X

آرشیف

یادی از استادکاکر موسس فاکولتۀ ساینس پوهنتون کابل

 

یادی از استادکاکر موسس فاکولتۀ ساینس پوهنتون کابل

پوهاند دکتور عبدالغفارکاکر فرزند تاج محمد کاکر در سال 1293 ، در منطقهء شاه بازار ، کوچهء بامی زائی های شهرکندهار تولد گردیده ، تعلیمات ابتدائی را در مکتب گنج کندهار ، تحصیلات عالی را تاسویهء لیسانس در ترکیه ، سویه های ماستری و دکتورا را در انگلستان در رشتهء ریاضیات به پایان رساند . در ماه سرطان 1322 بحیث معلم دارالمعلین کابل مقرر شد و در سال 1325به حیث استاد ریاضی و موسس فاکولتۀ ساینس پوهنتون کابل تبدیلا تقرر حاصل کرد . از سال 1332 به بعد طی سالیانی صمت ریاست فاکولتۀ ساینس را عهده دار بود . او یکی از موسسین پوهنتون کابل و برای سالهای عضویت شورای عالی آن پوهنتون داشت .

استاد کاکر غرص فعالیت های اکادمیک و اشتراک در مجامع علمی و یا بحیث استاد مهمان ، در بیشتر از نیمی از کشورهای مختلف جهان سفر های داشته در سال 1357 به تقاعد سوق گردیده و بنا به اشد ضرورت تا سال 1364 در تدریس ریاضی در پوهنتون حضور داشته است . در جریان وظایف به مدارج رتب علمی را تا درجه پوهاند و بلند ترین رتبه دولتی ( رتبه اول ) نایل امده بود . در اثر فعالیت و شایسته گی در اجرای وظایف و تدریس فعال چندین بار به اخذ تقدیر نامه ها و تحسین مورد تقدیر قرار گرفته .
استاد در سال 1364 در یک تصادم ترافیکی زخمی شد و جهت تداوی به هندستان اعزام گردید . بعد از مدتی در تابستان همان سال در هند داعی اجل را لبیک گفت ، جنازه ایشان به کابل انتقال یافت و در منطقه سپین کلی شهر کابل دفن گردید . استاد دارای آثار علمی زیادی می باشد ( کتب ، ر سالات و مقالات علمی ) .
شخصیت استاد : خوشخوی ، دقیق ، بی تعصب ، باقضاوت ، حقشناس، بی تکلف ، حاضرجواب ، بذله گوی ، عاشق ریاضیات و دوست صمیمی شاگردان لایق بود. او هرگز متکبر نبود ، با تمام مردمی که در امور زندگی اش به نوعی سرو کار داشت از قبیل نانوای ، سبزی فروش ، خوراکه فروش ، گلکار ، برقی ، نلدوان ، بوت دوز ، سنگکش ، خشت مال و غیره ، دوستی دایمی و صمیمیت عجیبی داشت . شاگردانش رئیس ، وزیر ، صدر اعظم و حتی رئیس جمهور شدند . هنگام گفتگوی تیلفونی با شاگردان قبلی اش ، اصطلاحات مدیر بچیم ، رئیس بچیم ، معین بچیم و وزیر بچیم بار بار از وی شنیده می شد.
یکی از روزها در یک ناحیۀ شاروالی جهت اجرای کاری با چند ورق در دست مراجعه می کند ، رئیس ناحیه اورا نمی شناسد و برایش می گوید که اوراق دست داشته اش باید نزد وکیل گذر مربوط مهر و امضا گردد ، استاد می پرسد وکیل گذر کجاست؟ رئیس ناحیه با عصبانیت جواب می دهد که مره چه که دکجاست ، برو از کدام کوچه و یا پس کوچه پیدایش کن . استاد نزدیک می شود و گوش رئیس را محکم میگیرد و با خشم می گوید که« او بچه! مه هفده سال می شود که رتبه اول هستم اما تو هفده سال دیگه عمر نداری» .رئیس فوری او را می شناسد و با شرمندگی دست هایش را می بوسد و با عذر خواهی و احترام کارش را اجرا می کند .
 

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.