آرشیف

2015-1-25

محمد نادر علم

بازی بازی، بــــــــــــــا ریش بابا هم بازی

یـک روز رسـد غـم بـه انـــدازه کـــو
یـک روز رسـد نـشـاط انـدازه دشــت
افسانه ای زندگی چنـین است عـزیـز
در سـایـه کـو بـایـد از دشـت گـذشـت

 
سلام دوستان
آیا میدانید معنی شعر فوق چه شد  ؟؟
با ما باشید با هم به سراغ شخصیت های دیار خودمان میرویم و از طبع روان و کلام لطیف ایشان بهره برده با هم به پای سخن این شیرین سخنان مینشنیم.
 ……………………………………………….
البته قابل ذکر میدانم من با شناختی کامل  که از این بزرگواران دارم خیلی با شخصیت و با ظرفیت هستند
باز هم انشا الله این طنز ما با عث رنجش خاطر ایشان نگردیده و  بنده با تمام وجود به این اشخصاص احترام و ارج قایلم و همیشه دست بوس تک تک ایشان  هستم و به هیچوجه خدای نکرده به قصد بی احترامی به هیچ کس را نداریم.
………………………………………………..
خوب حالا فکر کنید در یک فضای گرم و صمیمی با یکی از شخصیت های ذیل نشسته اید و در حالیکه خیلی پروانه ای با پلکانی تان  پرپر میز نید شعر فوق را سروده و معنی اشرا  از ایشان میپرسید.
 
استاد فضل الحق فضل
به ادامه شعرتان یک صفحه شعری دیگر میگوید
و در آخر هم 8 سطر دیگر از نتیجه ای اخلاقی شعر سوال به جا و شخصیت تان مینویسد و در دو سطر آخر هم دعایتان میکند .
حالا اگر در آن وسط شعری خودیتان را یافتید  باز بپرس پس معنای شعرفوق چه شد ؟
 
 
دوکتور زلمی نورزی ( غوری )
در حالیکه ایشان کیک بوکسر هستند یک حرکتی کونگفو رفته و بعدآ مقابلتان خنده ای میکند که  32 دندانش معلم میشود.
اگر بپرسید چرا ؟
ایشان میگویند خوب چکار کنم اگر بزنمید که میمیری
حالا اگر حو صله داشتید باز هم بپرسید پس معنای شعرفوق چه شد ؟
 
 
دوکتور محمد ابراهیم ملک زاده
در حالیکه ازطرز نگاهیشان موی در بدنیتان راست میشودمیگوید :
به تو چه نفس
حالا اگر جرات داشتید بازهم  بپرس پس معنای شعرفوق چه شد ؟
 
مولوی دین محمد اعظیمی
در حالیکه ریشش را محکم در دست گر فته و پکولش را که عقب سرش مانده است کمی عقبتر میگذارد و میگوید:
خوب خدا به تو عقل داده دیگه بفهم
حالا اگر  راه گمک نشده بودی باز هم  بپرس پس معنای شعرفوق چه شد ؟
 
دوکتور محمد عمر راسخ
وا ی ی جان ایشان تازه به یادی چیزی میفتند  سریع در جایش نشسته در حالیکه با دست بشکن بشکن میزند
گردنک زده شروع به خواندن میکند.
عمر جان قشنگ است  عمر جان قشنگ است
و بعدآ گردنش را راست کرده میگوید اینرا دختر ها شبی عروسی ام میخواندند و با آهی بلند باز به یک پهلو میخوابد.
حالا اگر از خنده گرده کفک نشده بودی  باز بپرس پس معنای شعرفوق چه شد ؟
 
استاد محمد قاسم اعلم
ایشان میگو یند آخ آخ خ خ  جانمی  با لبخندی  انگشت سبا به اش را چند بار با آب دهانش تر کرده البته نترسید !! و سر یع به سراغی الماری کتاب هایش میروند در حالیکه کتاب بابا طاهر عریان در دستش است خیلی خیلی نزدیک تان نشسته طوری که وقتی خواندن شعر تف هایش به رویتان باد میشود چند صفحه ای از قبل نشانی شده را برایتان خیلی کیفناک میخواند .
و با دستش حرکاتی میرود که چنذ بار انگشتی سبابه اش به چشم و چالی تان میخورد .
حالا اگر هنوز کور نشده بودید باز بپرس پس معنای شعرفوق چه شد ؟
 
دوکتور جمعه گل یعقوبی
در حالیکه خنده  خنده کرده خودش را لوکه گک لوکه گک میکند و خیلی رک و پست کنده برایتان میگو ید که اگر در این میان پولی خرچ شد وی پرداخت نمیکنند.
حالا اگر خرچی در کار نبود باز بپرس پس معنای شعرفوق چه شد ؟
 
انجینر عبدالغفور غوری
یک ترانه ای خیلی خوب به وصف شعر ذکر شده میگوید .
که از شعری خودیتان کرده طبع لطیف و ترانه ای ایشان خیلی بیشتر خوشیتان میآید !
 حالا اگر وقت داشتید باز بپرس پس معنای شعرفوق چه شد ؟
 
محمد رفیق اعلم
ایشان با لبخندی معنی داری به یک نقطه ای از صور تتان خیره میشود گوی چیزی عجیبی توجه اش را جلب کرده خودش را خیلی به صورتتان نزدیک میکند .
بعدآ با امپلاقی چنان به دماغی تان میزند که گوی کس با مارتول به صور تتان کوبیده و با د ستی چپش دستی معیو بش را گر فته فرار میکند .
حالا اگر دلیته ساه نکرده بود  باز بپرس پس معنای شعرفوق چه شد ؟
 
دوکتور محمد نعیم دولتی
ایشان که نام خدا لبخندیشان همیشه هست تازه به یاد شهنامه و جنگی رستم و سهراب میفتند
ایشان که شاهد به زمین زدن سهراب توسط رستم بودند با باز گو کردن همین صحنه چنان مشتی وسط خانه میکوبند که 10 سهراب از پهلویتان میگذ رد
حالا اگر مردی باز بپرس پس معنای شعرفوق چه شد ؟
 
عبدالقادر امامی غوری
ایشان خیلی فرم زیبای به لب هایشان میدهند دستی به زانویش کشیده محبت در عمق چشم هایشان محسوس میشود و برای یک لحظه هر چه حرفی خوبی هست در ذ هنشان جمع میشود و شروع میکنند به تشر یح شخصیت خو دیشان.
حالا اگر ایشان به شما موقع دادند  باز بپرس پس معنای شعرفوق چه شد ؟
 
حاجی عبدالقدیر اعلم
شعریتانرا نا خوانده ایشان به شما میخوانند بعد هم با لبخندی برایتان اقبال لاهوری را توصیه کرده از سبک خوب و جدا گانه ای ایشان به شما تعریف میکنند . و ضنآ در آخر هم تاکید میکنند که در جام غور شعر های وسوق صاحب و همه مطالب دیگر  را ضرور بخوانید .
حالا اگر هنوز پشت نخود سیاه نرفته بودید  باز بپرس پس معنای شعرفوق چه شد ؟
 
وبسایت جام غور
ایشان میگویند باشه یک اعلان در جام غور تیر میکنیم که وطندار های مقیم خارج کمک کنند که این شعر چاپ شود و حتمآ از آدرس هرات به زور برایتان یک کمپیو تر هم میدهند .
حالا اگر قند در دلیتان آب نشد  باز هم  بپرس پس معنای شعرفوق چه شد ؟
 
با احترام