X

آرشیف

شعر طنز دانشجو و نمره

قربان دیدگانت استاد جان دل آرا
جانا محبتی کن این بنده ی خدا را

من مخلص تو هستم اصلا فدای کفشت
با نمره ای بخندان این قوم بینوا را

لطفی نما و بر ما اندک عنایتی کن
باور نما نگویم با غیر؛ این ماجرا را

استاد جان کرم کن بر ما مگیر مشکل
این نوت راکه گفتی سردرد کرد ما را

چند اسم خارجی را با چند شکل و درهم
تحویلما تو دادی آخر چه سود ما را ؟

هر وقت دیدمت من؛ جسمم به لرزه افتاد
گویی که موش بیند؛ آن گربه ای جفا را

یک سال با تو بودم رقصیده ام به سازت
فیصدی ها پایین است یک رحم کن به ماها !

بافیصدی پایین کارپیداکردن است مشکل
آن وقت مجبور میشیم که فاش بدم شمارا

 

X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.