آرشیف
وقتی که تاریک است…
الاهه گلوانه
وقتی که ماه، پشت ابر ها قایم شد همه جا خیلی تاریک شد. برف خیلی زیاد شده بود و همه جا سفید بود. اگر می خواستی راه بروی می بایست بسیار سختی بکشی. من داشتم از مکتب برمی گشتم و درباره ی داستان هایی که دوستم تعریف می کرد فکر می کردم. آن ها درباره ی شبح بودند. ولی باورم نمی شد همچین چیزی وجود داشته باشد چون من تا به حال شبح ندیده بودم. بیشتر می خواستم باور کنم که همه ی این ها بی عقلی است! در این فکر ها بودم که صدایی از پشت سرم شنیدم. وقتی که برگشتم یک سایه ای را دیدم که دارد پشت من راه می رود. خیلی ترسیدم. اولین فکری که به ذهنم آمد، شبح بود. وااااای، نه! دوستم راست می گفت. داشتم می لرزیدم؛ سعی می کردم زود تر راه بروم و درباره ی چیز های خنده دار فکر کنم. ولی نتوانستم. سایه ی پشت سر من هم زود تر می آمد. این بار دیگر خیلی ترسیده بودم. ولی کمی هم خوش حال بودم چون اگر زنده می ماندم به همه تعریف می کردم و هیچ کس هم باورش نمی شد. تازه شاید درباره ی من در روزنامه هم می نوشتند. به فکر شهرت و افتخار خود بودم که روی برف افتادم. لباسم خیس شد. برگشتم و دیدم که سایه، زودتر راه می رود. زود، کیفم را روی زمین ول کردم و شروع کردم به دویدن. برگشتم و دیدم که سایه، کیفم را گرفته ودارد می دود. خیلی می لرزیدم. هیچ کس در کوچه نبود؛ من تنها بودم. ولی سعی کردم از دید دیگری به این حادثه فکر کنم. واقعاً یک چیز خوب هم داشت؛ وقتی که شبح، دنبالت است، شاید زنده نمانی تا مجبور باشی کار خانگی بنویسی! باز هم افتادم ولی در یک کلاب. خیس خیس شدم. سایه هم داشت می دوید. این بار کفش هایم را در آوردم تا بتوانم زودتر بدوم.
و بالاخره درِ خانه ی مان را دیدم. چراغ روشن بود. من برگشتم که ببینم آیا سایه، پشت من می آید یا نه. آن وقت بجای سایه، پدرم را دیدم که کفش ها و کیفم را در دست داشت. او مرا دیده بوده و می خواسته به من برسد.
بعضی وقت ها این قدر تاریک می شود که نمی توانیم چیزی که واقعاً اتفاق می افتد، ببینیم.
(پایان)
الاهه گلوانه، شاگرد صنف هشتم
صوفیه ـ 1388
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور