آرشیف

2014-12-27

نظرمحمد ثاقب

حــــــاکمیت بی اعتمادی تا به کی؟

                     
 
 
حاکمیت بی اعتمادی در کشور ما، امروزه همانند سرطان بدون مداوا به سرعت سرسام آور، همه گانی می شود. در واقع موج بزرگی از خشونت ها وبحرانهای سه ونیم دهه ای اخیر، بالآخره ما را به یک بن بست بزرگ وحیران کننده ای بی اعتمادی کشانده است. بی اعتمادی، پدیده ای است که امروزه در تارو پود وجود ما افغانها ریشه دوانده وروز تا روز دیگر ما را از هم دور ودور تر میسازد. بحران بی اعتمادی امروزه در میان حلقات روشنفکر ودانشگاهی زیاد تر از دیگر اقشار جامعه مطرح است. انتخابات ریاست جمهوری سال 1383ه.ش. ، انتخابات پارلمانی وشوراهای ولایتی 1384ه. ش ، انتخابات ریاست جمهوری وشوراهای ولایتی سال 1388 و باالآخره انتخابات پارلمانی جنجال برانگیز سال پار، که نتایج ناگواری را درپی داشت، و منجربه تأسیس دادگاه  اختصاصی بررسی نتایج آن انتخابات شد ، خود نشان دهنده آن است که بحران بی اعتمادی که از اهداف وآرمان های دشمنان ما وسرزمین ما بوده، امروزه به سرمنزل مقصود نزدیک ونزدیک تر میشود. همین بحران بی اعتمادی بود که دشمن همواره برما غالب ومستولی گشت واتحاد ملی ما را از هم پاشید. وحتی تا اندازه توان از ملت شدن ما جلوگیری صورت گرفت، در جوامع پیشرفته، امروزه آثار ونشانه های اعتماد ووحدت ملی را به خوبی مشاهده میکنیم در کشور پهناور چون اضلاع متحده امریکا با داشتن 54ایالت، درانتخابات ریاست جمهوری دونفرکاندیدا شرکت می کنند؛ ولی بدبختانه درکشور فقیرافغانستان با داشتن 34 ولایت تعداد کاندیدان ریاست جمهوری آن با لاتر از تعداد ولایات آن میشود؛ودر انتخابات پارلمانی وشوراهای ولایتی بی اعتمادی به حدی زیاد میشود که از یک خانواده دونفرکاندیدا با اندیشه های یکسان تبارز می کنند.
 
نظرمحمد ثاقب فارغ التحصیل دانشگاه هرات.
 
زمستان 1390هـ. ش