آرشیف

2014-12-26

امین الله سعيدي

چند زمزمه گستاخي

اي جاويدانه ترين صداي هستي
به يكباره گي نشانم بده
كو به كجا سوراخي براي فرودي
چند زمزمه گـُستاخي
اينك بازيگر ِ خيالات  خويش
فريبنده نگاه ي پيچيده خودم هستم
اينك فراموش ِ لحظات مرگ آميزت
به لهجه َ ديگر ِ خواهم شد
تو به كاخ طلائي قلبت دعوتم كن
وبراي ملكهَ چشمت هديه بياور
تا ضياء حُسن شب
برديوار دل سايه نيندازد
باز ميگوئيم سخن عشق بياموز
بياموز چند زمزمه گستاخي
تو بيرون پنجره نگاه كن
ستاره هاي عاشق را بشمار
براي قلب هردوي مان دعا كن
تاهم تو و هم مرا خواب ببرد
… … … … … … … …