیولا محصلین و تحصیل کردگان را نیز مصاب به خود ساخته است و جوانان ما از بی کاری یا به کشور های اروپائی مهاجر می شوند یا به گروهای مسلح مخالف دولت می پیوندند و یا هم مبتلا به اعتیاد مواد مخدر می شوند که اثرات منفی اش به فامیل های جوانان نیز سرایت می کند، بصورت کلی قابل مشاهده و ملاحظه است.
همان بود که پای جان کری – وزیر امور خارجه ایالات متحده امریکا که معروف به بن شکن بن بست های سطح جهانی است در وسط چالش های کارزار های انتخاباتی ریاست جمهوری افغانستان کشانده شد و جان کری به مهارت خاص توانست تیم برنده و بازنده انتخابات را قناعت به تأسیس حکومت وحدت ملی دهد، روندی جدیدی را در پروسه انتخاباتی و جور آمد بعد از آن ایجاد نماید که از روند های جهانی متغیر تر بنظر می رسد. (کشور های دیگر دارنده نظام جمهوری اند و امور کشور توسط رئیس جمهور اداره می گردد و یا نظام صدارتی است که اجرای اکثریت موارد مسئولیت صدر اعظم پنداشته می شود و رئیس جمهور نسب تقریباً افتخاری را دارد.)
جان کری با سیاست نیرنگی اش توانست آینده افغانستان را از وخیم شدن روز افزون نجات دهد و دو شخص برنده را با رضایت جانبی کامل شان قانع سمت های داده شده با تقسیمات سیاسی پنجاه – پنجاه نماید اما در غیاب جان کری، امورات مختلف تعهد شده از طرف (ع) و (غ) توسط خودشان زیر پا گردید که نمونه اصلی اش را می توان مخالفت های هر دو طرف در تعیین و عزل سران مرکزی و محلی حکومت و اتفاق نظر ها در تصمیم گیری های ملی خواند.
یگانه خلاء قابل ملاحظه در عملکرد بن بست شکنی جان کری را عدم امضای توافقنامه همه جانبه که مشمول همه حالات بوده باشد بین هر دو طرف قضیه یافتم که یک خلاء بزرگ در سیاست نیرنگی اش دیده می شود (گرچند داکتر عبدالله عبدالله و داکتر صاحب غنی در امورات تعهد کرده شان هيچوقت با وفا و مخلص نبوده اند و هیچگاه کاری را مطابق به اصول و امور توافق شده انجام نداده اند اما پر سازی این خلاء به مهارت های بدون نواقص جان کری در سطح جهانی نکته قابل عطف بود!)
اینکه نتیجه گیری و بیرون داد جان کری از مفکوره ی ایجاد حکومت وحدت ملی با مقایسه به عملکرد آن توسط هر دو جانب قابل قبول نبود و سران حکومت وحدت ملی نتوانستند آن طوری به هدایات مطلوب طرح کنندگان و کسانی که این ایده را راه حل دانستند عمل کنند خود موجب یاس عملکرد سیاسی بانیان قرار گرفت و همان بود که فاتحه مرگ این حکومت را به زبان خویش و با یک عالم شرمندگی، یاس و ناکامی خواندند.
حالا برای آمریکا هم معلوم شد که سران حکومت وحدت ملی نه تنها توانایی کنترول امور را ندارند بلکه حضور شان در بدنه ی حکومت روز به روز دال بر بی ثباتی، ورشکستگی نظام، مهیا سازی بیکاری برای مردم عوام می گردند. اینبار آمریکا مناسب دانست تا اخطاریه ی از عدم عملکرد خردمندانه را برای رئیس جمهور و رئیس اجراییه تقدیم دارد و شکی وجود ندارد اینکه در صورت ادامه حکومتداری به روال کنونی، تشریف آوری مجدد جان کری در آینده نزدیک بخاطر لغو حکومت وحدت ملی و تأسیس حکومت دیگر خواهد بود.

با احترام
گل رحمان فراز