زنده گی نامه غلام محمد نقشبندی

   غلام محمد”نقشبندی” فرزندغلام علی فرززند غلام نقشبنددرسال 1356 هه ش دردهکده تقه تیموردیده به جهان گشود وبه سن هفت سالگی علوم ابتدائی وعلوم دینی رابه نزدکاکای خویش فراگرفت، وی به علوم دینی علایق خاص داشت وعلوم فقه، عقاید، فقه میراث وکم کم تفسیرمطالعه نموده وبسال 1369 هه ش به صنف چهارم شامل مکتب ابتدائیه… ادامه خواندن زنده گی نامه غلام محمد نقشبندی

منتشر شده در
دسته‌بندی شده در بیوگرافی

بجواب همان اصطلاحات گنج گپستان غور که مقابل آنها علامه سوالیه گذاشته شده است

1-      اودکه (پیشتر). 2-      اوشه(جر یا مسیری که آب باران در آن جاری میشود). 3-      اندی به فتح د و سکون ی(یکی از حرکتهای کشتی یا پهلوانی که حریف را نخست به چپ و بعد از راست آورده به زمین میزند). 4-      بوزله (در حالت چملک و جمع شده به شیوه انتظار مظلومانه قرار گرفتن). 5-      بیجی، ج مشدد(یعنی بگریز).… ادامه خواندن بجواب همان اصطلاحات گنج گپستان غور که مقابل آنها علامه سوالیه گذاشته شده است

شرح کوتاه زنده گينامه ام

در دهکدۀ دور از شهر با طبيعت دست ناخورده ، واقع در دامنۀ کوه قامت کشيده از سنگ، بنام “رسرو” مسمی به “يخن عليا” مربوط قلعۀ غور (ولسوالی فعلی تيورۀ ولايت غور) در سال ۱۳۳۲ هجری شمسی در يک خانوادۀ متديّن و دوستدار علم و دانش به دنيا آمدم. به سن شش سالگی در صنف… ادامه خواندن شرح کوتاه زنده گينامه ام

گل احمد مندیشی

  فوتوی مندیشی زمانیکه در سرچشمهً شهرک سرمعلم بودند به مناسبت اولین سالگرد درگـذشت وی گل ا حمد مندیشی سومین فرزند محمد عظیم  د ر سا ل 1326 هجر ی شمسی د ر قر یه ً مناک سفلی مر بو طِ و لسو ا لی سا غرِ  و لا یت غو ر د ر یک خانوادة د هقا… ادامه خواندن گل احمد مندیشی

چند واژه و اصطلاح دیگر از زبان غوری ها

1-  سـِیـَهـنـَو             : از گرسنگی بحالت مرک رسیدن 2-  دَّرَو ( دَررَو): تیز ، عا جل ، به سرعت 3- گا لـش               : کلان شدن، رشد و نمو کردن 4- قـَفس                   : ضخیم، لـُک، دَبَل 5- لـُک                     : پندیده، دَبـَل، ضخیم و همچنان طوفانی شدن و بلند شدن سطح آب دریاها و دریا چه ها را هم (لـُک) میگویند.… ادامه خواندن چند واژه و اصطلاح دیگر از زبان غوری ها

زندگينـامة ادبی غلام حيدر يگانه

در دوراني كه با الفبا آشنا مي شدم زمزمه هاي سوزناك جلالي در كهسار غور طنين داشت؛ ترانه هاي طالب و عشقنامة ملنگ روستاها را به شور مي آورد و سرودهاي عزيز به دل ها گرمي مي بخشيد. عشق جلالي به سيه­موي، درد طالب در هجر سكينه، بيقراري ملنگ در دوري ليتان و غوغاي عزيز… ادامه خواندن زندگينـامة ادبی غلام حيدر يگانه

گنجِ گپستـان غـور

همیشه آرزو داشته ام، حداقل، شماری از لغات لهجة غور را گرد آورم. ولی، سفر و دوری از محل، برآوردن این مامول را دشوار کرده بود و اینک که انترنت، بار دیگر دست ها را بهم رسانده است، مجدداً به همشهریانِ مهربانم روی می آورم تا با دقت به صدای قلم آنان گوش سپارم و… ادامه خواندن گنجِ گپستـان غـور