آرشیف

2014-12-20

پوهندوی دکتورشفیق الله انوری

افغانها حامی ندارند

اظهارات نمایندۀ خاص وفوق العاده کشوراضلاع متحدۀ امریکادرارتباط باامور سیاسی کشورهای افغانستان وپاکستان ،ریچارد هولبروک ، راتلویزیون خیبرازپیشاوربتاریخ نهم برج مارچ سال روان میلادی دررابطه بااینکه گویاحداقل درهریک ازفامیلهای ملیت پشتون درافغانستان یک نفرآن عضویت تحریک طالبان راداراست ،نشرنمود. این اصطلاح به اساس سیاست تفرقه افگنانۀ امریکاازبین تنظیمهای مختلف جهادی اسبق بامصرف هنگفت دالری بنام طالب عرض اندام نمود تانیروهای جاسوسی سازمان سی ،آی ، ای (CIA) امریکابه کمک سازمان جاسوسی آی ،اس ،آی پاکستان دین اسلام رادرجهان بنام بنیادگراوافراطی ،بدوی وعقب مانده بدنام نماید . همان بودکه برای باراول پلان مطروحۀ امریکادروجودطالب تطبیق گردید ومردم ستم دیدۀ افغانستان قربانی این سیاست خائینانۀ شوم واشغالگرامریکاشد. امریکایی ها این بارمیخواهندکه بااستفاده ازتفرقه افگنی بین ملیتها،اقوام وقبایل مختلف افغانستان  زمینۀ تجزیۀ  اینکشور رامساعدساخته وبدینرتیب شکست سیاسی شان راجبران نمایند .
 درمقابل اینوع اظهارات تفرقه افگنانه وذهرآگین بایدپارلمان افغانستان که به اصطلاح از مردم نمایندگی میکند ،بصورت فوری  دفاع مینمود،اما زمانی این موضوع را درک نمودکه سفارت اضلاع متحدۀ امریکادرکابل درپی سعی وتلاش بمنظورمحدودساختن اضراروخسارۀ  اظهارات مخرب نمایندۀ خاص کشورش بود. نمایندگان پارلمان افغانستان نیزبسیارناوقت ازخواب عمیق غفلت وناآگاهی بیدارشدندوعدۀ قلیل ازآنهااظهارات مغرضانۀ هولبروک رابرای یک کشورکثیرالملیت مانندافغانستان فوق العاده خطرناک ومضرتلقی نموده که سرانجام به وحدت ملی کشورصدمه ولطمۀ بزرگی راواردمینماید . اعضأ مجلس شورای ملی طی قطعنامۀ بسیارناوقت اظهارات غرض آلودنمایندۀ امریکارامحکوم نموده وخواستارمعذرت خواهی آن ازافغانهاشدند.
دراثرانتخابات آزادودیموکراتیک بادرنظرداشت رعایت اصول وموازین دیموکراسی بایدنماینده گان واقعی مردم انتخاب گردیده تاازحقوق حقۀ مؤکلین شان درپارلمان به اساس مسؤلیت  های ایمانی ووجدانی شان دفاع نمایند . درکشورعزیزمان افغانستان بعدازطی مدت سه دهۀ جنگ انتخابات پارلمانی باردوم صورت گرفت . متآسفانه درجریان مبارزات انتخاباتی ازاصول وموازین دیموکراسی استفاده نگردید. کاندیدان ازطرف تنظیم های مختلف به اصطلاح جهادی که سالهای متمادی تحت نام مقدس جهاددارآیی های عامه رابه یغما وچپاول بردندمعرفی گردیدند. این وکیلان چوکی های پارلمان رابواسطۀ زوروزر خریدندوبه پارلمان راه یافتند. درپارلمان آنها صرف به اساس منافع تنظیمی شان ونی به اساس رعایت اصول وقوانین دیموکراتیک فعالیت مینمایند. آنهامنافع شخصی وتنظیمی شان رانظربه منافع ملی ترجیح میدهند. درحقیقت امر مادامیکه یک اکثریت شفاف وسالم درپارلمان موجودنباشددرینصورت خطربی ثباتی نیزبوجودمیآیدزیراهنگام رایه گیری خودگذری از حق خود به نفع دیگران میتواندسبب تغیرات آنی مسیرسیاسی گردد .
درکشوری همچوافغانستان که ازیکطرف بیسوادی بیدادمیکندوازطرف دیگرتنظیمهای مختلف به اصطلاح جهادی درآن  بمنظورحفظ قدرت  شان منافع ممالک همجواررانسبت به منافع ملی شان ترجیح میدهند ، تطبیق وپیاده نمودن دیموکراسی دشواربنظرمیرسد. افرادجامعۀ که بمعنی دیموکراسی پی نبرند نه تنهانمیتوانندازآن استفاده درست نمایندبلکه انارشی وهرج ومرج رانیزبمیان میاورند . زمانیکه از پرنسیپ های اساسی دیموکراسی تخطی میشود درینصورت دیموکراسی  تضعیف شده ومنجر به دیموکراسی افراطی و انارشیزم ، تخریب کامل ثبات سیاسی ووحدت ملی میگردد . درشرایط فعلی دیموکراسی واردشده ازطرف کشورهای غربی درراس آن اضلاع متحدۀ امریکاازیکطرف نمیتواندجوابگوی تمام نیازمندیهای جامعه ماتحت چنین شرایط جنگ ، ترورواختناق باشدوازطرف دیگردرکشورمانندافغانستان مشکلات بسامهمی عنعنوی رابارمیآورد . این اصطلاح نبایدبی ارزش تلقی شودوازآن مطابق شرایط مشخص هرجامعه بادرنظرداشت رعایت رسوم وعنعنات ملی آن استفاده بعمل آید . ناگفته نباید گذاشت که دیموکراسی درنظام های مختلف به اشکال مختلف وجودداشته  و  حتی  درنظام برده داری نیزوجودداشت  .
درواقعیت امرگفته میتوانیم که مردم افغانستان  نه حامی صادق داخلی ونه  خارجی داشته وتمامی آنها  چه حکومت فعلی کابل وچه جامعۀ جهانی دررأس آن سازمان نظامی ناتودرتپ وتلاش اندتااهداف واغراض شخصی شان رادرعمل به نفع خویش پیاده نمایند.  درینجا قابل یادآوری میدانم که عدۀ ای بنام دیموکراتهای نام نهادکشورهای غربی  وعدۀ دیگری بنامهای سرمشاورخارجی ومتخصص که برای سالهای متمادی درچنین کشورهاازساحۀ علم ودانش وتکنالوجی عصری دورمانده وحتی به لسان این کشورهامسلط نیستندومصروف کارهای شاقه وسیاه اند ،ازغربت غرب بمنظور غارت ازکشورهای غربی واردافغانستان میگردند.عدۀ قلیلی از اینهانیز به شکلی از اشکال مافیایی به نامهای مختلف کمک های جامعۀ جهانی را که بایددر مسیر عمران وآبادی مجددافغانستان بمصرف رسد، بغارت برده وبنام متخصص وسر مشاور خارجی که حتی الف هم به اصطلاح عامیانه درجگر ندارندوبااستفاده از ارتباطات شخصی وخویشاوندی بدون درنظرداشت استعدادولیاقت که اساس یک ادارۀ فاسدراتشکیل میدهد ،معاشات سرسام آوری دالری راکسب نموده ودوباره به کشورهای غربی انتقال میدهند. درحقیقت امر اگر این متخصصین ومشاورین افغان تبار خارجی واقعآ حب وعشق به میهن آبایی شان  دارندبایدبه اطفال گرسنه وبرهنۀ مظلوم کشور افغاستان ترحم نموده وازمعاشات دالری بلندی صرف نظرنموده ود رکنار متخصصین مجرب افغانی داخلی قرارگیرندومانند آنهاازامتیازات مروج داخلی استفاده نمایند.ناگفته نبایدگذاشت که این قضاوت درموردآنانی صدق میکندکه دارای چنین اوصاف نامطلوب بوده ومتباقی اشخاص بادانش ومستعدازاین امرمستثنی اند .
هرکشوریکه در سرزمین افغانستان میجنگد،همیشه درموقف باخت قرارمیگیرد. این واقعیت راتاریخ باشهامت مردم غیور،شجاع وآذادمنش افغانستان بارهابه اثبات رسانیده که  خلقهای هندوکش هرگزدرتواریخ گذشته شکست رانپذیرفته اندودرآینده آنرانیزنخواهندپذیرفت . افغان هاهرگزدرهیچنوع مقطع زمان درطول تاریخ این کشوربه هیچ قدرت   اجنبی سرخم نکرده اندو هیچنوع اسارت وغلامی تحت اراده وخواست یک قدرت اجنبی رانپذیرفته اند . فارس ها ، انگریزهاوروسهادرتاریخ درخشان این سرزمین رادمردان به این واقعیتهاپی برده واینرافقط باتاروپودشان نیزاحساس نموده اند . با وجود این بازهم سازمان نظامی ناتوبه جنگ بدفرجام وبدون حسن عاقبت وموفقیت ادامه میدهد . ادامۀ سیاست جنگ به قیمت سروجان ومال مردم افغانستان کاملا یک سیاست غلط بوده وبدینطریق هرگزمبارزه برضدتروریزم به موفقیت نمی انجامد .  این جنگ جزء ازستیراتیژی است که درآن کشورامریکاکشورهای روسیه وچین رامحاصره نموده تادرین مناطق مهم وستیراتیژیک ازطریق استحکامات افغانستان اهداف جیوستراتژیک شخصی خودراتطبیق نماید.
ازقرائین چنین بر میآیدکه نه تنهامردم افغانستان ازین جنگ خانمان سوز خسته شده،بلکه کشور اضلاع متحدۀ امریکابه شمول تمامی کشورهای سازمان نظامی ناتو نیزخسته شده ودرصدد راه بیرون رفت وگریز اندزیرابادادن تلفات نیروهای نظامی شان روزمره دربرابر خشم وانزجارونارضایتی های مردمان سرزمین شان قرارگرفته وخصلت مردمی بودن نظام های شان نیزتحت سوال قرار میگیرد .
 
  
ش .انوری
برلین . آلمان ١٣/١١/٢٠١٠