X

آرشیف

انتیک فروشی غرض  پیدا کردن اشیای انتیک وعتیقه به قریه یی دور دستی رفت وبنا بر  دعوت یکی از اهالی قریه ، داخل خانه اش شد وبه جای اشارت شده ،تکیه زد. چشمش به قالینچۀ افتید که بر رویش یک پشک سیاه با چشمان سبز تیره خوابیده است.
انتیک فروش که خود را زرنگ فکر می کرد به صاحب خانه گفت: چه پشک مقبولی داری، اورا نمی فروشی؟
صاحب خانه پشک را از روی قالینچه گرفت وبه انتیک فروش داد وگفت: هرچه لازم دانید واز اوخیر ببینی.
اننیک فروش پیش از بیرون شدن به مالک خانه گفت: ممکن است پشک خسته شود وبه استراحت نیاز پیدا کند، بهتر است قالینچه یی که زیر پای پشک بود نیز به مه بفروشی.
صاحب خانه گفت: قالینچه انتیک و قیمتی است ، شما خریده نمی توانی. هرگز فکر نکنی که دیگران نمی فهمند.

سرمولف عبدالغیاث غوری

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.