آرشیف
بد گمانی
سپتامبر 19, 2017
سرمولف عبدالغیاث غوری
مردی صبح از خواب بیدار شد، خواست تا زمینش را آب دهد اما بیلش را نیافت. شک کرد که همسایه اش اورا دزدیده باشد. بدین منظور همسایه را در طول روز زیــر نظر گرفت.
با خود فکر می کرد که همسایه اش طوری راه میرود مثلی دزدها که می خواهدچیزی را پنهان کند. او آن قدر از شکش مطمئن شد که تصمیم گرفت به خانه برود ولباسش را عوض نموده ونزد قاضی برود واز همسایه شکایت کند.
هنگامی که به خانه آمد بیلش را دید که در گوشۀ حویلی اش افتیده است، از خانمش پرسید بیل را که برده بود ،خانمش گفت: مه اورا گرفته بودم. مرد دوباره بیرون رفت وهمسایه را زیر نظر گرفت ودریافت که همسایه اش مانند یک آدم باشخصیت وشریف قدم می زند، حرف می زند.
سرمولف عبدالغیاث غوری
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
This message is only visible to admins.
Problem displaying Facebook posts.
Problem displaying Facebook posts.
Error: Error validating access token: The session has been invalidated because the user changed their password or Facebook has changed the session for security reasons.
Type: OAuthException
Subcode: 460
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور