آرشیف

2021-2-5

آی سان مرامی

پرتقال ها از آغاز خونـی نبودند. . .

آیا تابه حال  کسی در اندیشه چگونگی زندگی برخی پرتقال های بخت برگشته،شب را سحر کرده است؟میوه های نارنجی رنگی که محکوم به جدا زیستن از دیگر رنگ میوه ها هستند،تا واپسین لحظه ها در چرخه ی حیاتشان،از غم فراغ تغذیه میکنند.
•به باغ های میوه که بنگریم شاهد صحنه ای دردآگـین از تفکیک درخت ها براساس جنس و اغلب رنگشان میشویم.نارنگی ها در کنار نارنگی هاو نارنج ها در کنار نارنج ها؛به همین ترتیب پرتقال ها جملگی با هم و انارها هم که کاملا دور افتاده اند…
•پرتقال ها نسبتا دارای املاح معدنی بسیاری هستند و همین آنها را بیش از سایرین احساساتی میکند.این همان منطقی است که در هیچ علمی تاکنون اثبات نشده مگر به تجربه!ترشح هورمون عشق در میان آنها بارزتر است و معمولا دلباخته انارهای ساکن در آن سوی باغ  میشوند که گهگاه با یک نیم نگاه امواجی عاطفی برای یکدیگر ارسال میکنند.آن دسته از پرتقال هایی که نسبت به دیگر انواع ،بخش عظیم تری از احساس را در خود پرورش داده اند،وعده ملاقات در آینده ای نزدیک(در پشت ماشین های حمل میوه یا در میوه فروشی ها)را به انارهای دلربا می دهند.
•بلاخره روزی از روزهای خدا با عنوان روز میعاد از راه میرسداما اندوه که آن بی خبرانحتی به هنگام حمل و نقل هم از هم جدا و در حسرت دیدار می مانند.جعبه های سرپوشیده خبر از بی خبری می دهند.پرتقال ها تحت تاثیر این دورافتادگی و هجران بیش از پیش هورمون عشق ترشح میکنند و در طی این مدت،طبیعت کالبدشان دگرگون میشود؛برخی هم که نسبتا به جاری بودن زندگی در حال معتقدند،خیال انارها و دیگر معشوقه ها را از سر رها میکنند.
برای عده ای هنوز روزنه ای از امید وجود دارد.روزنه ای که از غرفه های میوه فروشی نشات میگیرد. پس ازگذر مسافتِ لازمه،جعبه های میوه برای توزیع به میوه فروشی های مختلف ارائه میشوند و فروشندگان هم کاملا ارادی برای دست و پنجه نرم کردن با نوعی وسواس فکری که خودشان نام اش را “نظــم” میگذارند،رنگین میوه های تازه از راه رسیده را با ترتیبی خاص در بخش هایی که از قبل تعیین شده،می چینند.پس تجربه تا به اینجا داستان ثابت کرده که پرتقال ها به هیچ قرارِ در تصور برنامه ریزی شده ای نرسیده اند،منشا روزنه،تاریک بوده است و به این ترتیب ثانیه به ثانیه روند ترشحات قرمز رنگ مغزی افزوده میشود.
•هیچ چیز نمیتواند پرتقال های امیدوار را ناکام بگذارد،ارتباط چشمی بین انارها و پرتقال های عاشق برقرار است و هنوز هم  بوی نوید استشمام میشود و درنهایت پرتقالی که تا انتها مثبت اندیش و دلگرم بوده،به معشوقه اش می رسد .نه در باغ،نه در ماشین حمل و نقل،نه در مغازه میوه فروشی،بلکه در ظرفی از میوه که بر روی میزی در محفل گرمِ خریداران،با ترکیب رنگی بدیع، ابصار را فریب میدهد.

 

پرتقال ها از آغاز خونـی نبودند. . .