آرشیف

2014-12-27

نظرمحمد ثاقب

نماز بخوان قبل از آنکه نمازت را بخوانند

عنوان فوق انسان را متوجه می سازد که زندگی انسانها یک جریان مقطعی و کوتاه مدت است، زیرا وجود و عدم انسان به عنوان یکی از آفریده های الهی، همیشه به گونه مقطعی بوده است،آنجا که الله(ج) میفرماید:« کیف تکفرون باالله و کنتم امواتاً فاحیاکم ثم یمیتکم ثم یحییکم ثم الیه ترجعون»(بقره/28) بنا بر این آخرین مرحله از فلسفه وجودی انسان، حیات است که این حیات باید به خوشی و خوشبختی سپری گردد؛ اما حالا سوال اینجاست که این زندگی عزت آمیز جاویدانی را از کدام راه و وسیله میتوان بدست آورد؟ آنجا که الله(ج) میفرماید:«قد افلح المؤمنون*الذین هم فی صلاتهم خاشعون»(مؤمنون/1-2) اکنون می پردازیم به فلسفه فرضیت نماز، اهمیت آن و بالآخره گناه و عذابی که در نتیجه ترک این وجیبه بزرگ به پرونده انسان درج میگردد.

عاقبت تارک الصلاة در دنیا وآخرت

 

سری که سجده ندارد، کفن بر او حیف است
گلـــی که بته ندارد، چمن بر او حیف است
دلــــــی که درد ندارد، بدان که آن دل نیست
سری که عقل ندارد، بدن بر او حیف است

 

پیش از هر چیز چه خوب است بدانیم که نماز بعد از واقعه اسراء و معراج نبی کریم(ص) فرض گردیده نخست از جانب خداوند متعال پنجاه وقت نماز در شبانه روز تعیین شده بود وبعد از بار بار رفت و آمد و درخواست حضرت رسول اکرم(ص) برای کم کردن نماز از پنجاه وقت به پنج وقت تخفیف یافته و خداوند کریم به آنحضرت (ص) فرموده اند که هریک از امتیان تو این پنج وقت نماز را اداء کنند؛ ثواب همان پنجاه وقت را به او خواهیم داد؛ پس اگر امروز از ما مسلمانان یک وقت نماز قضاء شود، گویا که ما، ده وقت نماز را از دست داده ایم و اگر یک وقت نماز را ترک کنیم، گویا که ده وقت نماز را ترک کرده ایم. نماز چراغ قبر مؤمن است، نماز کلید در بهشت است، و نماز نور مؤمن است، آن نمازی که دارای این همه فضایل است، امروز می بینیم که در بین عده ای از مسلمانان، غریب شده است، مسلمانی که ادعای امتی بودن آنحضرت (ص) را میکند، درقلبش محبت مال، همسر و اولاد جا گرفته ولی هیچ رغبتی به نماز ندارد و حتی خودم شخصاً افرادی را در ماحول خود می شناسم که روزها چه که حتی هفته ها وماه ها یک رکعت نماز هم نمی خوانند؛ در صورتی که کاملا صحتمند اند، اما نماز را ترک میکنند، این گروه از افرادی غافل اند اینک میخوانیم که الله(ج) و رسول مقبولش در شأن اشخاص تارک الصلاة چه ارشاداتی فرموده اند: الله سبحانه و تعالی درسوره المدثر قرآن کریم در ذیل آیات 42 و 43 میفرماید: ترجمه: «وقتیکه مؤمنان از گناهکاران می پرسند چه باعث شد که شما به دوزخ داخل شدید؟ آنها در جواب می گویند: ما از جمله نماز گزاران نبودیم». و همچنانن در سوره«ماعون» آمده است که « عذاب خدا باد بر نماز گزارانی که در نمازهای خویش سستی و غفلت می کنند و یا به آن اعتنایی نمی کنند».در چند حدیث شریف آمده است که حضرت رسول کریم(ص) در مورد مسلمانی که نماز را قصداً ترک مکند، وعیدها(عذاب) سختی فرمودند: آنجا که میفرمایند: « کسیکه نماز را قصداً ترک میکند در روز حشر بی نصیب از هر نور و وسیله نجات است و آن شخص با قارون ، هامان و ابی بن خلف حشر خواهد شد». و هحچنان در واقعه اسراء و معراج آمده است که رسول الله(ص) بر مردمی می گذشتند که آن مردم سرهای شان را با سنگ می کوبیندند و از سرهای شان خون جاری می شد و بعد از مدتی سرهای شان دوباره به حالت اول بر می گشت و آنها دوباره آن سنگ را مانند اول بر می داشتند به سرهای شان می زدند. آنحضرت(ص) از حضرت جبرئیل(ع) پرسیدند که اینها چه کسانی اند؟ حضرت جبرئیل(ع) فرمودند: اینها کسانی هستند که در دنیا نماز را قصداً ترک می کردند و در آن سستی مینمودند. در حدیث دیگری آمده است که کسانیکه نماز را ترک میکنند، خداوند(ج) آنها را به 15 نوع عذاب گرفتار میکند.
پنج نوع عذاب در دنیا: 1- برکت از زندگی او گرفته میشود. 2- دعای او قبول نمی شود. 3- نور صالحین ازچهره اش برداشته میشود. 4- دعای اشخاص صالح در حق او قبول نمیشود. 5- اعمال خیر او نیز مورد قبول حق تعالی واقع نمیشود.
سه نوع عذاب در وقت جان کندن: 1- آدم بی نماز با ذلت و خواری میمیرد. 2- آدم بی نماز گرسنه می میرد. 3- آدم بی نماز تشنه میمیرد.
سه نوع عذاب در قبر: 1- قبر انسان بی نماز چنان تنگ میشود که استخوانهای قفسه سینه اش در یکدیگر داخل می شوند. 2- در قبر او دریچه ای به طرف جهنم باز می شود و از آن آتشی در قبرش افروخته می شود. 3- در قبر او چنان ماری مسلط میشود که چشمانش از آتش و ناخن هایش از آهن است وبرایش میگوید که خداوند(ج) مرا بر تو مسلط کرده بخاطر ضایع کردن نماز، تا ترا نیش بزنم. میگویند وقتیکه او را نیش میزند، به سبب آن، ترک کننده نماز هفتاد گز به زمین فرو می رود و همین طور این حالت عذاب تا قیامت ادامه پیدا میکند. 
چهار نوع عذاب در روز محشر: 1- از شخص بی نماز به سختی حساب گرفته میشود. 2- خداوند (ج) به غضب، به او نگاه میکند. 3- او درجهنم انداخته خواهد شد. 4- بر چهره اش سه خط چنین نوشته خواهد شد( ای ضایع کننده حق الله(ج) ، ای مخصوص عذاب الله(ج) ، تو در دنیا حق الله(ج) را ضایع کردی و امروز تو از رحمت الله(ج) مأیوس خواهید شد). الله(ج) ما وشما را توفیق دهد تا پنج وقت نماز خویش را در اوقاتش بخوانیم.
نماز چشمه سار معنویت برای جوانان: برادر وخواهر با ایمانم! بخصوص تو ای جوان، ای مایه امیدم! سلام و احترامات دوستانه و متواضعانه این برادرت را پذیرا باش! بدان که احساس مسؤولیت دینی و محبت ایمانی که میان من وتست، این قلم را به گریه انداخت و وادارش ساخت تا مروارید اشکش را در بستر این صفحات، برای تماشای توی فرزانه، کنار هم بچیند، و مشتاقانه انتظار استقبال ترا بکشد، تا شاید قدر این نمک را بشناسی و پاس این محبت را نگهداری و اقلا یکبار هم که شده، آن را با تعمق بخوانی و برا آن بیندیشی.
جوان عزیز! از آنجا که نماز رمز بندگی وروح مسلمانی و نماد شکر گزاری است، و از سوی دیگر در روز و روزگار حاضر، به خاطر غلبه هوای نفس و غفلت از یاد خدا، بسیاری از مسلمانان در برابر آن غافل و بی اعتناء شده اند، بر آن شدم تا حقی که خداوند از تو بر ذمه من گذاشته ، اداء کنم، و ترا به تماشای منظره های دل انگیز و چمن زارهای روح نواز نماز بنشانم، امیدوارم که این نوشتار را با شور ودقت تمام تا پایان بخوانی و برخود و بر من از خداوند منان توفیق بندگی و عمل بخواهی.
نماز مایه آرامش و خوشی اهل دل: نماز مؤنس وهمدم شبهای دراز رسول خدا(ص) بود ومی فرمودند: «روشنی چشمم و خوشی قلبم در نماز است»؛ آنحضرت در انتظار قدوم نماز همچون عاشق در وصال معشوق لحظه شماری می کردند و چشم براه آن بودند، و هنگام ورود وقت آن، به مؤذن شان دستور می دادند که ای بلال! « بپا خیز! و با نماز به ما آسایش و راحتی ده! یعنی آذان بگو تا به وصال نماز برسیم». ( ابوداود)
نماز تسکین کننده دردها: مادر مؤمنان عایشه صدیقه(رض) میگویند:« هرگاه حادثه و مصیبتی آن حضرت(ص) را غمگین و دردمند می ساخت، به نماز روی می آوردند».(جامع الصغیر)
آخرین دیدار و آخرین لبخند: آنحضرت(ص) در آخرین روز زندگی که دیگر توان قدم زدن و حضور در جماعت را نداشتند، باری احساس وقوتی کرده و برخاستند و پرده درب منزل را برچیده و به مسجد نظر انداختند، ناگهان یاران تربیت یافته شان را در صفوفی مرصوص، خاشعانه در نماز ایستاده یافتند، این منظره آنچنان برای شان دلپذیر و خوشایند بود که گل لبخند را در لبان شان شکوفا ساخت، و این آخرین لبخند وآخرین دیدار آن سرور پیامبران(ص) با یاران شان بود.(بخاری)
نماز آخرین توصیه به امت: آنحضرت(ص) در حالیکه رمقی بیش از زندگی برای شان نمانده بود، چشمان مبارک شان را گشوده فرمودند:« شما را به نماز و ترحم بر زیر دستان سفارش میکنم». (ابن ماجه)
نماز نظافت تن وجان: فرد نماز گزار، نظیف ترین فرد روی زمین است، او بخاطر صحت نمازش، بدن، لباس و محل زندگیش را همیشه پاک نگه می دارد، و روزانه خودش را چندین بار با وضوء پاک ومصفا می گرداند، و روح و جانش را نیز با صیقل نماز از خباثت گناه جلا میزند و درخشان می گرداند، چنانچه پیامبر(ص) می فرمایند:« به من بگوئید اگر دم دروازه خانه یکی از شما جوی آبی باشد و روزانه پنج بار در آن غسل کند، آیا چرکی در بدنش باقی می ماند؟ گفتند: نه خیر! فرمودند: به همین گونه است نمازهای پنجگانه، خداوند(ج) گناهان را با آن محو میکند».( بخاری ومسلم)
نماز معراج دلها: تمام احکام اسلام و مشروعیت آن برای پیامبر(ص) بر زمین ابلاغ شده است، مگر نمازهای پنجگانه، که خداوند(ج) برای ابلاغ آن، از بس که مهم بود، سفر آسمانی معراج را برای پیامبر(ص) تدارک دید و در بزم حضور، در منتهای عروج تسلیم شان نمود. تا آنانکه تشنه عروجند و آرزو دارند که مرغ روح شان در ملکوت اعلی پرکشد، بدانند که این میسرنیست، مگر در نماز. به همین جهت به نماز، «معراج مؤمن» گفته شده است. درین سفر آسمانی، یگانه سوقات عزیزی که خداوند منان برای بندگانش فرستاد، نماز بود. چنانچه در آغاز پنجاه وقت تعیین شد وسپس در همان شب به پنج وقت تخفیف داده شده تا بندگان بدانند که نماز آنقدر با اهمیت است که اگر پنجاه وقت میبود، باز هم جا داشت، و تا کسالت پیشه گان نگویند که پنج وقت زیاد است وشیطان آنها را نفریبد.
نماز مهمترین وسیله شکر گزاری نعمتهای الهی: حقیقتی است که کشتی زندگی ما بر روی اوقیانوسی از نعمتهای الهی شناور است و باران نعمتهای الهی بصورت دوامدار و سخاوتمندانه بر گلشن زندگی ما می بارد، آنچنانکه ما از فرط فراوانی شان، هرگز قدرت شمردن آنها را هم نداریم؛ حتی با پیشرفته ترین وسایل جدید که آیه ذیل بیانگر این ادعا است:( وَاِن تَعُدُّوا نِعمَتَ اللهِ لَا تُحصُوهَا).
و اما آیا شکر نعمت برمن وتو واجب نیست؟ و آیا قدرنشناسی و نمک به حرامی از هیچ عاقلی سر می زند؟ و اگر می خواهی از شاکرین باشی نه از کافرین و اگر آرزو داری بزرگترین وسیله شکرگزاری را بشناسی، بدان که او«نماز» است چنانچه آنحضرت(ص) شبانگاهان که فارغ می شدند، آنقدر به نماز طول میدادند که پاهای مبارک شان ورم می کرد، و چون حضرت عایشه از سر شفقت می گفتند:« آخر شما چرا این همه خود را بزحمت میندازید؟ در حالیکه خداوند(ج) گذشته و آینده تان را بخشیده است»! میفرمودند:« آیا من بنده شکر گزار خدا نباشم»؟(شعب الایمان) پس نماز بزرگترین وسیله شکرگزاری، و بارزترین نشانه و سرمایه شاکرین است.
نماز غذای روح و سرچشمه زلال معنویت: همچنانکه مسافر در سفر دور و دراز تا این که از بیابانهای پرمخوف توان گذشتن داشته باشد، می بایست بعد از هرچند ساعتی از پمپ استیشن ها انرژی بگیرد، مسلمان نیز تا اینکه از حرکت به سوی قرب الهی باز نماند و نصیب گرگهای گمراهی وضلالت نگردد، و درنهایت امر، توان عبور از گذرگاه سخت« صراط» و رسیدن به بهشت جاویدان را داشته باشد، می بایست در شبانه روزی پنج بار ایمانش را چارچ کند وتجدید انرژی نماید، واین چیزی است که خداوند حکیم آن را در نمازهای پنجگانه قرار داده است، طوری که بی آن، موتور ایمان از کار خواهد افتاد، و چنین انسانی در مسیرزندگی اش نصیب گرگ ضلالت و در نهایت شکار« کفر» خواهدشد، چنانچه پیامبر(ص) می فرمایند:« حد فاصل میان مسلمان وکفر، ترک نماز است، هرکس آن را ترک کرد، بی گمان کفر اختیار کرد».( احمد، ابن ماجه وترمذی) به همین جهت« صحابه ترک هیچ عملی را کفر نمی گفتند؛ بجز ترک نماز»( ترمذی)
نماز اولین محاسبه روز قیامت و تعیین کننده سرنوشت بنده: پیامبر(ص) می فرمایند:« اولین عملی که در روز قیامت از بنده محاسبه میشود؛ نماز است، اگر درست ونیکو بود، به فلاح می رسد و نجات میابد، و اگر فاسد و نادرست بود، به ناکامی وخسران گرفتار میشود».(ترمذی)
نماز بخشنده اوج درجات بهشت: ربیعه بن کعب اسلمی(رض) می گویند: پیامبر(ص) به من فرمودند: « چه آرزو داری؟ از من بخواه!» گفتم همراهی شما را در بهشت می خواهم، فرمودند: « آیا چیزی دیگری هم میخواهی؟» گفتم: اوهمانست. فرمودند:« مرا در رسیدن به مرادت با سجده های بسیار، یاری کن»(مسلم) پس با نماز است که مسلمان می تواند درجاتش را تا آنجا بالا برد که همراهی سردار انبیاء(ص) در بهشت را نصیب شود.
نمازحافظ ایمان واخلاق: یقیناً ایمان با گناه ضعیف می شود وحتی گناه، تدریجاً سبب نابودی ایمان میگردد و شکی نیست که ایمان به محافظت و پرورش نیاز دارد، تا بتواند انسان را از زشتی و گناه باز دارد، و به خیر و طاعت و عبادت مشتاقش سازد، خداوند حکیم به نماز چنین تآثیری بخشیده است. امام شاه ولی الله دهلوی(رح) در باره این تأثیر نماز می نویسد:« نماز معراج مؤمنان و فراهم آورنده تجلیات اخروی و وسیله بزرگ برای جلب محبت و رحمت الهی است. انسانی که به حقیقت آن دست یابد، در نور الهی ذوب و مضمحل شده و گناهانش محو ونابود میگردد. هرگاه افعال و اقوال نماز با حضور قلب و نیت درست انجام شود، و هرگاه نماز به آئینی مشهور و زنده در زندگی مبدل گردد، در نجات بنده از رسم و عادات زشت و ناپسند تأثیر بسزای خواهد داشت وشعاری خواهد شد که مسلمان را از کافر جدا کند و برای اینکه بتوان خوی و عادات نفس را مطیع عقل ساخت( نه مطیع هوا و هوس) و بر گنجینه های حکمت رسید، هیچ تمرینی همانند نماز مؤثر بوده نمی تواند» براستی انسانی که در شبانه روز پنج بار خاشعانه و مخلصانه سر بر آستانه معبود می گذارد و رسم بندگی را بجا می آورد، چرا سرشار از ایمان نگردد؟ لذا بی جهت نیست که خداوند(ج) در سوره بقره آیه«134» «نماز را به ایمان تعبیر میکند» آیا شما تا حال به این شعر عارفانه اندیشیده اید که چه تعبیری بجا از نماز کرده است:

نقش معکوس نگین از سجده میگردد درست
سرنوشت واژه گون را راست می سازد نماز

جایگاه نماز در قلب مقربان الهی: با درک همین اندک از فضیلت و برکات نماز، دیگر هیچ پرسشی باقی نمی ماند که صحابه پیامبر(ص) و بزرگان این امت چرا آن همه عاشق و شیدای نماز بودند، و این همه مونس وهمدم زندگی شان شده بود؟ طوی که به خاطر آن شادمان می شدند، و از غم آن می گریستند، وبرای آن قربانی می دادند، و لذت بخش ترین لحاظات زندگی شان، لحظات نماز بود.
حضرت ابوبکر(رض) هنگامیکه وقت نماز فرا می رسید، میفرمودند:«برخیز آتشی را که با معصیت تان بر افروخته اید، با نماز فرو بنشانید». و همچنان حضرت علی(رض) می فرمایند: «چون بنده ای وفات کند، جایگاه نمازش در زمین و قرارگاه اعمالش در آسمان برای او گریه کنند» و سعید بن جبیر(رض) می فرمایند:« مرا برهیچ چیزی دنیا که با مرگ، آن را از دست دهم، اندوهی نیست، مگر برسجده(نماز). یکی دیگر از دلباختگان به نماز پرسید:« آیا در بهشت نماز هست؟ گفتند: بهشت که سرای پاداش است، نه دار عمل؛ او به گریه افتاده و گفت: پس بدون نماز چگونه سپری خواهد شد»؟
یکی از اصحاب رسول خدا(ص) در نیم شبی در حال حراست از سپاه اسلام، با آن که در تیررس دشمن قرار داشت، محبت نماز، او را وادار کرد تا خطر را به جان تحمل نموده و در حال پهره داری به نماز ایستد. در جریان نماز تیری که از جانب دشمن او را نشانه گرفته بود، در بدنش نشست، وی آن را بیرون آورده وبه قیامش ادامه داد. سه بار این ماجرا تکرار شد، آنگاه به رکوع رفت. درختم نماز گفت:« اگر در هلاک شدنم ترس انجام نیافتن وظیفه ام و اینکه شاید دشمن بر سپاه اسلام شبیخون می زد، نمیبود، از محبتی که به این سوره(کهف) داشتم، به قیمت جانم هم که تمام می شد، حاضر نبودم آن را تمام نکرده به رکوع بروم»(بخاری)
باری ابوطلحه(رض) درحالیکه در باغش مشغول نماز بود، پرنده ای از اثر انبوه درختان باغ و خیمه زدن شان به یکدیگر، راه خروج از آن محل را نمی یافت واین سو و آنسو می پرید، این منظره توجه اورا بخود جلب کرد وبخاطر آن، تعداد رکعات نمازش را فراموش کرد. اندوهی بزرگی به او دست داد، از آن باغ که سبب خللی در نمازش گردید، دل کنده و در حضور پیامبر(ص) در راه خدا وقفش نمود.
حضرت خبیب(رض) هنگامی که مشرکان او را به دار می آویختند، تنها آرزویش ادای دو رکعت نماز بود تا وداعش از دنیا با ملاقات دوست صورت گیرد که به این آرزویش نایل شد. باری، بعد از ختم نماز امام بخاری (رح) به شاگردانش گفت: زیر لباسم را نگاه کنید، گویا چیزی مرا اذیت میکند. وقت نگاه کردند، دیدند که زنبور آنقدر بدن اورا گزیده است که دچار ورم شده است، اما با این همه او نمازش را رها نکرده بود.
ازابن عبید حمصی(رض) که مدت شست سال به مردم امامت داده بود، پرسیده شد که سبب چیست که شما در طول این شست سال هرگز در نماز دچار اشتباه نشده اید؟ او گفت:« من هیچگاه از دروازه مسجد داخل نشدم که در دل به چیزی غیر از خداوند(ج) بیندیشم»
در وصف یکی از محدثین که شغل آهنگری داشت، گفته اند که او آن چنان در اجابت مؤذن دقیق بود که اگر صدای آذان را در حالیکه چکشش را بالا کرده بود، می شنید، آنرا گذاشته و به نماز قیام میکرد. حسن ختام این بخش، تعبیر عمیقی است در باب نماز از امام ربانی(رح) آنجا که میفرماید: « بدانند که رتبه نماز در دنیا، مرتبه رؤیت است در آخرت… و نهایت قرب در دنیا در نماز است ونهایت قرب در آخرت در حین رؤیت است».
عاقبت وخیم غافلان نماز: راستی، انسانی که وجود و تمام نعمتهای زندگی اش را که خداوند به او بخشیده است، و او آنچنان نمک نشناس و بی انصاف باشد که ولی نعمتش را با نماز، شکرگزاری نکند، و از سجده به او تکبر ورزد، قضاوت عقل و وجدان در حق او چه میتواند باشد؟ پس بی جهت نیست که پیامبر(ص) در حق بی نماز که معمولاً نماز را فدای اشتغال به پادشاهی یا مال اندوزی یا پُست و مقام ویا تجارت ومعامله میکند، بفرمایند: « حشر او با فرعون، نمرود، هامان وامیه بن خلف خواهد بود». زیرا ایشان بدترین کسانی بودند که نماز را فدای همین امور یاد شده کردند. و« ترک نماز را مساوی با ترک همه دین شمرده» و آن را « حد فاصل میان مسلمان وکفر قرار دهند». خداوند بزرگ در حق آنان که نماز برای شان مهم نیست، بفرماید: « نفرین بر نماز گزارانی که از نمازشان غفلت میورزند»( ماعون) و از زبان جهنمیان ذکر کند که هنگام که از ایشان پرسیده شود، « چه چیزی شما را به جهنم وارد کرد؟» گویند: « ما از نماز گزاران نبوده ایم».(مدثر/42) و « ضایع کردن نماز را، سبب پدید آمدن فساد و پیروی از شهوات در امتهای قبلی بشمارد».(مریم/59) و اصحاب رسول خدا(ص)«هیچ عملی را کفر نشمارند، بجز ترک نماز».(ترمذی) و جمعی از پیشوایان دین فیصله کنند که: « جنازه ای بی نماز، نباید در گورستان مسلمانها دفن شود». پس پنا بر خدا از بی نمازی!
پس تو ای برادر و خواهر مسلمانم! اگر از جمله نماز گزارانی، پس خدا را در این توفیق بزرگ سپاس بگزار. و اگر تا کنون- خدا نکند- از نعمت نماز محروم بوده اید، آیا وقت آن نرسیده است که بر خود بیش از این ستم نکنی و با قلب شرمسار از گذشته ای نا فرجام، و با چشم اشکبار توبه نمایی و صادقانه و با توفیق به خداوند مهربان به نماز اقدام کنی؟ آیا با این حالت بی نمازی، اگر بمیری « که مرگ هم از مژه چشم هم به انسان نزدیک تر است» در آخرت چه سرنوشتی پیش رو خواهی داشت؟ 
برادر وخواهر مسلمانم ! بخدا وقت آن رسیده است که از مرکب جهل وغرور وغفلت پایین آییم و با توبه صادقانه، روی نفس اماره پا گذاری و شیطان را شرمسار، و ولی نعمت خود را خوشنود وشادمان گردانی.
بیا با توکل به خداوند مهربان حرکت کنیم که خداوند(ج) وعده برکت در حرکت من و ترا داده، و هرچند شیطان آنرا بر من و تو سخت نشان میدهد، اما یقین داشته باشیم که خداوند(ج) بر من و تو آسانش خواهد کرد، و بدانیم که خداوند مهربان، با زبان پیامبرش(ص) برای کسانی چون من و تو، می فرماید:« اگر گناهانت تا ابر آسمان برسد، سپس از من آمرزش بخواهی{و توبه کنی} ترا می بخشم بی آنکه برایم مهم باشد»(ترمذی) پس برادر و خواهر با ایمانم! با این همه دیگر منتظر چه هستیم؟ بگو! منتظرچه هستیم؟

نوت خواننده گرامی! لطفاً از دعای خیرتان نویسنده این متن را فراموش نکنید!