آرشیف

2014-12-25

علاوالدین جلالی

جناب خطیبی صاحب تظاهرات حق مسلم مردم غور است

عدم توجه دولت وسیاست های یک طرفه آن، وسوی استفاده از صداقت ،نفاق ،بیچارگی، دورافتاگی وخوش باوری مردم غور، هر انسان را متاثرمیسازد وتحمل آن گاه اوقات غیرقابل پذیرش است یک ضرب المثل مشهور است زمانیکه آب به گلون برسد بچه زیرپامیشود. درد ورنج ازحد افزون ، خشونت های ساختاری علیه این سزمین، مردم را وادارمیسازد که دست از گیله وشکایت برداشته به تظاهرات وآخر به خشونت روی بیاورند. چرا که سردم داران حکومت فعلی همیش وعده ونوید به مردم غورهمچوگذشته ها دادند و به تاق نسیان وفراموشی سپردند، که بیشتر از سه دهه ما وشما شاهید آن بودیم ومیخواهم مرورکوتاه داشته باشم درراستای قربانی وفداکاری های مردم غورونادیده گردفتن حکام گذشته وفعلی.

 

دوره حکومت حزب دموکراتیک خلق افغانستان

تعدادی ازمردم غور برعلاوه اینکه از مرکزچغچران وبعضی ولسوالی های آن حراست میکردند.بنام نگهبانان ولایت های خوست، پکتیا ومرکزافغانستان( کابل) بودند و بنام قهرمانان درجه اول بخاطررسیدن اهداف وبقای قدرت شان می رزمیدند وجان های خویش را فدانمودند که هزارها مادررا بی فرزند، وهزارها طفل را بی پدرگردانیدند.مگربدبختانه هیچ امتیازوسهمی مردم غوردرعرصه سیاسی چیزی دیگری جز رنج بدبختی ،فقر نصیب شان نشد، نه ازغوری ها کسی وزیربود و نه سفیر ونه معین وغیره فقط مردم صادق وباوفای مارا فدای سرود انترناسیول ونظریه های مارکس ،انگلس ولنین نمودند ویا شدند وبس.

به دوره جهاد ومجاهدت مجاهدین غور

مردم غور دراصل آغازگر ومبتدی جهاد خصوصآ شورش مردم صادق ومتدین ولسوالی پسابند، پیش قدم ترازمردم مسلمان ومجاهید کابل وهرات بودند، که با مجاهدت و جان فشانی های علما وبزرگان همان ولسوالی ودرمرکزچغچران توسط عبدالستارخان حکمی وصدها مجاهد مسلمان و متدین دیگر و کشتن 19 عسکر روسی توسط غازی تحویلدارعبدالحد رحیمی. که پاداش شان جز شهادت ،هجرت وصدها مشکل دیگر چیزی دیگر در قبال نداشت ، خداوند اجرعظیم ،و پاداش نیکی را نصیب شان گرداند.آمین یا رب العالمین.

بعدازفرپاشی حکومت داکتر نجیب الله وبقدرت رسیدن مجاهدین

سردم داران غوربخاطر بقدرت رسیدن حامیان ورهبران خود (آقای گلبدین حکمتیار، شهید برهان الدین ربانی ، عبدالرشید دوستم واسماعیل خان وغیره) تمام سرمایه مادی ومعنوی ناچیزمردم غور را بدون اینکه سهمی ویاامتیازی داشته باشند فدا نمودند، اگر امتیازوجود داشت بسیار اندک وانگشت شمار وبطورخاص که زنده بمانند وبخاطراهداف آینده شان جان های خودرا فدانمایند نه بیشترازین چیزدیگری. درحقیقت پاداش مردم غوراین بودکه خانه به خانه خونها بریزند ، قریه هارا ویران کنند واشخاص نخبه ومفیدرا ازدیارشان بی دیارنمایند، به هیچ کتابی نوشته نشده است که مردم غوررا خداوند بخاطر استعمال واستفاده برای دیگران آفریده باشد. وکارشان دنباله روی،جنگ وفدا نمودن جان های شرین فرزندان شان باشد. نخیرعلت اساسی دورماندن شان، صداقت ومردانگی وخوش باوری اینها بوده، که از قلب های پاک وبیغشی شان استفاده سو نمودند، وبعضی سردم داران مارا بجان هم مصروف و خیال مشارکت را ازسرآنها دورنمودند .دلایل دیگر هم وجود داشت انشاالله دروقت آن مطالعه خواهید نمود. بدون شک مردم غورسزاوارمشارکت سیاسی وشایسته رهبریت ، وزارت ، معینت ، سفارت وغیره چوکی ها بودند، چی به اساس مجاهدت باشد ویا لیاقت ، مگربدبختانه دولت مرکزی آقای رییس جمهور وتیم او دربین مردم ( 800000 ) هزاری غوری کسی را که شایسته وسزاوار دربار باشد نیافتند ویا نخواستند. مردم مسلمان ومجاهد غوربخاطریکه جهادشان خدشه دارنشود سلاح خودرا بزمین گذاشتند وقلب شان را به این تسلی نمودند که خداوند اجرشان را به آخرت میدهد دست ازهمه چیزکشیدند.

درزمان به سرکار آمدن طالبان ودوره مقاومت

مبارزه ومقاومت مردم غور به جهان یک مثال بود وجان فشانی های مردم مظلوم غور خصوصآ مردم مسلمان مرغاب به رهبری حاجی قومندان احمدخان مرغابی ،حاجی محمد حسین خادم، حاجی صاحب غلام یحی خان ازولسوالی چهارسده و داکتر صاحب ابرهیم خان ملک زاده ازولسوالی تیوره وصدها امثالهم درسنگرهای داغ نشسته بودند لحظه به لحظه انتظار مرگ را میکشیدند، وجان نثاری معلم جمال الدین وصدها فداییان سرسپرده درسلول های زندان طالبان حلقه مرگ را به گردن گرفتن وصدها شخصیت های مردمی وعلمی ازخانه بی خانه به مقاره ها بجرم اینکه زمانی از حکومت مرکزی اطاعت میکرند زندگی بخورنمیرخودرا میگذشتاندن مانند شهید رییس عبدالسلام خان رضا که کوه هارا با بازوی توانا خود نرم وراه عام ساخت که دولت ازتوان آن عاجزبود که بخاطر آرمان ملی ونجات مردم افغانستان وثابت ومتعهد ماندن به حکومت مرکزی فدا نمودن صدها جوان مسلمان ، غیوروشجاع غوری جان های شرین خویش را در میدان جنگ ازدست میدادند،. باوجودیکه دره پنجشیر قرارگاه مجهز نظامی بود قریب توسط طالبان سقوط داده شد. مگر فرزندان شجاع غورجانانه می رزمیدند وبه جهان ندا میکردند که ما هستیم ومبارزه خواهیم نمود. تازمانیکه یک قطره خون دربدن داریم به گفته خلقی ها (سرمیبازیم وسنگر نه) ویا به عباره دیگر(یا فتح یا شهادت ) وبه وزیردفاع وقت شهید انجنراحمدشاه مسعود خطاب میکردند اگر به پنجشیر نمیتوانی بمانی بیا به غور. مردم غور همان های هستند که درقرن های گذشته بودند.
آیاازنظرشما کسانیکه زنده مانده اند قابل پاداش نیستند؟ وکسانیکه خاطرحفظ حاکمیت ملی جان های خویش را فدانمودند اولاد شان دست به گدای بزنند؟

شکست طالبان وایجاد حکومت موقت

بدون شک مردم غور هیچ فداکاری وجان نثاری را که درقبال حکومت های گذاشته کرده بودند، به حکومت آقای کرزی دریغ ننموده اند .که ما وشما شاهد آن هستیم مردم فقیرغور دره ها پرسنگ وکوه های پرخارو صعب العبوربه صدها مشکل پیاده طی نمودند وبه آقای کرزی اگرچه دربین مردم غور شخص ناشناخته بود با امید اینکه غوری ها ازشناخته ها که خود را ظل الله مینامیدند خیرندیدند، شاید اشخاص نو،که خودرا حامی حقوق بشر وشعار انکشاف متوازن میدهد سودی برای شان باشد وبه زخم های دیرینه شان ملهم نهد، رای خودرا به صندوقها ریختند، وصدها مشکل را متقبل گردیدند. میتوان ایجاد نزاعهای قومی وکشت بست های گروهی را بیاد آورد که شما آنهارا فراموش نموده اید.
باید خلاصه نمود ازمردم غور به هردوره جان فشانی نمودند قربانی دادند، خساره مند شدند متعهد وثابت قدم به حکومت های مرکزی بودند. مگرمتاسفانه کسی ازغوری ها یاد ننمود تابحال اکثرمردم افغانستان ولایت غوررا بنام غور هرات ویا غوربند بامیان میشناسند که این ازبرکت توجه دولت مرکزی ویا (مشارکت ملی وشایسته سالاری ویا دل سوزی ورواداری شما ویا امثال شمابوده که دربین نفوس بیشتر از هشت صدهزاری مردم غورهشت نفررا شایسته و واجدشرایط پیدانتوانست، که لایق وسزاوارکرسی های وزارت،معینیت ویاسفارت وغیره. 
بدون شک این حق مردم غوراست که درهمه مسایل شاریک و مانند دیگران مشارک داشته باشند این حق مشروع شان است. نقطه عطف این است که بنام انکشاف متوازن پولیکه خارجی ها به این مردم کمک نمودند ونقل قول خودشان پول به بانگ جهانی موجوداست . آیا چرا حکومت مرکزی روا نمیدارند وسده راه تطبق آن میگردند؟ گناه مردم غور چیست؟ حال شما بگویدکسیکه جان خودرا فدا نماید اجر آن چی باید باشد همین؟ انکشاف متوازن حکومت مرکزی که درغورتطبق شده ازنظرشما اعطا است یا جفاع؟ مردم غور همگی مثل شما به چوکی های چرخکی نشسته نیستند. آنها توان خرید موادسوخت از کابل ،هرات ودیگرولایات را ندارند.زمینه کاربرای غوری ها فراهم نیست. مردم غور چرا تظاهرات ننمایند؟ وطلب حق داده شده شان نشوند. شما بگوید غوری ها بکدام جرم و یا کوتاه خود باید بسوزند؟ بخاطرقربانی دادن شان؟ ،فداکاری، ویا فقیربودن شان؟ اگرخانم جوینده شامل سازماندهی بوده کاربد نکرده اوازجفاعهای دولت بیشتر آگاهی دارد واو نماینده مردم است. او باید به غم وشادی مرم شاریک باشد .اگرشما وامثال شما از موقف سیاسی خود بهراس هستید، این را به صراحت به حکومت مرکزی ومقام های ذیصلاح شما میتوانیم بگویم که نماینده های شما درهمچوحق طلبی ها و واقیعت گویها هیچ نظرویا مشارکتی ندارند وهیچ زمانی خواهان حق تلف شده مردم غورکمافی سابق نمیباشند دل جم باشید. فقط این مربوط مردم عام است،و حق میخواهند ودیگر منتظرنخواهند بود. این را دانسته اند که چشم به اُمید بستن هیچ گره را نمیگشاید . 
ودراخیر صبرجمیل به مردم غور وعمرطویل به چوکی های شما ازبارگاه ایزید متعال خواهانم.
دوست شما علاوالدین جلالی شهر فیروزکوه
اگر خواهان بیشتر معلومات میباشید بنده فقیر درخدمت شما میباشد
شماره تلیفون :0799384588
ایمل آدرس: jalali.876@gmail.com