آرشیف

2019-3-11

محمد عالم افتخار

یک اندیشه بلند با برش احتجاجی الماسی

"سالروز رستاخیز 22 مارچ؛ روز زن افغانستان است!"

در روزهای نزدیک؛ مقاله ای از یک جوان هموطن خواندم که جداً مرا تکان داد و میتوانم بگویم تا حد بالایی غرق شادمانی و امید و غرور کرد. نخست مایلم بدون مقدمه و چون و چند؛ شما عزیزان این اثر نادراً برگزیده و طرف تحسین مرا ـ با توجه و تأمل ـ مطالعه بفرمایید:
 
« حاشیه ای به قلم کاوه شفق بر هشت مارچ
 
۲حمل، مصادف با ۲۲مارچ، می تواند روز زن افغان باشد.
چرا؟

یکی از تفاوت های عمده میان واقعات فکری در تاریخ اروپا و جامعه ی ما در این است که در اروپا هر تفکری جریان پیدا می کند و سبب تغییر در اندیشه ی انسان اروپایی می گردد، در حالی که در جامعه یا جوامع ما هر تفکری منحصر به فرد می ماند و آب از آب تکان نمی خورد. فکر کنید اگر خیام یا مولانا در غرب می بودند، شاید ریفورماسیون (اصلاحات دینی)همان هزار یا هشتصد سال قبل آغاز می گردید. اندیشه های ابن سینا، فارابی، عطار، مولانا، حافظ و غیره در جوامع ما هرگز به جریان فکری مبدل نشدند. در غرب اما مارتین لوتر، کانت، هگل، نیچه، مارکس، سارتر، فروید و غیره هر کدام به جریان های فکری مبدل شدند.
چرا چنین است؟

ادامه مطلب در اینجا