آرشیف

2015-2-17

گل رحمان فراز

آگاه در یـــک نگـــاه

تاسیس و گسترشِ فعالیت در هر حالت مؤثریت خاص خود را دارا می باشد و همواره برای آگاهی دهی و اطلاع رسانی انسان ها اثر بخش بوده، است و خواهید بود.
برای چرخش اطلاعاتِ روز، نقد و نظر ها در نحوۀ کار مقاماتف موضوعات علمی و فرهنگی، مقالات اسلامی و معلوماتی در اذهان عامه، نیاز به رسانه و نشریه است که اصلِ عمده اش حفظ بی طرفی و انعکاسِ مطالب واقع بینانه است. هرگاه بخواهیم خود را طرف قرار بدهیم، میتوان گفت که همانا از جادۀ صداقت و انسانیت منحرف شده ایم، میتوان از مقامات محلی بخاطر بهبودِ وضعیتِ کاری شان انتقاد های توصیوی کرد که به فلاح ملت و هم به فلاحِ دولت است اما باز هم، ابتکارِ ایجاد و تاسیس نشریۀ را تحت نامِ (آگاه) در پرتو آگاهی دهی و اطلاع رسانی به مردم می چرخد، یک اقدام نیک و گامِ مثبت جلوه میدهم.
در ضمن؛ نکاتِ را میخواهم اشاره بدارم که آن نکات بعُد توصیه های بهبودی را دارد و امید میرود که در شماره های بعدی، توجه در آن عطف گردد تا باشد که این اقدام نیک کاملاً موردِ پسند همگان قرار گیرد.
1. قرار معلومات، ماهنامۀ آگاه تا فعلاً بدون جواز فعالیت دارد. (در جامعۀ امروزی هر چند رسمی بودنِ یک مورد از اهمیت والای برخوردار نیست اما در پخش و نشرِ مطالب گاهی اوقات، سر نخ های پیدا می شود که گویا ایجاد کنندۀ مرگِ تدریجی رسانه یی بحساب می آید و نداشتن جواز، کم سویه بودن اعضا و کم اهمیت بودن وزن معنوی نشریه را نشان میدهد. (البته تحت این نام جوازِ نشریۀ نوعِ هفته نامه جواز گرفته شده است که فعلا هم به کابل فعالیت دارد)، امید که در این رابطه اقدامِ زود هنگام صورت گیرد تا باشد که اعتبارش در بین رسانه های افغانستان تبارز یابد.
2. در این شماره (شمارۀ اول)، تبلیغات شخصی مسئولین در هر گوشه و کنار آن همچو خون در رگ دیده می شود و تصاویر های که در آن نصب گردیده است چندان مطابقت و سازگاریِ با متونِ داده شده ندارد. (مثلاً، در متنِ یک عنوان نوشته شده است که؛ ادبیات چیست؟ اما در عکس، تصویرِ مشترکِ مدیر مسئول و …..! جا یافته است.) که به خواننده سردرگمی ایجاد می نماید.
3. یک از اصول نگارش، صاحب دادنِ مقالات به نویسندگان آنها می باشد که در صورتِ بروزِ بگو مگو ها، هر کس بتواند از مقالۀ تالیف کرده اش دفاع کند و یا اینکه شخصیت نویسنده را از مطلب نوشته و یا هم آماده کرده اش بدانیم. (منطقی در پنهان سازی نام نویسنده مطلب نهفته نیست مگر اینکه یک شخص آماده کنندۀ کلیه مطالب باشد).
4. علاوه به اشتباهات نگارشی و نویسندگی موجود در بدنۀ مقالات، موارد نگارشی حتی در محلات کاملاً آشکار نیز بصورتِ بی پروایی به آن توجه نشده است که عدم مراعات اش را نمیتوان مشکلِ تایپی خواند، گویا که گم دانشی را روایت کند (مثلاً، در اولِ صفحهِ آخر، در معرفی کارمندان ماهنامه، حتی نامِ اعضا و نسب ها، اشتباه نوشته شده است) که دقتِ اصلی کارمندان و اعضای نشریه را در این مورد خواهانم.
5. ذکرِ نامِ نشریه (ماهنامۀ آگاه) در صفحۀ اول بعد از شعار مدیر مسئول، هم مانندِ عنوانِ سرمقاله را می ماند، و خواننده حدس می زند که گویا آن خود یک مطلب است و جزئیات اش در صحفه های بعدی نشر میگردد. (برای نام ماهنامه، به اندازۀ کافی جای وجود دارد).
6. از قلم (فونت) که در جزئیات تفسیری مطالب کار گرفته شده است، همیشه بحیثِ قلمِ عنوانِ مقالات در نشریه ها بکار میرود که نوعیت قلم (BTitr) است و هرگاه در عنوان های مقالات همین قلم و در جزئیات مقاله از قلمِ (B Compset) استفاده گردد، به زیبایی نگارش و خوش جذب شدن اش به خواننده گان کمک می کند.
7. بنا به چشم دید از نشراتِ نشریه های دیگر، سرمقاله همیشه در صفحۀ اول تذکر میافته است و همان سرمقاله انعکاس دهندۀ موادی بوده است که مسئولیت اش بدوش خودی نشریه و مسئولین اداره کننده اش می شده که بد بختانه بعوض سر مقاله، موضوعی دیگری جاگزین آن گردیده است که اهمیت سرمقاله را از بین برده است.
8. در کلیه مقالات، آداب نگارشی و دستوری مراعات نگردیده است. مثلاً، حروف اضافه محلِ خاصِ خود را در نیافته است، پیشوند ها جدا از ریشۀ کلمات نوشته شده است و پیشینه ها یکجا با کلمه، گذاشتن کامه (،) به محل های که اصلاً نیازی به گذاشتن اش نیست، گذاشته شده است. و در بعضی حالات مکث و وقف اضطراری انجام یافته است که نیازی به آن توقف ها دیده نمی شود…. وغیره!
9. در مقالۀ "خدمت گذارانِ واقعی مردم" همان طوریکه معلوم است، عنوان راوی جمع بودن خدمت گذاران را می کند اما در جزئیات به وصفِ یک شخص گفته شده است و تصویر جاسازی شده روایت از خدمت گذاری واقعی کلیه افراد موجود در عکس را می نماید. (بهتر می بود که تا بجای عکس دسته جمعی، یک عکس از خودِ فرمانده را با عساکر اش در یک گوشه و در طرفِ دیگر، عکس از تقدیر نامۀ داده شده برای فرمانده گذاشته میشد، پر معنی و پر محتوا میداشت.
10. در مقالۀ "با آرمان های ما چه می کنند؟" بی توجهی به مواردِ نگارشی و دستور زبانی دال گردیده است تا ذائقۀ کلی مطلب از بین برود، در بعضی نکات، حضورِ مجدد و مکرر جملات چند کلمه یی موجب شده است تا خواننده را خسته از مطالعه کردن اش بسازند که مشکلاتِ عمده اش در خط (4)، خط (6) از طرفِ پائین، آخرِ فقرۀ اول….! نمایان است.
11. در قسمتِ "چهاربیتی از استاد ساقی"، در دو جا نکات و یا حروف های به فراموشی سپرده شده است که نظمِ کلی شعر را از بین برده است، امید که در آن هم توجهی بخصوصی صورت گیرد.
در آخر! رجامندم تا کلیه نکات فوق را مد نظر گرفته و در نشرات نشریه بهبودی بیاورید. انتقاد پذیری مایۀ ترقی و انکشاف است.

با حرمت
گل رحمان فراز