آرشیف

2021-2-5

آی سان مرامی

آسمان رستوران نیست

«با آفتاب و سایه روان باد امر و نهیت

 

تا آفتاب و سایه موافق نگشت با هم»

این که «آیا هویت خانواده می­تواند در شکل گیری هویت فرزند تأثیر بگذارد؟»مشخصاً بی هیچ «آیا» و «علامت سوالی» ، یک حقیقت به شمار می­رود.

هر احد از ناس، زادۀ دستور و فرزند امر است؛

جای شکر دارد که همۀ ما زمینیان از جنس همۀ ما زمینیان هستیم و اغلب به نیکی منظورمان را از سخنانمان به یک­دیگر می­رسانیم.

“لطفاً آرام­تر صحبت کن!”

همین یک جمله امری به ظاهر مؤدبانه، شناسنامۀ هویت همه­گانۀ آدمی است.ما حتی در اوج خواهش، دستور می­دهیم؛ امر برای خواسته­ ها و نهی از نخواسته ­هایمان.

بدعادت شده­ایم و با اهل آسمان نیز زمینی رفتار می­کنیم.به پروردگار این دو قسم که آسمان، رستوران نیست و اهل آن سفارش نمی­پذیرند!

ساندویچِ خانه با سس استخر!

پلو ماشین با خورشِ بیمه!

در نتیجه، خواست گرایی را به کام خود، همچو خوراکـی چشیده­ایم که قرمه سبزی وارانه به ربایش دل­ها می­پردازد.

در تمام موارد، جملات دعایی برای لغت “لطفا”جایی ندارند و حتی نسبت به لحن خواهش آمیز غریب هستند؛ این خود آه نامه ­ای است که سماجت وارده از جانب انسان به سقف آسمان را در بطن خود تشریح کرده است.

همگی کارد و چنگال به دو دست، در انتظار. . .

بی هیچ دانش و تکیه گاه منطقی، پیش بینی می­کنیم که سهم کنار دستی ­مان از ما بیش­تر خواهد بود و یا اینکه سفارش او زودتر از اجل ­اش به او خواهد رسید، بدین خاطر چنگال را به ماهیچۀ”پالمار آپونوروزیس” فردِ مورد قضاوت، فرو می­بریم و از سهمِ نداشته ­اش تنها طمع می­­خوریم.پس از چندی که حتی بوی غذا هم به مشام مان نرسید،به سوی آسمان کارد اندازی کرده و ناسزا می­گوییم؛ بی آنکه بدانیم مقصد هیچ کاردی آسمان نیست و کاردها متعلق به زمین هستند!

آسمان رستوران نیست
آسمان رستوران نیست