آرشیف

2018-3-6

دوکتور ص. سعیدي

تراژيدی ادامه دارد!

اسيران دند غوری را نه ديدم،  مجبور به نوشتن سطور ذيل شدم:

لطفا يك دو سناريو ذيل به دقت توجه نموده، آنرا بخوانيد و به ان تعمق کنید!

دولت و حاكميت ناتوان امنيت من، خانواده، دختر، پسر و مالم را گرفته نتوانسته و نمی تواند. بخاطر اين هدف مجبورم متحد داشته و سلاح داشته باشم تا از دزد و رهزن و جنايتكار در امان بمانم. مسلمانم، نماز ميخوانم و ريش هم دارم. از محل كه در ان زندگی دھقانی دارم، باغ و باغچه دارم به شهر هم انرا انتقال داده نمی توانم۔ در شھر کاری ندارم و گشنه خواهم ماند. 

از محل سکونت من دشمن من و يا ماموران ای اس ای بالای  قطار و قوای امنیتی دولتی چه داخلی و يا خارجی حمله كردند و بعد فرار نمودند. نيرو های خارجی و يا داخلی عمليات متقابل کردند و خانه ام را تلاشی کردند، طبعاً سلاح و مهمات نظامی يافتند. ريش دارم و نماز میخوانم و قرآن كريم هم در خانه ام يافتند در قدم اول يكی دو تن و يا ده تن از خانواده ام را كشتند و بقيه را با خود بردند. به شمول جنایت جنسی، كردند در حقم انچه كردند. باز به بگرام و دھھا زندان شخصی و غیر مشروع دیګر بردند و بی سرنوشت نگھداشتند و ھرچه اذیت ممکن بود نیز کردند. 

 

به محلم امدند و گفتند ھمکار کفاری و دشمن اسلام و قتلت بريم جایز و یا حتی فرض است. گفتم نیستم. گفت ھستی. كشت و بست و بُرد. 

 

به محلم امدند گفتند کفری با حكومت كفر همكاری. گفتم نيستم. گفت به امير ما بيعت كردی؟ گفتم نه غريب كارم و مصروف كشت و كار و خانواده ام به هيچ کس کار ندارم. گفتند: نه اگر تاحال بیعت  نه كردی، حال  بیعت کن، ګذشته ات را  می بخشيم بعد ازين بیعت بكن. قبول نه كردم زدند و همسايه را كشتن و مالش تالا شد. لذا قبول كردم و گفتند اینه سلاح بگیر و از دینت و خانه و …. دفاع كن ورنه خواهي ديد. گفتم باشه و در دل گفتم چاره  نيست. 

روزی بعد نیرو ھای دولتی امد اما درین فرصت ان نوكر ای اس ای و یا آنکه مرا به ګرفتن سلاح مجبور کرد، چون تربیت شده بود و از محل نبود رفت و فرار کرد. در مقابل نيرو های حكومت كابل من ماندم و وی و اینک کشتم و کشته شدم و اسيرام. خانه و عزتم تباه شده و بر ناموس و عزتم تجاوز و برباد شدم. 

اين و دهها حالت مشابه كه سبب تباهي اين ملت است. 

لذا به كشتن، بستن و بريدن نه بايد خوش و نه افرين گفت و به حال قربانيان اين جنگ و فتنه اجنبی و جنگ دیگران باید راه 

بيرون رفت انسانی جُست.  

این وجیبه است و ادای رسالت انسانی! 

الهي به حال اين ملت رحم كن. 

امين

دوکتور صلاح الدین سعیدی