شیون شرق

صبحشده شده، دلم گرفته است، هیچکس نیست، تنهاام، بیمارستان سرد است، هوا هم گرفته است. راستم دختری گرسنهای استکه شبها شده نان نخورده؛ لبانش ترک ترک خوردهاند و بدنش خسته است. صد متر دور پشمآلودِ استکه تفنگ نامشروع در شانهاش تکبیر میگوید و مرا میخورد. پشت سر هم گل است؛ گل نمدار که برای بیماران آوردهاند و چپ هم دو پیمانه شراب است، آوردهاند تا بنوشم و زخمم التیام یابد. پهلویم نازکاندامی خوابیده، زخمیست، نفس میزند، اورا زدهاند؛ سرش خونشده و دستانش شکسته است. آری زدهاند… زدهاند بهجرم موهای پاکش که بهشانههای بلندش میرقصیدند و بهجرم ابروهای تابش که چشمهارا میبردند… ها، گناهش پاکیش است، بغاوتش است و خمار خمار گشتنش است. دستم را دراز میکنم پیمانهی شراب را بگیرم نفس میزند… میبینم چشمانش بامن استند… آب میخواهند. برایش آب میدهم؛ دستانش میلرزند و شانههایش را درد میگیرد و آب میزند بهزمین… تنگ….. پرستار میرسد و با حال قهر میگوید: دیوت زده… مگم مردهای… بلند شو آبات را بخور… زدی اتاق را خراب کردی… نازکاندام بهزیر پلکانش مرا میپالد؛ میدانم چه میخواهد. رویمیکنم بهپرستار میگویم داکتر جان رهایشکن، بیمار است و زدهاند شانههایش شکسته است. با حالت گرفته میگوید که زده و چهشده؟
برایش میگویم پشم….
صدایم را خفک میکند و میگوید مگم چادرت کجابود…. جرمت همین بود… آری همین بود… من میفهمم… من میفهمم.
#داستانک
شیون شرق
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
Muhammad of Ghor
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
ولسوالی های ولایت غور
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
پشمآلود