آرشیف

2017-3-15

گل رحمان فراز

ترسید از آن مگس که با مار نشست!

ترسید از آن مگس که با مار نشست!

تا هنوز محترم امرالله صالح را قاطع ترین، شفاف ترین، دلسوز تربن، با انگیزه ترین و با برنامه ترین چریک شورای نظار می دانستم. او را شخصیت با روحیه ملی، سیاست مدار متحرک، نظامی فهمیده تلقی می کردم، در وجود اش مهر به وطن، در ذهن اش ضربه زدن دشمنان این خاک، در روان اش حق طلبی و مقاومت، در گفتار اش حق، در شعار اش ایستادگی و در بینش اش ترقی می دیدم.
صالح یگانه کسی بود که روند را پایه گذاری کرد که وسعت فعالیت اش در نا امن ترین ولایات بیشترین اعضا را داشت، روند سبز اش گام های سبز صرف نظر از در بر داشتن بعد های استفاده جویی و دامن زدن به موارد بر می داشت که منافع عام در آن دخیل است و سراسر حس حق جویی و حق طلبی در میان است.
حالا تعبیر من از شخصیت و سیاست صالح متفاوف گردیده است، او را شخص خشن، انسان بی تصمیم، منفعت طلب و معامله گر می دانم که پایه های حفظ عهد اش همیشه متزلزل بوده و در محور استفاده جویی اش می چرخد. امرالله صالح خوب توانسته بود که برای خود با تأسیس دفتر روند سبز در سراسر افغانستان مدون های بی نزد، اعضای بی معاش و افراد جانی دریابد که فقط مستحکم با پاسداری از مرام دفتر روند سبز بودند.
حالا همه چیز دگرگون شده است، همه چیز سیاست زده گردیده است و افراد مربوط به روند سبز امرالله صالح دیگر متعهد به آرمان ها و افکار صالح نخواهند ماند و او را بیشتر از این شخصیت ملی، کل اندیش، فرهیخته، مداوم و مقاوم نخواهند دانست. او در این بازی سیاسی اخیر بیشتر از صعود اش به نزول وا داشته شده است که این نزول تدریجی قابل تحمل نیست.
کلیه تلاش های صالح فدای یک سیاست دانشمندانه آقای اتمر شد که شب و روز به فکر تحمیل سیاست خردمندانه اش بالای جمعیتی هاست. اتمر بار دیگر توانست نیرنگ جانانه ی را بر سر بزرگترین دشمن دوست اتمر (پاکستان) بچلاند و او را از زاویه 180 به 360 درجه دور اتفاقی دهد. 
امرالله صالح متنفر از شخصیت های داخل حکومتی بود و بال پرواز اش در پهنای تصمیم گیری کنترول اقتدار آینده دولت می دمید. هوای غرور صالح فراتر از تصمیم گیری در امورات ملی بود و او حتی در امر تصمیم گیری ها و نظریه پردازی های نظامی بین المللی با افتخار رقابت می کرد. 
معتبر بود اینکه وی کرسی نمایشی مشاور امور نظامی در امر استخدام نظامیان ارشد (وزير دولت در امور اصلاحات سكتور امنيتي و رئيس بورد نظارت بر تعيينات افسران ارشد قواي دفاعي و امنيتي) را به امر و حکم عبدالله عبدالله اخذ می کرد چون که خودش در جریان مبارزات انتخاباتی انتخابات ریاست جمهوری نتوانست بی طرفی اش را حفظ دارد و روند اش را به نفع کمپاین تیم اصلاحات و همگرایی سوق داد. و حالا حتی سخنگویی ریاست اجراییه می گوید که پست صالح تصمیم گیرنده نیست.
حالا که او از آسیاب دشمن تغذیه می شود و بر کسی رخ کرده است که چندین بار بر سرش تهاجم فکری کرده است، او چندین بار در سخنرانی هایش بر سر دولت، پاکستان و مزدوران پاکستان تازید که در صفوف دولت کار می کنند منجمله می توان به شخصیت جاسوس گرايانه محمد حنیف اتمر (از دید صالح) اشارت داشت.
روایت تجربه تلخ حاصله از بی اعتباری شخصیت امرالله صالح در روند تصمیم گیری سیاسی اش دشوار است. حالا در روند سبز اش کدام مورد را می تواند سوژه بسازد و چطور هم فکران اش را به موازی اندیشه فعلی اش در حرکت بیاورد.
زیبنده بود تا امرالله صالح به پیمانه اقتدار سابق اش فقط به کنترول و مدیریت دفتر روند سبز و گسترش بیشتر اش تمرکز می کرد تا در تحولات سیاسی آینده بارزترین منفعت، شاخص ترین کرسی را با اعتبار و قدرت تیم اش بدست می آورد. او با این تیم قوی و همه شمول اش حتی می توانست بر تسخیر قدرت کلی آینده کشور و تخریب نقش احزاب سیاسی بپردازد.
خیانت است اینکه کسانی را فریب سیاسی دهی که سراسر به منافع تیم و حرکت آمر شان سر بنهند و فقط منتظر احکام رهبر باشند. اعضای روند سبز همه دار و ندار آینده شان را بر تصمیم گیری های همه شمول صالح واقف می دانستند اما این حرکت نمادین سیاست گونه اش می تواند سیلی محکمی بر روی انسجام، اتحاد، صداقت، تعهد، هم پذیری و اخلاص شان بزند.

با احترام
نویسنده: گل رحمان فراز