آرشیف

2014-12-25

ضياالحق ضرغام

گوش کن !!!

 

 
گوش کن جاناچه میگویم
ازبحرودریاودریاچه میگویم
ازعشق وعاشقی ودیوانگی
ازدزدان فکرواندیشه میگویم
ازسیاهی شب ومغاره وحشت
ازسرودونغمه خوانی شبانه میگویم
ازطوفان وابروباران وغرش رعد
ازابتکار مکاره بی کاره میگویم
ازرمه گوسفندوگاووگوساله
ازچوپان بی تیاغ وبی تبره میگویم
ازشایدوبایدومیشودونمیشود
ازفکررغس بیچاره وبیخانه میگویم
ازدروازه دفتردفترداران
ازپیاله چای سبزوخنده کودکانه میگویم
ازمیدان نبردوجوان مردی کس
ازگرختن قهرمان پسخانه میگویم
ازچمچه آش وآغوش بازوساز
ازکلبه قدیمه وآتش ته خانه میگویم
اززمستان سخت وآسایش بر
ازلزره غریب درنیمه شبانه میگویم
ازراستی وسادگی ومهرووفا
ازتماشای بازیهای عیدانه میگویم
ازکمین گاه صیادوتیردردآورش
ازفریب یاروبازی زمانه میگویم
ازلایه های فکرواندیشه وخیالم
ازکوه وکوتل وسمبول و لاله میگویم
ازسایه درخت و لب جوی باروچمن
ازنگاه ضرغام یک کمی سخن عامیانه میگویم
 
ضیاالحق" ضرغام"
 
 
دوست گرامی اینک اولین اثرپاشیده ونامرتبم رابعنوان نخستین قدم بسوی قله های بروزاندیشه وتفکردرمیدان راستی وحقیقت برایت تقدیم نمودم آرزومیکنم نشرش نمائید.