آرشیف

2014-12-20

پوهندوی دکتورشفیق الله انوری

جنایت در افغانستان

(هیچنوع راه حل نظامی درهندوکش وجودندارد)
 
 

ترجمۀ  :  پوهندوی دکتورشفیق الله انوری
ازمجلۀ روت فوکس آلمانی نشریۀ برج دیسامبرسال ٢٠٠٨*
 
پیمان ناتوراه حل معضلۀ افغانستان را تحت رهبری کشور اضلاع متحدۀ امریکاازطریق  نظامی  پیش برده وتاکنون ادامۀ آن بصورت بسیط شعارتمام کنفرانسهای دایرشده درچوکات ناتو،اتحادیۀ جامعۀ اروپا،نشست سران هشت کشورصنعتی جهان ویاجامعۀ بین المللی بوده است که این عمل درتقویه نمودن موجودیت قوای نظامی شان درافغانستان نیز واضح میگردد. درطی مدت کمترازسه سال یعنی ازبرج فیبوری سال ٢٠٠٥تاديسامبرسال ٢٠٠٧پکت نظامی امپریالیستی تقویۀ قوای نظامی شان رااز ٨٢٠٤ به ٤١٧٤١نفربلندبردند. درحالیکه قوای صلح وامنیت  بین المللی یا ایساف (ISAF)درسال ٢٠٠٢به تعداد٥٠٠٠ عسکرسهميه داشت واين تعدادتاشروع سال ٢٠٠٨به   ٤٣٠٠٠نفربلندبرده شد. قرارارقام ارايه شدۀ رسمی تعدادعساکرناتوکه درهندوکش ميرزمندبصورت مجموعی به  ٥٤٠٠٠  نفرميرسد. بصورت واقعی درحال حاضراضافه تراز  ٦٠٠٠٠ عسکرخارجی درين کشوروجوددارد .
تابرج فيبوری سال ٢٠٠٨ کشوراضلاع متحدۀ امریکابه تعداد  ١٥٠٣٨ ، تاآخيربرج می ١٩٠٠٠ وازفصل تابستان سال ٢٠٠٨بدينطرف بصورت مجموعی ٤٢٠٠٠ عسکرامريکايی درکشورجنگ زدۀ افغانستان جابجاگردیده است . بوش رئیس جمهورامریکاردرمرحلۀ آخیرریاست جمهوری اش ارسال ده هزارسربازامریکایی دیگررابه افغانستان اعلان نمود که بتاریخ ١٧برج جوﻻی ازطرف وزيردفاع امريکا ،رابرت گیتس ، نیزتائیدگردید.
کشورفرانسه نیزدرحال حاضرتقریبآ به تعداد١٦٠٠نفرسربازدرافغانستان دارد. رئيس جمهورفرانسه ،نيکولا سرکوزی،نيزبمنظورتقويۀ عساکرش ارسال ١٥٠٠تا١٧٠٠نفررافيصله صادرنمود . جمهوريت اتحادی آلمان تعدادعساکرش رااز٣٥٠٠به٤٥٠٠بلندميبرد. يک انجمن علم وسياست المانی حداقل استعمال    ٣٦٥٠٠٠ سربازقوای نظامی ناتورادرافغانستان سفارش مينمايد. درینجاصرف نظرازکیفیت تعلیم وتربیه نظامی وتوانایی استعمال جنگی آنهاطوراضافی به تعداد١٤٠٠٠٠ سربازوپوليس افغانی نيزبدان علاوه ميگردد .
پرابلم پیمان ناتودرین است که مردم خویش رااز وجود ماهیت نظامی درافغانستان قناعت داده نتوانسته ودرمقابل پلانهای آن مقاومتها تشکیل میگردد . درکشورجمهوری فدرالی آلمان صرف ١٧فيصدمردم آن موافق به ارسال قوای نظامی درافغانستان میباشد  . به اساس ارقام یک پرسشنامه ٦٨فيصدمردم فرانسه تقويه نمودن قوای نظامی کشورشان ر اردمينمايند.بدین ارتباط يک نمايندۀ پارلمان فرانسه بنام جين-لوئيز بيانکو( Jean-Louis Bianco) چنین اظهارداشت : "  خطرآن میرودکه ماخودرادریک جنگ ویتنام جدیدداخل سازیم  ." همچنان درداخل قوای نظامی ناتو نیز نارضایتی ها راجع به جنگ زیادگردیده است . طورمثال ازجملۀ ٢٦١نفرافسران نظامی هاليندی ٥٠ فيصدآنهاموجوديت شان رادرافغانستان بی مفهوم تلقی مينمايند. نيروی  های دفاعی نظامی آلمان نيزتغيرنموده ونميخواهند تاپای شان درجنگ افغانستان کشانيده شود .
دراثرموجودیت نیروهای نظامی بیشتر پیمان ناتودرافغانستان رئیس جمهورکرزی اعتبارش را نزدمردم افغانستان بصورت دوامدارازدست میدهد. وی انقدرتحت فشارقرارداشته تا بصورت واضح و مشکوک ازروی مجبوریت اظهارطلب فرستادن نیروهای بیشتر ناتورادرافغانستان  نماید .
 
جروبحث روی ستراتیژی پیمان ناتو
 حداقل سه عامل عمدۀ جروبحث روی ستراتیژی پیمان ناتو حسب ذیل صورت میگیرد :
١ . اين نهايت مشکل بنظرمیرسد تاکشورهای پیمان ناتوقناعت مردمان ملکی شان رادر جنگ مقابل افغانستان حاصل نمایند.
٢ . استعمال نيروی نظامی به مبلغ   هنگفت  پول ضرورت دارد . ايچنين مصارف جنگی ازطریق صرفه جوی وکم ساختن دربخشهای بودجوی کمک های اجتماعی،تعلیم وتربیه وصحت عامه تأمین میگردد. پروفیسوریوسیف شتیگلیتس (Joseph Stiglitz) برندۀ جایزۀ اقتصادی نوبل دریک مطالعۀ تحقیقی تعین نمودکه اضلاع متحدۀ امریکاماهانه مبلغ ١٦ميليارددالرامريکايی مصارف جاری جنگ افغانستان وعراق رامیپردازد . همچنان وی محاسبه نمودکه تاکنون دراین جنگ ٦ بيليون دالرمصرف گردیده واضلاع متحدۀ امریکابایددرسال ٢٠١٧بصورت دقيق يک بيليون دالرربح رابرای قرضۀ های بین المللی جنگ بپردازد.
٣ . جنگ دوکشوره ظرفیت های نظامی وسیع راکه درصورت امکان برای جنگهای آیندۀ طورمثال مقابل ایران ویاسوریه استعمال شده میتواندباهم ربط میدهد .به اساس ستراتيژی فيصله شدۀ سال ٢٠٠٦  درجلسۀ وزرای دفاع ناتودربروسل بتاریخ ٨نوامبر برای پیمان ناتو  "   بصورت اعظمی همزمان رهبری ٨ جنگ  " اجازه داده شد. تامطابق این فیصله آنهادرآینده بتوانند دو  جنگ بزرگ وشش  جنگ کوچک رابصورت موازی  انجام دهند . وسیلۀ عمده برای تطبیق چنین ستراتیژی ،گروپ ضربتی سریع قوای ناتو که متشکل از ٢٠٠٠٠نفربوده وازآخیربرج نوامبربدینطرف قابل آماده باش اند، میباشد. انتقال طیارات کشف آواک ساخت جرمنی به افغانستان  در متن این فیصله نامه نیز دیده میشود .
اضلاع متحدۀ امریکاوپیمان ناتومانندمرحلۀ نهایی حملات مسلحانه درمقابل ویتنام مسیر" افغانی ساختن "جنگ راتعقیب مینمایند . ناتودرجلسۀ بخارست دراوایل برج اپریل ٢٠٠٨بدين ارتباط يک سندطرف اعتماد رافيصله نمود . هدف آن اين بودکه آنها آنقدرنيروهای امنیتی افغانی راتربیه نمایندتااینهابتوانند درتابستان سال ٢٠٠٨مسؤليت مرکزقوماندۀ منطقوی راکه مرکزشهرکابل واطراف انرااحتوامیکندبه عهده گیرند . فرمانده قوای صلح بین المللی درکابل ، جنرال امریکایی میک نایل(McNeill) ،بدين فکربوده که قوای نظامی افغان    " درسال ٢٠١١قسمت بزرگ وظايف رابعهده گرفته ميتواند. " آنوقت افغانهاافغان شان رابقتل خواهندرسانیدواشغالگران ازکمینگاهای مصؤن شان ازانکشاف چنین وضع تماشاخواهندکرد . قابل توجه است که دراسنادجلسۀ بخارست ناتوروی پروژه های غیرنظامی هیچ بحثی صورت نگرفته است .
ستراتیژیست نظامی مانندنایل گاردینر (Nile Gardiner) ،مدیر  "  مرکزمارگریت تاچر برای صلحMargaret Thatcher Center for Freedom ) ) "  د رواشنگتن بصورت غیرخستگی ناپذیربرای تشدیدجنگ درافغانستان استدلال مینماید . وی تقاضانمودکه " آلمان وسایر کشورهای عمدۀاروپابایداضافتردرخونریزی مردم افغانستان سهم بگیرند . " ازشروع سال ٢٠٠٢تااواسط سال  ٢٠٠٦مبلغ ٨٢،٥ ميليارددالرامريکايی بمنظورجنگ وتنها مبلغ  ٧،٣ ميليارددالربرای احيای مجدددرافغانستان بمصرف رسيده است . بنابرين مصارف نظامی ٩٠٠فيصدنظربه موادامدادی بالارفته است . قرارراپورمیخائیل دکسنر(Michael Daxner) پروفیسورآلمانی درپوهنتون پوتسدام (Potsdam)، جامعۀ بین المللی به شمول اضلاع متحدۀ امریکانصفی ازکمک های وعده  شده رابرای افغانستان نپرداخته اند.
متخصصین انجمن تشریک مساعی تخنیکی آلمان (GTZ) درشروع سال ٢٠٠٧مصارف جنگ رااضافتراز١٠٠ملياردالرنشان دادند . مصارف سرانۀبرای ٤٠٠٠٠سرباز خارجی جابجاشده درافغانستان که درآن ٣٢٠٠سربازآلمانی نيزدخيل بوده،روزانه به ٤٠٠٠دالرميرسد .
 
برای یک ستراتیژی خروج  ،انتخاب عمل ذیل موردجروبحث قرارمیگیرد:
انتخاب اول : جنرالان اضلاع متحدۀ امریکا وکشورهای ناتو درمحل مانندحکومت های افغانستان وکشورهای ناتوبلندبردن تعدادسربازان شان راتقاضامینمایند . اماتاریخ میآموزاندکه جنگ افغانستان ازطریق نظامی حل نمیشود : انگریزها درقرن ١٩با دومرتبه اشغال  و اتحادشوروی با پیاده نمودن ١٢٠٠٠٠سرباز موفق نگردیدندتا این کشورراتحت سلطۀ شان درآورند . تازمانیکه حاکمیت ملی افغانستان دوباره احیانگرددآرامی درهندوکش تأمین  شده نمیتواند .
افغانستان دارای دومرتبه مساحت بیشترمانندکشورالمان بوده وازنگاه توپوگرافی متنوع میباشد. برای اشغال کامل این کشوردرصورت امکان  ٥٠٠٠٠٠سرباز ضرورت خواهدبود. لاکن این بمعنی صلح نی بلکه یک جنگ به سطح عالی ازنگاه زدوخورردهای نظامی بوده که تلفات بزرگ مرگ انسانی وادامۀ تخریب کشوررادربرمیداشته باشد . بدینطریق ادارۀ کرزی برای همه اوقات چانس  اش راباخته وهرگزازطرف مردم افغانستان واولترازهمه خاصتآ توسط پشتون های درگیرجنگ درجنوب وشرق کشورمنحیث حکومت قانونی به رسمیت شناخته نمیشود وبصورت معلومدار رژیم کابل را منحیث گدیگک میانتهی یا عروسک ساده لوح  غربی هامیبینند .
دراثرتشدیدیافتن جنگ تلفات قابل ملاحظۀ مردم ملکی وتخریب سراسری قریه جات وقصبات بمیان آمده که درینصورت مردم ازدولت ناراض گردیده وبانیروهای مقاومت همبستگی شان رااعلان میدارند .  این رهبران اقوام وقبائیل رادربرگرفته که آنهادرآوایل درراندن طالبان یکجابااشغالگران تشریک مساعی بخرج داده بودند . جنگ بصورت دوامداروطولانی زنده گی مردم ملکی وارتباطات متمدن بشریت راازهمدیگر تخریب نمود . زدوخوردهای مصلحانه بین اعضای فامیل نیز صورت میگیرد . حتی اطفال نیزبه شکل جنگ بایک دیگر بازی نموده که درآن یک گروپ ازطرف حکومت وگروپ دیگری مقاومت رانشان میدهد .
انتخاب دم : خروج فوری واحدهای نظامی اضلاع متحدۀ امریکاوناتوازافغانستان خواهدبود. این انتخاب نظربه واقعیتی پذیرفته میشود که نیروهای نظامی درگذشته قادرنبوده ودرآینده نیزقادرنخواهندشدتاپرابلم راحل نمایندزیراآنهاخودشان جزء پرابلم شمرده میشوند .
بهترین ویگانه راه قابل عبوربرای صلح افغاستان تشکیل یک حکومت انتخابی واقعی درکابل ونی کدام جای دیگر درخارج ازکشور میباشد . مابه جلسۀ  "پیترسبورگ ثانی  " نه بلکه به جلسۀ اولی" داخل افغانستان " ضرورت داریم   . تحت کنترول شدیدازطرف١١٨ بلاک کشورهای آزادکه از ٥٧  نفراعضای کنفرانس کشورهای اسلامی تشکیل یافته ،جنبش اتحادیۀ جهانی ، سازمان های صلح ، زنان ومحصلان ،بایدانتخابات برای تشکیل یک لویه جرگه به راه انداخته شودوازطریق این لویه جرگۀ انتخابی یک حکومت موقتی وکمیسون های برای تهیه وتدارک یک قانون اساسی مانندقوانین احزاب وانتخابات تعین گردد . یک حکومتی که ازطرف مردم انتخاب میگردد ، هراسی ازآن درکابل وجودنمیداشته باشد. درحالات نامناساب زمانی که برای مدت کوتاهی به نیروهای نظامی ضرورت میآفتددرینصورت بایدیک قوای  کمک صلح بین المللی خصوصآازطریق کشورهای که درنزدیکی این کشورقراردارندتشکیل گردد . بدینوسیله نیزبادازبادبان   اسلامگرایان گرفته خواهدشدزیراافغانستان بعدازاین به اصطلاح آنها توسط " مسیحیان غیرمذهبی " و "شیاطین بزرگ " اشغال نخواهدگردید. درحال حاضر استعمال قوای نظامی درهندوکش مانند جنگ جهانی دوم  بصورت دوامداربیدون اینکه پایان آن قابل درک باشد طول میکشد. ازینرو یک مبصرروزنامۀ آلمانی بنام سود دویچه سایتونگ(Süddeutsche Zeitung) یک مباحثۀ درست وواقعی را بمنظور تغیرضروری ستراتیژی ،  اهداف موردمیل ویک طرح پلان  معقول مطالبه ودرخواست نمود. با شعارهای " تأمل کن !" و" جریان رانگهدار! " مانندشعار "قوای نظامی درافغانستان  هنوززیادشود! " ، نی صلح ونی بازسازی ونی تشکل یک ملت سروسامان میگیرد . " کسیکه آ(a)میگوید ،نبایدبی(b) بگوید. وی نیز تشخیص کرده بتواندکه آ(a) غلط بود . " این معرفت برتولت بریخت(Bertolt Brecht)رابایدرهبران سیاسی ونظامی ناتورعایت کنند .
انتخاب سوم: مدت اوسط خروج نیروهای نظامی تقریبآ تاپایان سال ٢٠١٠و مدت طوﻻنی آن ١٥-٢٠سال رادربرمیگیرد . این وارینت ازجانب بعضی ستراتیژیست هاومتخصصین افغانستان موردبحث قرارمیگیرد . اما بدینوسیله زدوخوردهای نظامی فعلی تغیرنمیکند. برخلاف ،مقاومت مقابل قوای نظامی امریکاوقطعات سربازان ناتودرصورت امکان به پیمانۀ وسیعی ادامه خواهدداشت . چون جنگ بصورت روزمره تلفات بیشمارمردم ملکی رابارمیآوردفلهذادرینصورت یک تعدادمردم به گروه مقاومت میپیوندند ودرنتیجه شرایط مساعدهمکاری  مشترک ونزدیک برای اسلامیست های افغانی وبین المللی بمیان میآید .
دوام چنین جنگ تمام منطقه ، اما به هرحالت کشورهمجوارمجهزبا صلاح اتمی پاکستان راکه دارای احزاب اسلامی قوی میباشد،اضافتربی ثبات میسازد . اخذ قدرت شان دراسلام آبادویاازهم پاشیدن پاکستان نمیتوانددریک چنین حالت مبراباشد.همچنان جنگهای دیگری بین دوقدرت اتمی باهم دشمن  یعنی پاکستان وهندوستان  قابل تصوربوده که عواقب فاجعه آمیزی رابرای صلح منطقه وجهان خواهدداشت . جنگ درافغانستان تقریبآ منحیث بی حیامعلوم میشودزیراکشانیدن دیگرقدرت های اتمی دریک چنین برخوردشدیدباهم دیگر احتمال زیاددارد  .
درینجا ادامۀ جنگ تخریبات دیگری را نیزبارآورده ودرتناقض با عزم توضیحات اصلی عمل بین المللی  به ارتباط  یک پروگرام احیای مجددوبازسازی قرارمیگیرد . علاوه برآن روبرت گیتس وزیردفاع امریکاهنگام یک استماع مقابل کمیسیون دفاعی درسناتجدیدنظرپلان فعلی" احیای مجددوبازسازی " رابه یک "ستراتیژی  کلاسیک ضدقیام " تقاضا نمود . راجع به پیشنهادگیت هفت وزیردفاع ناتو دراواسط برج دیسامبرسال ٢٠٠٧درادينبورگ سکاتلیند جروبحث نمودندودربهارسال ٢٠٠٨درجلسۀ  بخارست سران حکومت های کشورهای ناتوتصویب گردید و بدینترتیب حق اولویت آن بصورت آشکاربه تعویق انداخته شد .ناتوازحق پروژه های احیای مجددوبازسازی به نفع  راه پشبرد  مطلق نظامی وبه همین ترتیب بصورت معلومدارازستراتیژی اولی موفق مدنی-نظامی سکوت اختیارنمود .
برای اینکه آزادی شخصی  مردم افغانستان برای تعین حق سرنوشت شان تأمین شده بتواندبایدموادمتذکره درانتخاب دوم مراعت گردد . علاوه براین یک سیاست آشتی ملی که درشروع سالهای ٩٠رئيس جمهورسابق افغانستان شهید دکتورنجيب الله طرح نموده بود،  اعلان گردد .
افغانستان ازلحاظ دورنمای موضوع اقتصادی دریک ساختمان اقتصادی مشابه استعماری ورجوع بیشترآن به کارمشترک اقتصادی منطقوی باکشورهای  همسایۀانکشاف یافتۀ صنعتی هند ، چین ، ایران وپاکستان مانندکارمشترک  کشورهای جنوب باجنوب قراردارد . افغانستان هنگام  حاکمیت دفاعی اضلاع متحدۀ امریکاویاناتونه دورنمای سیاسی ونی دورنمای  اقتصادملی داشته ، صلح وپیشرفت آن نیز به سکوت مواجه میگردد .
 
 
مأخذ :
    * Matin Baraki : Das Afghanistan-Verbrechen . Es gibt keine militärische Lösung am Hindukusch . Zeitschrift RotFuchs . 11. Jahrgang , Nr. 131 , Dezember 2008 , Seite, RF-Extra
 
 
 
ش . انوری
برلین جرمنی ١٠/٢/٢٠٠٩